خبرگزاری بین المللی اهل بیت(ع)_ابنا: تا سال ۲۰۴۵، بیشتر زوجها ممکن است برای فرزندآوری نیازمند روشهای کمکباروری شوند. این جمله از دکتر شانا سوان، فقط یک هشدار پزشکی نیست؛ صدای زنگیست که از اعماق بحران هویت بشر به گوش میرسد.
ما با کاهش اسپرم مواجه نیستیم؛ با کاهش معنا مواجهایم. با مردانی که دیگر نمیدانند چرا باید بایستند، و زنانی که خستهاند از ایستادن بهجای آنان.
قوامیت، واژهای که خاک خورده است.
در فرهنگ ما، «قوامیت» بهجای آنکه بهعنوان مسئولیت مردان در ساختن، حمایت کردن، و ایستادن معنا شود، به سلطه و تبعیض تقلیل یافته. نتیجه؟ مردانی که از نقش خود عقبنشینی کردهاند، و زنانی که مجبور شدهاند نقشهای دوگانه را به دوش بکشند.
بدن، زبان خاموش معناست
وقتی مرد بودن بیمعنا میشود، بدن هم واکنش نشان میدهد. کاهش تستوسترون، افت تولید اسپرم، و بحران باروری، فقط پیامدهای زیستی نیستند؛ آنها نشانههای خاموشی یک مأموریتاند. مردی که نمیداند چرا باید بایستد، کمکم توان ایستادن را از دست میدهد.
زنان قوی، مردان گمشده؟
در این مسیر، زنان قویتر شدهاند، اما نه لزوماً خوشحالتر. آنها به مردانی بدل شدهاند که روزی آرزویشان را داشتند، و مردان به موجوداتی بدل شدهاند که از صحنه کنار رفتهاند. این نه برابری است، نه شکوفایی؛ این خستگی است.
آخرالزمان، یعنی گم شدن نقشها
وقتی نقشها فرو میریزند، جامعه وارد مرحلهای از زوال میشود. نه با جنگ و خون، بلکه با فرسایش آرام معناها. این همان آخرالزمان است: وقتی زن و مرد دیگر نمیدانند چرا هستند، و برای چه باید باشند.
راه بازگشت، راه پیشرفت است
ما نیازمند بازتعریف قوامیت هستیم. نه بهعنوان قدرت، بلکه بهعنوان مسئولیت. مردان باید دوباره یاد بگیرند که ستون باشند، و زنان باید بتوانند در سایه این ستونها شکوفا شوند. این یعنی عدالت جنسیتی واقعی: نه یکسانسازی، بلکه همافزایی.
این یادداشت، دعوتی است به بازسازی. به بازگشت به معنا. به ساختن جهانی که در آن، مرد بودن و زن بودن، هر دو شکلی از انسان بودن باشند؛ با مسئولیت، با معنا، و با امید.
۳ آبان ۱۴۰۴ - ۱۳:۱۱
کد مطلب: 1742229
وقتی مرد بودن بیمعنا میشود، بدن هم واکنش نشان میدهد. کاهش تستوسترون، افت تولید اسپرم، و بحران باروری، فقط پیامدهای زیستی نیستند؛ آنها نشانههای خاموشی یک مأموریتاند. مردی که نمیداند چرا باید بایستد، کمکم توان ایستادن را از دست میدهد.
نظر شما