۱۳ آبان ۱۴۰۴ - ۱۲:۴۲
مهندسی روایت‌های معارفی در عصر دیجیتال

در عصر تصویر و شبکه، هر آئین دینی می‌تواند به زبان روایت جهانی سخن بگوید؛ اگر رسانه آن را نه مراسمی محلی، که تجربه‌ای انسانی از ایمان و معنا بازتاب دهد. راهبرد جدید جهاد تبیین، بازآفرینی رویدادهای معارفی به موج‌های رسانه‌ای است.

خبرگزاری بین المللی اهل‌بیت(ع) - ابنا: در جهان رسانه‌ای معاصر، هیچ رویداد دینی در خلأ اتفاق نمی‌افتد. هر آیین، هر تجمع و هر مناسبت معارفی به‌محض ثبت در قاب دوربین یا در متن یک پست شبکه اجتماعی، به منبعی از معنا و قدرت نرم تبدیل می‌شود. در واقع، آیین‌های دینی دیگر فقط مناسک نیستند؛ آن‌ها لحظه‌های زایش روایت‌اند، و اگر با زبان رسانه بازخوانی شوند، می‌توانند به موجی جهانی بدل گردند که مرزهای جغرافیایی، فرهنگی و زبانی را درمی‌نوردد. این همان نقطه‌ای است که فهم رسانه‌ایِ دین از سطح اطلاع‌رسانی عبور می‌کند و وارد قلمرو اثرگذاری تمدنی می‌شود؛ جایی که روایت ایمان، وارد میدان رقابت جهانی محتوا می‌گردد.   

تحولات عصر دیجیتال، دو واقعیت جدید را پیش روی معارف اسلامی گذاشته است: نخست، تمرکز جهان بر «اقتصاد توجه»؛ جایی که هر کلیک، هر فریم و هر لحظه مشاهده، ارزشی اجتماعی و اقتصادی می‌یابد. دوم، جابجایی مرکز قدرت از دولت‌ها به شبکه‌ها؛ یعنی رسانه‌ها نه فقط بازتاب‌دهنده واقعیت، بلکه سازنده آن هستند. در چنین فضایی، اگر دین و آیین نتوانند خود را در قالب روایت‌های جهانی بازتعریف کنند، در ذهن نسل دیجیتال، به حاشیه خواهند رفت. بنابراین پرسش ضروری این است: چگونه می‌توان یک رویداد معارفی را از سطح محلی و آیینی، به موجی بین‌المللی از معنا تبدیل کرد؟   

پاسخ در درک سازوکار روایت نهفته است. روایت‌های جهانی بر محور تجربه انسانی می‌چرخند، نه بر جزئیات آیینی. هنگامی که اربعین به‌عنوان نماد «حرکت انسان معاصر در جستجوی حقیقت» بازتاب داده می‌شود، ظرفیت جهانی خود را آشکار می‌سازد. این همان راهبردی است که باید بر تمام مناسبت‌های مذهبی سایه بیندازد: انتقال از بیان جزئیات شعائری به بازنمایی پیام انسان‌سازِ واقعه. اگر مخاطب جهانی از عاشورا تنها تصویر سوگواری ببیند، ارتباطش محدود می‌شود؛ اما اگر مفهوم آزادگی، ایثار و انتخاب اخلاقی را در آن جستجو کند، آیین از مرز دین عبور کرده و وارد مدار انسانیت می‌شود.   

در عمل، دستیابی به این سطح نیازمند زبان رسانه‌ای است. دوران پیام‌های طولانی و کلیشه‌های احساسی گذشته است. اکنون باید رویدادهای دینی در قالب روایت‌های چندرسانه‌ای بازآفرینی شوند؛ روایت‌هایی کوتاه، ریتم‌دار، و قابل‌انتقال در فضای پلتفرم‌ها. فیلم کوتاه از لحظه خدمت زائر به دیگری، عکس نمادین از وحدت ملیت‌ها، یا کلیپ ۳۰ ثانیه‌ای مرور حرکت‌های جمعی انسان‌دوستانه و کمک به هم‌نوع این‌ها اجزای یک موج رسانه‌ای‌اند. آنچه این موج را متمایز می‌کند، روح معنوی پنهان در فرم دیجیتال که ترکیبی از زیبایی بصری و عمق معرفتی است.   

اما ساخت موج جهانی صرفاً با انتشار محتوا حاصل نمی‌شود. باید «ادامه روایت» طراحی گردد؛ یعنی آنچه پس از پایان مراسم در ذهن مخاطب باقی می‌ماند. اگر رویداد ختم شود و کانال‌ها خالی بمانند، موج خاموش می‌شود. استمرار روایت با بازگویی تجربه‌های فردی، انعکاس تأثیر اجتماعی آیین، و ارائه پیام‌های جهانی ممکن می‌شود. برای نمونه، پس از پایان اربعین، انتشار روایت‌های شخصی زائران درباره صلح، مهربانی و ایمان، داستان را از «واقعه» به «جنبش اخلاقی» تبدیل می‌کند. این تداوم روایت، همان راز تبدیل آیین به موج یعنی استمرار حضور معنا در حافظه رسانه‌ای است.   

در این چارچوب، وظیفه رسانه دینی دیگر خبرسازی صرف نیست، بلکه معناسازی است. خبرگزاری‌ها، باید نقش خویش را از «پوشش مراسم» به «مهندسی روایت جهانی» ارتقاء دهند. این یعنی توجه به سه محور: نخست، انتخاب لحظه‌هایی که قابلیت جهانی‌شدن دارند؛ دوم، بازآفرینی آن‌ها به زبان تصویر، و سوم، پیوند دادن پیام دینی با مفاهیم مشترک انسانی چون عدالت، مهر، امید و آزادی. تنها در این حالت، مناسک دینی از محدوده خبر عبور کرده و وارد مدار موج جهانی معنا می‌شوند.  

امروز عصر تصویر است؛ اما تصویری که معنا داشته باشد، نه صرفاً چشمگیر باشد. هوش مصنوعی، ابزارهای واقعیت افزوده، و پلتفرم‌های تعاملی، فرصت‌های بی‌سابقه‌ای برای تبدیل جریان معارفی به تجربه جهانی فراهم کرده‌اند. تصور کنید آیین دعای عرفه ازطریق واقعیت مجازی قابل‌تجربه باشد، یا انسان‌ها بتوانند از سراسر جهان در لحظه زیارت مجازی اربعین شرکت کنند. این نه خیال است و نه اغراق، بلکه امتداد طبیعی جهاد تبیین در عصر دیجیتال است؛ جهادی که از منبر به محتوا، و از محتوا به روایت جهانی تحول یافته است.   

راهبرد تبدیل رویدادهای معارفی به موج رسانه‌ای جهانی، در نهایت، راهبرد بازآفرینی فطرت انسانی در قالب تجربه رسانه‌ای است. جهان، تشنه معناست و دین می‌تواند این معنا را با زبان تجربه، تصویر و روایت عرضه کند. آنچه باید در صدر برنامه‌های رسانه‌ای معارفی قرار گیرد، نه فقط حضور بیشتر در شبکه‌ها، بلکه حضور معنامند در ذهن‌هاست. هر پست، هر تصویر، و هر ویدئو باید حامل نشانه‌ای از عقلانیت، عشق و حرکت باشد؛ عناصری که مخاطب جهانی را نه‌فقط جذب می‌کنند، بلکه متأثر می‌سازند.   

در پایان، موج جهانی‌سازی معارف، زمانی شکل می‌گیرد که ما به خودِ رسانه نگاه معنوی پیدا کنیم: رسانه نه ابزار تبلیغ، بلکه میدان جاری شدن حقیقت است. اگر چنین نگاهی تحقق یابد، مناسک معارفی نه رویدادهایی گذرا، بلکه لحظه‌های تجدید ایمان بشری خواهند بود؛ لحظه‌هایی که از ایران تا عراق، از قلب خاورمیانه تا ذهن غربی‌ها، معنا را در قالب تصویر منتشر می‌کنند. چالش امروز رسانه دینی، ساختن این معناست؛ و حقیقتاً، آن‌گاه که تصویر ایمان، با زبان رسانه جهانی بیان شود، فطرت جهان بیدار خواهد شد.

الناز موسوی یکتا
پژوهشگر عرصه رسانه و فضای مجازی

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha