خبرگزاری بینالمللی اهلبیت(ع) _ ابنا: امیرالمؤمنین علیهالسلام در آخرین خطبۀ حیات مبارکشان با جملۀ «کجایند برادرانم؟ عمار، ابنتیهان و ذوالشهادتین؟» (۱)، از سه سردار پرافتخار جنگ صفین یاد میکند که در سختترین میدان، با حق پیمان مرگ بستند و شمع راه مقاومت شدند؛ در ادامه، سبک زندگی این سرداران مقاومت را بازخوانی میکنیم.
عمار یاسر؛ تراز تشخیص حق
عمار، پرچمدار ایمان و زبان آتشین حق بود. شکنجه دید، تبعید شد، اما هرگز جهت قبلهاش تغییر نکرد. از شکنجههای مکه تا شهادت در صفین، هرگز شک نکرد. پیامبر دربارهاش فرمود: «تو را گروهی ستمگر خواهند کشت.» شهادت او شاخص جبهه حق شد. در دنیای رسانهزده که باطل، حقیقت را میپوشاند، رهرو عمار، فریفتۀ این غبار نمیشود و زیر بار تحریف نمیرود.
ابنتیهان؛ شجاعت در سیاست و میدان
مالک بن تیِّهان، کهنهسرباز جنگ بدر بود. سرداری بود که با دو شمشیر میجنگید و به «ذوالسیفین» معروف بود. شمشیر دومش، زبانش بود. پس از رحلت پیامبر صلیاللهعلیهوآله، او در زمان خلفا، در مسجد، از واقعۀ غدیر دفاع کرد، زمانی که سکوت، امنترین گزینه بود. این همان بصیرتی است که یک فرماندهی متعهد باید داشته باشد؛ دانایی در سیاست، استواری در ایمان و صراحت در موضع.
خزیمه ذوالشهادتین؛ ایمان تا یقین
و اما حکایت خزیمه بن ثابت. روزی پیامبر صلیاللهعلیهوآله اسبی خریدند، اما فروشنده بعداً منکر شد. خزیمه آمد و شهادت داد که معامله صورت گرفته. پیامبر تعجب کردند: «تو که آنجا نبودی؟ گفت: «چون شما میگویید، انگار که بودم و دیدم.» از آن به بعد، حضرت، شهادت خزیمه را معادل دو نفر دانست. پیرو راستین، مطیع است چون میشناسد، نه چون باید.
منطق فرماندهی در مکتب علوی
امام در پایان خطبه فرمودند: یارانم قرآن خواندند، بر پایهۀ آن داوری کردند و سنت خدا را پذیرفتند. یعنی ایمانشان آگاهانه بود، نه تقلیدی. رهرو ولایت، پیرو آگاه است؛ کسی که میفهمد چرا ایستاده، نه فقط اینکه در کنار چه کسی ایستاده است. زمانۀ ما هم صفین خودش را دارد؛ اگر بصیرت عمار، شجاعت ابنتیهان و یقین خزیمه را داشته باشیم، در هر جبههای پیروزیم.
پینوشت:
۱-(نهجالبلاغه، خطبه ۱۸۲)
نظر شما