۱۳ آذر ۱۴۰۴ - ۱۹:۱۱
منبع: تبیان
شایعه‌سازی؛ تیر زهرآلود دشمن در جنگ نرم

شایعه یک سلاح قدیمی است، اما در دنیای امروز با وجود رسانه‌های فراگیر، مرگبارتر شده است. در عصر اطلاعات، سرعت انتشار اخبار به حدی افزایش یافته که تفکیک حقیقت از دروغ، به یک چالش حیاتی تبدیل شده است.

خبرگزاری بین المللی اهل بیت(ع) _ابنا: شایعه، دیگر صرفاً نجواهای کوچه و بازار نیست؛ بلکه اکنون با قدرت الگوریتم‌ها، شبکه‌های اجتماعی و بودجه‌های هنگفت پشتوانه رسانه‌ای، به صورت هدفمند و سازمان‌یافته طراحی و تزریق می‌شود تا جوامع را متلاشی کند، اعتماد عمومی را از بین ببرد و مسیر حرکت ملت‌ها را منحرف سازد.

این مقاله تلاشی است برای کالبدشکافی مکانیسم‌های شایعه‌سازی، از ریشه‌های تاریخی آن در دوران شکل‌گیری حکومت‌های بزرگ اسلامی تا عملیات‌های رسانه‌ای مدرن و پیچیده‌ای که امروز علیه ملت‌ها، به ویژه ایران اسلامی، طراحی می‌شوند. هدف نهایی این است که نشان دهیم شایعه‌سازی چگونه ابزاری کلیدی برای کنترل افکار عمومی، تضعیف ساختارهای قدرت مشروع و در نهایت، دستیابی به اهداف ژئوپلیتیک دشمنان بوده است. ما در این مسیر، به بررسی دو دوره تاریخی مهم خواهیم پرداخت: دوران حکمرانی مبتنی بر باور غلط و جنگ شناختی معاصر.
 

۹۰ سال حکومت بر پایه باور غلط شایعات
 

حکومت بنی‌امیه، که از سال ۴۱ هجری قمری آغاز شد و تا سال ۱۳۲ هجری قمری(حدود ۹۱ سال) ادامه یافت، نمونه‌ای بارز از حکومتی است که توانست با تکیه بر پروپاگاندا و مهندسی افکار عمومی، دوام بیاورد. در تحلیل بقای این سلسله، نباید تنها بر قدرت نظامی یا ثروت تمرکز کرد؛ بلکه قدرت شایعه و تکرار آن نقشی محوری داشت.
 

مکانیسم‌های شایعه‌سازی در دوره اموی

شایعه‌سازی در دوران بنی‌امیه آنقدر زیاد و تاثیرگذار بود که امیرالمومنین علیه‌السلام می‌فرمود: آگاه باشید که نزد من، بیمناک‌ترین فتنه‌ها برای شما فتنه بنی امیه است؛ زیرا آن فتنه‌ای کور و تاریک است. (۱)

یکی از مؤثرترین استراتژی‌ها، نه تنها تضعیف حاکم فعلی، بلکه تخریب چهره‌های مرجعیت دینی مخالف بود. شایعات مستمر و سازمان‌یافته‌ای توسط کارگزاران اموی در بلاد مختلف (شام، مصر، عراق) پخش می‌شد که هدفشان نه فقط ترساندن مردم، بلکه ایجاد یک "باور غالب" در مورد ماهیت سیاسی دشمنان حکومت بود.

اهمیت پذیرش شایعه: روانشناسی جامعه در آن دوران، به دلیل سواد پایین عمومی و وابستگی شدید به منابع خبری واحد (دربار)، مستعد پذیرش شایعه بود. در نبود رسانه‌های مختلف و متنوع، آنچه حاکم می‌گفت، به سرعت تبدیل به "حقیقت" می‌شد. تکرار مداوم یک دروغ (اصل اساسی تبلیغات) در طول چند نسل، آن را به بخشی از حافظه جمعی تبدیل کرد. اگر یک شایعه ۹۱ سال (یا ۱۰۰۰ ماه) تکرار شود، عملاً به یک "حقیقت تاریخی پذیرفته‌شده" برای اکثریت جامعه تبدیل خواهد شد، حتی اگر هیچ سند و مدرکی پشت آن نباشد. این قدرت تکرار، بنی‌امیه را قادر ساخت تا با وجود مخالفت‌های درونی، بر پایه این باور غلط اجتماعی، حکومت کنند.
 

- شایعه‌سازی در دوران امیرالمومنین علیه‌السلام
 

معاویه تلاش می‌کرد جلوی انتشار حقیقت را بگیرد تا به گوش کسی نرسد و از طرفی، باطل را به صورت حق جلوه می‌داد، تا حق جای خود را به باطل دهد.

قصد معاویه غصب خلافت و حکومت بر تمام قلمروی اسلامی بود. روزی با تعلل در یاری رساندن به عثمان، زمینه قتل او را فراهم کرد و با شایعه‌سازی امیرالمومنین علیه‌السلام را قاتل عثمان معرفی نمود.

روزی دیگر با تحریک طلحه و زبیر جنگ جمل را راه انداخت، که باعث کشته شدن هر دوی آنها شد. و با شایعه سعی در مقصر نشان دادن امیرالمومنین علیه‌السلام در قتل این دو و بی‌حرمتی به همسر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را در بین مردم جا انداخت و جامعه اسلامی حضرت علی علیه‌السلام را مقصر این اتفاقات می‌دیدند.

معاویه، تلاش بسیار داشت که مردم شام با عراق و حجاز ارتباطی نداشته باشند و مردم شام، اسلام را از از او بیاموزند نه امیرالمومنین علیه‌السلام. تا جایی که اگر فردی وارد شام می‌شد که مانند امیرالمومنین علیه‌السلام فکر می‌کرد؛ نگران بود که ذهن مردم شام فاسد شود، بنابراین او را از شام بیرون می‌کرد. (۲)

شایعه اتهام کفر و الحاد به امیرالمومنین علیه‌السلام: معاویه در آخر سخنرانی‌هایش می‌گفت: خدایا! ابوتراب(امام علی علیه‌السلام) کافر و بت‌پرست شده و راه دین تو را بست، بنابراین او را با بدترین لعنت‌ها، لعنت کن. او را عذاب کن عذابی دردناک! و این را به همه جا نوشت تا انجام دهند و این سخن تا دوره عمربن عبد العزیز از روی منبرها گفته و پخش می‌شد».(۳)

اتهام بی‌نماز بودن امیرالمومنین علیه‌السلام: در جنگ صفین، جوانی از قبیله غسّان به جنگ با امام آمد که بسیار در جنگ ثابت قدم بود و در رجزهایش از خونخواهی عثمان سخن می‌گفت. و امیرالمؤمنین علیه‌السلام را طبق تبلیغات و شایعات معاویه، قاتل خلیفه مسلمین می‌دانست و بر علی علیه‌السلام دشنام می‌داد.

و می‌گفت من از روی اعتقاد با شما می‌جنگم چرا که به من گفته‌اند، رهبر شما نماز نمی‌خواند و عامل ریخته‌شدن خون عثمان است! (۴) این شایعه تا جایی اثرگذار بود که وقتی امام در شب ۱۹ ماه رمضان در محراب مسجد کوفه، در حین سجده ضربه خورد؛ همه می‌گفتن مگه علی نماز می‌خواند!؟ این شایعات سبب شد که مسلمانان مدافع و یاور امام نباشند.
 

- شایعات علیه امام حسن علیه‌السلام
 

معاویه با شیوه‌های مختلف توانست بین سپاهیان و هواداران حضرت امام حسن علیه‌السلام اختلاف ایجاد کند. یکی از این شیوه‌ها شایعه‌پردازی بود که با جعل حدیث به نکوهش و مذمت خاندان علوی و تطهیر خاندان بنی‌امیه پرداخت و اذهان عمومی را منحرف کرد. از طرفی در جنگ شایعه کرد که حسن بن علی از من پول گرفته و با من صلح نموده، و همین امر باعث شد سپاه امام سست شده و به حضرت پشت نمودند.
 

- شایعات در شکل‌گیری فاجعه کربلا
 

وقتی یزید از بیعت گرفتن امام حسین علیه‌السلام ناامید شد، برای این که محبوبیت امام را در بین مسلمانان کم نماید شایعه‌ای ساخته و منتشر کردند که حسین بن علی از دین اسلام خروج کرده و کافر شده و علاوه بر این علیه وحدت امت اسلامی، فتنه‌گری می‌کند. پس اذهان مسلمین را برای جنگ با امام در کربلا آماده کردند.

این روایت ساختگی توانست اکثریت جامعه کوفه و شامات را متقاعد سازد که آن‌ها در حال مبارزه با یک "طاغی فتنه‌گر" هستند، نه رهبر و امام خویش. این فریب شناختی، مجوز شرعی و اخلاقی برای سر بریدن امام و یارانش را فراهم آورد. کربلا ثابت کرد که وقتی شایعه، برچسب دینی بخورد، شدیدترین خشونت‌ها با توجیه شرعی انجام می‌پذیرد.

برای یک مسلمان در آن دوران، پیوستن به جبهه‌ای که "خارج از دین" خوانده شده بود، به معنای طرد اجتماعی، از دست دادن شغل و موقعیت، و حتی تهدید جان بود. این شایعه، جامعه را در مقابل امام زمان خود قرار داد، نه با استدلال فقهی، بلکه با ترس از ارتداد و انزوای اجتماعی.

موارد فوق فقط تعدادی از تبلیغات و شایعه‌سازی دروغین بنی‌امیه، علیه ائمه اطهار علیهم‌السلام است. و البته با استفاده از شایعه‌سازی و جهل مردم توانستند حدود ۹۰ سال بر مسلمین حکومت کرده و اسلام ناب را پنهان نمایند.
 

جنگ امروز؛ رسانه‌ها، شایعات و ملت‌ها
 

اگر در گذشته شایعه‌سازی نیازمند چاپ اعلامیه‌ها یا سخنرانی‌های عمومی بود، امروزه با ظهور شبکه‌های اجتماعی و ابزارهای تحلیل داده‌های بزرگ (Big Data)، شایعه تبدیل به یک عملیات جنگ شناختی شده است. این جنگ، خط مقدم آن مغز مخاطب است و هدف آن نه تصرف خاک، بلکه تصرف ذهنیت‌هاست.
 

۱. جنگ شناختی ایران: شایعات هدفمند در فضای مجازی
 

ایران، به دلیل جایگاه استراتژیک و مدل حکومتی منحصربه‌فرد خود، همواره هدف اصلی عملیات‌های شایعه‌سازی سازمان‌یافته بین‌المللی بوده است. دشمنان ایران اسلامی از ابزارهای مدرن برای تکرار تاکتیک‌های تاریخی(مانند تضعیف مشروعیت حاکمیت) استفاده می‌کنند.
 

مصادیق شایعه‌سازی هدفمند علیه ایران
 

شایعه‌سازی به عنوان ابزاری کلیدی در جنگ رسانه‌ای معاصر، با تکیه بر تاکتیک‌های هدفمند، تلاش می‌کند تا ثبات درونی جامعه هدف را با القای بحران‌های ساختگی (مانند کمبود منابع) از طریق اکانت‌های فیک، تضعیف اعتماد عمومی به دستاوردهای ملی (علمی و نظامی) با استفاده از تحریف و تخریب، دامن‌زدن به اختلافات قومی و مذهبی برای تجزیه داخلی، و ایجاد شکاف عمیق نسلی و فرهنگی، حس ناامیدی را نهادینه کرده و از این طریق به اهداف سیاسی خود دست یابد.
 

چگونه طعمه شایعات نشویم؟
 

جوانان، به دلیل ارتباط مستمر با فضای مجازی، بیشترین نرخ بازنشر اطلاعات را دارند و به طور ناخواسته تبدیل به عاملان انتقال شایعه می‌شوند. دفاع در برابر این جنگ شناختی، نیازمند تغییر رفتار فعالانه است.

- تأیید منبع: هر خبری که احساسات قوی (خشم، ترس، هیجان) در شما ایجاد می‌کند، باید با شک و تردید بیشتری بررسی شود. برای این کار از قانون سه منبع استفاده کنید. یعنی قبل از پذیرش هر ادعای مهمی، حداقل سه منبع مستقل و معتبر (ترجیحاً رسانه‌های رسمی داخلی یا خبرگزاری‌های بین‌المللی با سابقه شفافیت بالا) آن را تأیید کنند.

- بررسی هویت انتشار دهنده: حتما منتشرکننده خبر بررسی شود که آیا منبع، یک رسانه رسمی است، یا یک اکانت شخصی ناشناس با نام‌های عجیب و تصاویر پروفایل عمومی؟

- در بازنشر سرعت نداشته باشیم: الگوریتم‌های شبکه‌های اجتماعی بر اساس سرعت واکنش شما کار می‌کنند. هرچه سریع‌تر واکنش نشان دهید، الگوریتم آن محتوا را بیشتر ترویج می‌دهد.

- توجه به قانون ۱۰ ثانیه سکوت: قبل از زدن دکمه فوروارد یا انتشار یک خبر داغ، ۱۰ ثانیه مکث کنید و این سؤال را بپرسید: "آیا از صحت این موضوع ۱۰۰٪ مطمئنم؟ " اگر مطمئن نیستید، بازنشر نکنید. سکوت شما در برابر شایعه، یک عمل دفاعی فعال است.

- استفاده از ابزارهای راستی‌آزمایی: یادگیری استفاده از ابزارهای پایه راستی‌آزمایی مانند جستجوی معکوس تصویر (برای تشخیص تصاویر دستکاری شده) یا جستجو در آرشیو اخبار معتبر، یک مهارت ضروری است.

- مقایسه روایت‌ها: هر شایعه‌ای علیه یک نهاد یا فرد، باید با روایتی که آن نهاد منتشر کرده، مقایسه شود. اگر شایعه‌ای بسیار قوی است اما هیچ پاسخ رسمی یا شفافی به آن داده نمی‌شود، محتمل است که از قصد سکوت شده باشد یا پاسخ آن در فرآیند بررسی باشد.
 

آگاهی، تنها پادزهر
 

شایعه‌سازی، چه در دوران حکومت بنی‌امیه برای توجیه خونریزی باشد و چه در دوران جنگ‌های شناختی مدرن برای تخریب اعتماد به نهادها و افراد، همواره بر پایه‌های روانشناختی مشابهی استوار است: القاء ترس، دامن‌زدن به تعصبات و تکرار مداوم یک روایت ساده‌انگارانه.

مقابله با این سلاح سرد، نه از طریق سانسور یا سرکوب روایت‌های غلط، بلکه از طریق تقویت سواد رسانه‌ای و افزایش بصیرت عمومی محقق می‌شود. سواد رسانه‌ای به افراد این قدرت را می‌دهد که خودشان فیلتر نهایی اطلاعات باشند.

از این پس، هر خبر مشکوکی را با چشم یک محقق بررسی کنید؛ محققی که می‌داند در یک نبرد شناختی، سلاح اصلی دشمن، سرعت انتشار دروغ است و سپر دفاعی ما، سرعت تحلیل حقیقت است. تنها با هوشیاری جمعی است که می‌توانیم اطمینان حاصل کنیم که کلمات، سلاح جنگی باقی نمانند، بلکه ابزاری برای روشنگری باشند.


پی‌نوشت:
۱-(نهج‌البلاغه، خطبه ۹۳)
۲-(تاریخ الفتوح کوفی)
۳- (الغدیر، ج ۲۰، ص ۱۳۹)
۴-(تاریخ طبری، ج ۳، ص ۹۴)

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha