۳ دی ۱۴۰۴ - ۰۵:۱۳
طلاق عاطفی؛ بحرانی که هزاران خانواده عراقی را تهدید می‌کند

در عراق، هزاران خانواده در وضعیت «طلاق عاطفی» زندگی می‌کنند؛ زوج‌هایی که زیر یک سقف هستند اما ارتباط عاطفی‌شان به‌طور کامل قطع شده و تنها حضورشان ظاهری است.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی اهل‌بیت(ع) ـ ابنا ـ طلاق عاطفی یکی از بحران‌هایی است که بسیاری از خانواده‌ها در عراق را تهدید می‌کند. این نوع طلاق، جدایی عاطفی بین زوجین است که شباهتی به طلاق رسمی ندارد و تنها در این است که غیررسمی است؛ زوج‌ها زیر یک سقف زندگی می‌کنند اما هیچ ارتباطی میانشان نیست و به آن سکوت زوجین نیز گفته می‌شود.

براساس گزارش روزنامه «العربی الجدید»، دلایل مختلفی زوجین را وادار می‌کند تا در این وضعیت طلاق عاطفی زندگی کنند. مهم‌ترین آن‌ها حفظ آبرو و نگاه جامعه، یا مراقبت از سلامت روان فرزندان است. برخی ترجیح می‌دهند ظاهر ازدواج را حفظ کنند تا از قضاوت‌های منفی اجتماعی جلوگیری کنند. همچنین دلایل اقتصادی نقش مهمی دارد؛ چرا که ممکن است هیچ یک از طرفین توانایی تحمل هزینه‌های طلاق را نداشته باشند. علاوه بر این، عدم تصمیم‌گیری قطعی برای جدایی ممکن است منجر به بازگشت زوجین به زندگی طبیعی شود.

از فشار اجتماعی تا نگرانی برای فرزندان

«احمد رشید» که ۱۵ سال از ازدواجش می‌گذرد و صاحب سه دختر است، می‌گوید که اگر دخترانش نبودند، ازدواج او مدت‌ها پیش پایان یافته بود. او در گفتگو با روزنامه «العربی الجدید» می‌گوید: من ۴۲ سال دارم و با همسرم مثل غریبه‌ها زندگی می‌کنم. تنها چیزی که ما را به هم وصل می‌کند خانه و دخترانمان است و تنها در امور ضروری با هم صحبت می‌کنیم.

ازدواج احمد سنتی بود و مطابق خواست مادرش با دوست خواهرش ازدواج کرد. او بعد از چند سال متوجه شد که ادامه این زندگی دشوار است، اما زمان گذشته بود، زیرا صاحب دخترانی شده بود که آن‌ها را با ارزش‌تر از هر چیز دیگر می‌دانست و از اینکه طلاق ممکن است آسیب روانی به آن‌ها برساند، می‌ترسید.

این وضعیت تلخ، تنها تجربه احمد نیست و بسیاری از زوجین در عراق با آن مواجه‌اند. فشارهای اجتماعی و اقتصادی مانع تصمیم‌گیری‌های سخت می‌شوند و منجر به ادامه روابط ناراضی‌کننده می‌شود.

«مریم المشهدانی» ۳۸ ساله در گفتگو با «العربی الجدید» درباره مصیبت زندگی زناشویی‌اش می‌گوید: همیشه امیدوار بودم اوضاع تغییر کند، اما با گذر زمان فهمیدم که ما شاد نیستیم. برای فرزندانمان با هم مانده‌ایم، اما احساس می‌کنم دارم عمرم را هدر می‌دهم. اکنون به دلیل تنش‌های خانه، برقراری ارتباط با فرزندانم برایم دشوار شده است.

او افزود: فکر می‌کنم اگر از همسرم جدا شده بودم، خوشحال‌تر بودم و می‌توانستم فرزندانم را بهتر تربیت کنم، اما ترس از آینده و تنهایی باعث شده در این رابطه بمانم. امیدوارم قبل از آنکه دیر شود، راه حل مناسبی پیدا کنم.

پیامدهای روانی برای والدین و کودکان

«نرمین قادر» نیز از حدود ده سال زندگی مشترک خود می‌گوید که مشکلات در آن دوران غالب بودند. او در این خصوص گفت: در نهایت همسرم تصمیم گرفت تنها شب‌ها در خانه حضور داشته باشد، بخوابد و صبح به سر کار برود. این چرخه زندگی روزمره ماست. او نیازهای خانواده را تأمین می‌کند و من مراقب فرزندم و امور خانه هستم. هیچ‌کس از همسایگان نمی‌داند که ما مشکل داریم و همه زندگی ما را تحسین می‌کنند. از بیرون همه چیز مرتب به نظر می‌رسد، اما در واقع فقط خانه ما را به هم وصل می‌کند.

به گفته نرمین، اختلاف فرهنگی یکی از دلایل عدم تفاهم با همسرش بوده است. او امیدوار است اوضاع تغییر کند و می‌گوید: وساطت‌های زیادی از طرف خانواده‌ها برای حل مشکلات انجام شد، اما وضعیت بعد از مدتی بدتر شد. به او گفتم اگر می‌خواهد ازدواج کند، اشکالی ندارد، اما طلاق نگیر؛ و من هم فقط به عنوان همسر روی کاغذ ماندم.

«فارس موفق» متخصص روان‌شناسی به روزنامه «العربی الجدید» گفت: موارد زیادی از زوجینی که دچار افسردگی شده‌اند، تحت نظارت من بوده است و برخی از آن‌ها برای مدتی به طلاق عاطفی روی آوردند تا امکان بازگشت به زندگی طبیعی فراهم شود. بیشتر مشکلات مربوط به شرایط اقتصادی خانواده یا اختلاف رفتار و افکار زوجین است که در عراق رایج است و نهایتاً به طلاق واقعی یا طلاق عاطفی منجر می‌شود، که پیامدهای روانی جدی دارد و حتی ممکن است به خیانت نیز منجر شود.

«حسن الشمری» روان‌شناس دیگر، اظهار داشت: طلاق عاطفی، کل خانواده را تخریب می‌کند و میزان آن در جامعه ما رو به افزایش است. زوج‌ها نمی‌دانند که این وضعیت چقدر برای خانواده و فرزندانشان مضر است. موارد زیادی از کودکانی را دیده‌ام که به دلیل نبود محبت و ثبات عاطفی والدین، دچار مشکلات روانی و رفتاری شده‌اند.

او تأکید کرد: طلاق عاطفی، راه حل نیست و به نفع خانواده و فرزندان و حتی آبروی والدین نیست، برخلاف تصوری که بسیاری از زوجین دارند که این وضعیت راه حلی برای مشکلاتشان است. بسیاری از طلاق‌های ثبت شده در دادگاه‌ها ناشی از طلاق عاطفی طولانی‌مدت بوده است. در سال گذشته، مجموع موارد طلاق ثبت شده ۷۲ هزار و ۸۴۲ مورد بود، در حالی که تعداد ازدواج‌ها ۳۲۰ هزار و ۴۵۹ مورد گزارش شده است.

..............................

پایان پیام/ ۲۶۸

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha