به گزارش خبرگزاری بین المللی اهل بیت(ع) - ابنا - حضرت آیت الله جوادی آملی در جلسه هفتگی درس اخلاق خود که امروز (چهارشنبه) در مسجد اعظم قم به صورت حضوری و با حضور اقشار مختلف مردم برگزار شد، به شرح حکمت ۱۵۰ نهجالبلاغه پرداختند.
ایشان در این جلسه به تبیین تفاوت میان موعظه و سخنرانی پرداختند و جایگاه موعظه در تربیت اخلاقی و معنوی را مورد تأکید قرار دادند. ایشان بیان داشتند: وعظ، سخنرانی نیست، بلکه از جنس جذب خلق الی الحق است و ذات اقدس الهی موعظه کردن را به خودش اسناد داده و به رسول اکرم دستور داده است که مردم را با حکمت و موعظه هدایت کنند.
ایشان تصریح کردند: انسان از دو بخش طبیعی و ماورای طبیعی تشکیل شده است. آن بخش های مربوط به طبیعت کار خودش را انجام می دهد، اما نسبت به ماورای طبیعت یعنی بخش روحانی، می فرمایند که این نفس که در درون شما هست همواره می خواهد بخش های طبیعی را تقویت کند و لذا بین خواسته های طبیعی و جسم انسان با خواسته های ماورای طبیعی و روح انسان، همواره مبارزه وجود دارد که از آن به جهاد اکبر تعبیر شده است.
ایشان بر اهمیت جهاد اکبر و ضرورت تزکیه در کنار تعلیم تاکید داشته و بیان داشتند: صرف تعلیم و تبلیغ بهتنهایی کافی نیست و تزکیه باید بر تعلیم مقدم باشد، تعلیم ابزار است و طهارت روح هدف نهایی. اگر تعلیم بدون تزکیه باشد، نتیجهای جز تکثّر ندارد، اما تزکیه، انسان را به کوثر میرساند. انسان مؤمن در میدان جهاد اکبر، یقین در دست دارد، وعدههای الهی و حقایق دینی بر یقین استوارند، در حالی که نفس اماره تنها با وهم و گمان عمل میکند. شکست خوردن کسی که یقین دارد از کسی که تنها ظن و گمان و وهم در دست دارد، شایسته نیست و بهمثابه شکست خوردن شمشیر از چوب دستی است.
ایشان در ادامه به تبیین جایگاه عقل نظری و عقل عملی پرداختند و گفتند: عقل نظری در حوزهها و دانشگاهها فعال است و وظیفه آن بررسی بود و نبود یا باید و نباید است. اما سعادت انسان به عقل عملی وابسته است؛ عقلی که رهبری درونی انسان را بر عهده دارد و او را در مسیر حق هدایت میکند. عقل عملی است که انسان را به رحمت الهی میرساند و او را بهشتی می سازد، علم به تنهایی کافی نیست و حتی در صورت عدم همراهی با عقل عملی، ممکن است انسان را به انحراف بکشاند: «رُبَّ عَالِمٍ قَدْ قَتَلَهُ جَهْلُهُ»
حضرت آیت الله جوادی آملی با اشاره به نفس لوامه، آن را جلوهای از قیامت درونی انسان دانستند و بیان داشتند: ذات اقدس الهی در وجود انسان، نفسی را قرار داده که او را بهواسطه اعمال ناپسند سرزنش میکند. اگر کسی خطا کند یا گناهی مرتکب شود، این نفس مانع آرامش او شده و او را به بازگشت و توبه فرا میخواند. این سرزنش، یکی از نشانههای حکومت الهی در درون انسان است که باید آن را تقویت کرد.
ایشان همچنین به یکی از ضعفهای اخلاقی انسان، یعنی خودخواهی و بیتوجهی به گناهان، پرداختند و گفتند: انسان گناه دیگران را بزرگ میبیند، اما نسبت به گناهان خودش یا بیتوجه است یا آنها را کوچک میشمارد. این خودخواهی مانع پیشرفت اخلاقی است و باید با کمک عقل عملی و تذکرات نفس لوامه برطرف شود.
ایشان تاکید داشتند: یکی از خطرات بزرگ، به تأخیر انداختن توبه است. گاهی انسان با امید به آینده، انجام توبه را به تعویق میاندازد و این خود یکی از حیلههای نفس اماره است. تأخیر در توبه و بازگشت به سوی خدا، ممکن است موجب شود انسان در دام گناه بماند و از مسیر سعادت دور شود.
ایشان همچنین به اهمیت عبرتگیری واقعی اشاره کرده و اظهار کردند: عبرت یعنی انسان حرکت بکند، عبور بکند، از گناه و رذیلت عبور کرده و به فضیلت برسد. اینکه حضرت سیدالشهداء قتیل العبرات هست، یعنی نه اینکه انسان در عزای حضرت تنها اشک بریزد، هر چند آن هم ثواب دارد، اما کافی نیست، در عزای سید الشهداء آنقدر باید اشک بریزد که عبور بکند، باید اشک بر سید الشهداء عبرات داشته باشد، حرکت کند، باید این گریه انسان را متحول کند.
حضرت آیت الله جوادی آملی مرگ را بهترین نعمت برای مؤمن دانستند و بیان داشتند: لحظه مرگ برای مؤمن با شکوهترین لحظه است، وقتی قرآن کریم جریان مرگ اولیای الهی را ذکر میکند با جلال و شکوه ذکر میکند، فرشتگان الهی با سلام و احترام به استقبال او میآیند. این صحنه، بیانگر مقام و منزلت مؤمن در پیشگاه خداوند است. اما برای گناهکاران، مرگ با عذاب و خشم الهی همراه است.
..................................
پایان پیام