خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا/ سرویس صفحات فرهنگی:
... عاشورا به پایان رسید... و شام تار غریبان شد...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به قلم: ع. حسینی عارف
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نميدانم امشب بايد از كدام غربت گفت؛ چه روضهاي خواند؛ و مصيبت كدامين غريب را بازگو نمود...
آيا از بدن پاره پاره حسين(ع) بگوييم كه عريان در گودال قتلگاه افتاده است؟ ... يا از بدن عباس علمدار كه نه سر در بدن دارد و نه دست؟...
آيا از علي اكبر بگوييم كه صورت پيامبرگونش را بر نيزه برافراشته اند؟ ... يا از علي اصغر شش ماهه كه اينك در گهواره خاكي خويش به خواب ابدي رفته؟...
آیا از ياران حسين (ع) بگوييم كه غريبانه در گوشه گوشه ميدان جان باختند؟ ... يا از كودكان حسين(ع) كه غم يتيمی و اسيری و آوارگی، يكجا بر آنان وارد شده است؟...
از غريبي بگوييم يا از مظلوميت؟ از وفا بگوييم يا از پيمانشكنی؟ از عطش بگوييم يا از آتش؟ از عشق بگوييم يا از زينب؟ ...
خوب نامي بر زبان گذشت.. زينب...
آري! بگذار از زينب بگوييم؛ كه كربلا، از اينجا به بعد، از آنِ زينب است... و پيام كربلا، مرهون زينب...
بگذار از زينب بگوييم و از رنجهاي زينب... از زينب و از غصههاي زينب... از زينب و از قصههاي زينب... از زينب و از حماسههاي زينب... و از زينب و از دل زينب ... و امان از دل زينب ...
اما از كدامين غم زينب بگوييم؟ از برادراني كه از دست داد؟ يا از برادرزادگانش كه يك به يك به ميدان رفتند و باز نگشتند؟ يا از پسرانش كه جلوي چشمان گریانش ذبح شدند؟
اگر چه زينب «ام المصائب» است و از كودكي داغهاي فراوان ديده ــ ابتدا داغ بزرگ رحلت جدش پيامبر خدا(ص)، سپس مصيبت شهادت مادر جوانش، و در جوانی فرق شكافته پدرش علی(ع) و سپس جگر پاره پاره برادر معصومش حسن مجتبي را ــ اما روزي مانند عاشورا نبود، و داغي مانند كربلا...
قصه بی سر و سامانی من گوش کنید/
دوستان ، غصه تنهایی من گوش کنید
گر چه این قصه ی پر غصه به گفتن نتوان/
نه به گفتن نتوان ، بلکه شنفتن نتوان
دختر دخت نبی ، «امِ مصائب» نامم/
کرده لبریز ز غم ، ساقیِ گردون جامم
صبر ، بی تاب شد از صبر و شکیباییِ من/
ناتوان شد خِرَد از درک و توانایی من
باغبانم من و یک سر شده غارت باغم/
چرخ بگذاشته بس داغ به روی داغم
نه که چون جد عزیزی چو پیمبر دادم/
پدر و مادر و فرزند و برادر دادم
پیشِ من ، در پسِ در ، مادرِ من آزردند/
ریسمان بسته به مسجد ، پدرم را بردند
من هم اِستاده و این منظره را می دیدم/
مات و وحشت زده می دیدم و می لرزیدم
بود در سینه هنوز آتش داغ مادر/
که فلک زهر دگر ریخت مرا سوخت جگر
دیدم آن تاج سرم را که دو تا گشته سرش/
بسته خونِ سر او هاله به دورِ قمرش
بعد از آن بود دلم خوش که برادر دارم/
به سرم سایه ی دو سرو صنوبر دارم
غافل از آنکه غم و دردِ من آغاز شده/
به دلم تازه درِ غصه و غم باز شده
رفت از دست حسن، گشت دلم خوش به حسین/
شد مرا روح و روان ، قوت دل ، نور دو عین
بعد از آن واقعه ی کرب و بلا پیش آمد/
راه جانبازیِ در راه خدا پیش آمد
حضرت زینب (س) از صبح تا عصر عاشورا، داغ پنج برادر، پنج برادرزاده، چهار پسرعمو و سه پسر (یا پسر خوانده) را مشاهده کرد و شهادت دهها تن دیگر از بستگان و یاران برادرش را دید ؛ و شاید اینها همه در برابر رنج اسیری و در به دری ــ که تازه از امشب آغاز شد ــ بسیار اندک بود ...
روز طی گشت و نگویم که چه بر ما آمد/
شب جانکاه و غم افزا و محن زا آمد
آن زمان کو که بگویم چه بدیدم آن شب/
خارها بود که از پای کشیدم آن شب
چه بگویم چه شبی را به سحر آوردم/
کوه غم شد دل و چون کوه به پای استادم
چون جنگ به پايان رسيد و رأس مطهر حسین(ع) را از بدن جدا كردند؛ به لباسهاي پاره پاره آن حضرت نيز رحم نكردند و عمامه، پيراهن و كفشهای امام(ع) را ربودند…
اسب امام، با سر و مويي خون آلود به سوي خيمهها رفت. زنان و دختران اهل بيت (ع) با ديدن اسب خونين و بيسوار، فهميدند كه ديگر بيكس و يتيم شدهاند و صدا به گريه و شيون بلند كردند. «ام كلثوم» خواهر امام (ع) فرياد كشيد: "يا محمد! يا علي! يا جعفر! يا حسن! كجاييد كه ببينيد با حسين چه كردند؟…"
پس لشكر دشمن به سوي حرم پيامبر(ص) حمله كردند. از يك سو اين خيمهها را آتش ميزدند و از سوي ديگر هر آنچه ميديدند غارت ميكردند. آنان حتي به حجاب زنان نيز رحم نميكردند و لباسهاي بانوان اهل بيت (ع) را ميكشيدند و ميبردند. زنان و دختركان، سربرهنه و هراسان، از خيمهها فرار ميكردند در حاليكه خار و خس بيابان، پایِ برهنه آنان را می درید…
بانوان حرم، كه از خيمهها به سوي بيابان دويده بودند، ناگاه با گودال قتلگاه و پيكر بيسر حسين(ع) روبرو شدند. راوي ميگويد: به خدا فراموش نميكنم زينب دختر علي(ع) را كه زاري ميكرد و به آواز سوزناك ميگفت: "يا محمداه! صلی عليك مليك السماء، هذا حسين مُرمل بالدما مقطع الاعضاء، و بناتك سباتا، و إلی الله المشتكی ..."
عقیله بنی هاشم با سوز و گداز نوحه می کرد که: "يا محمد! فرشتگان آسمان بر تو درود فرستند! بنگر كه اين حسن توست، به خون آغشته، با اعضايي از هم جدا گشته. بنگر كه اين دختران تو هستند، اسير شده و در بيابانها رها گشته. به خدا شكايت بريم، و به علي مرتضي و فاطمه زهرا و حمزه سيدالشهداء. يا محمد! اين حسين توست كه در اين دشت افتاده، به دست زنازادگان كشته شده و باد صبا گرد و غبار بر پيكر او ميپراكند. ای اصحاب محمد! برخيزيد و ببينيد كه اينها فرزندان مصطفايند كه اينگونه اسير شدهاند…" مویه زینب آنقدر دلخزاش بود که دشمنان و دژخیمان را نيز گريان کرد.
آنگاه «سكينه» پيكر مبارك پدرش حسين(ع) را در آغوش گرفت و شروع به زاري كرد ؛ تا اينكه جماعتي از زنان اعرابی چادرنشين ريختند و او را كشيدند و از بدن پدر جدا كردند.
لشكريان يزید كه به غارت خيمهها مشغول شده بودند، به خيمهاي رسيدند كه علي بن الحسين السجاد(ع) در آن بيمار و تب آلود افتاده بود. «شمر بن ذي الجوشن» شمشير كشيد تا او را بكشد، اما عدهاي از همراهانش به او نهيب زدند: "آيا شرم نميكني و ميخواهي اين جوان بيمار را هم بكشی؟" شمر لعین گفت: "فرمان امير است كه همه فرزندان حسين را بكشم". همراهان با شدت مانع وي شدند تا سرانجام دست از اين كار برداشت… و خداوند در زرهي از بيماري، جان وليّ خويش را حفظ فرمود.
سپس دشمن دنی، رذالت و پستي خويش به منتها رساند؛ «عمر سعد» در بين لشکريانش فرياد كشيد: "چه كسي حاضر است كه بر پيكر حسين، اسب بتازاند؟!" ده نفر ـ که راویان شهادت داده اند هر ده، حرامزاده بودند ــ حاضر شدند كه اين جنايت و وقاحت بزرگ را انجام دهند. پس اسبها را آماده كردند و آنان را بر پيكر بيسر و قطعه قطعه امام(ع) تازاندند؛ آنگونه كه استخوانهاي سينه امام شكست و نرم شد… (اي قلم! چگونه اين جملات را مينگاری و از شدت مصيبت، خشك نميشوی؟ ای دست! چگونه مينويسي و نمي شکني؟!) ...
اينك، حال زينب را تصور كنيد… از يكسو ، شاهد اين مصيبتهای پی در پی و جانسوز است؛ از سوی ديگر بايد مراقب فرزند بيمار برادر باشد؛ و از سوي ديگر بايد دختران و زنان حرم را از بيابانها جمع نماید و زير خيمههای نيم سوخته گرد آورد…
صحرای كربلا ميرفت كه تاريك و تاريكتر شود ؛ و گرگان گرسنه، در جاي جاي آن به دنبال دختركان و طفلان ميدويدند تا شايد گوشوارهاي از گوش آنان بكشند یا خلخالي از پاي آنان بربايند…
زينبا! چه كشيدی آن شب، در آن شام سیاه غريبان…
ألا لعنة الله علی القوم الظالمين؛
و سيعلم الذين ظلموا أي منقلب ينقلبون...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منابع اصلی:
1. سيد بن طاووس ؛ اللهوف في قتلي الطفوف ؛ قم: منشورات الرضي، 1364.
2. شيخ عباس قمي ؛ نفس المهموم ؛ ترجمه و تحقيق علامه ابوالحسن شعرانی؛ قم: انتشارات ذويالقربي، 1378.
3. شيخ صدوق ؛ أمـالـي ؛ ترجمه آية الله کمرهای؛ تهران: انتشارات کتابچی، 1370.
4. اشعار فارسی، زبان حال هستند و سنديت قطعی ندارند. (منبع: جزوه آموزشي آداب مرثيهخوانی با عنوان طنين عشق ؛ تهيه و تنظيم مرتضی وافي ؛ قم: انتشارات شفق، 1380).
.....................
پایان پیام/ 101
* متن روضه های دهه اول محرم و آخر صفر
1. روضه شب اول محرم ــ مصيبت مسلم بن عقيل
2. روضه شب دوم محرم ــ ورود كاروان عشق به كربلا
3. روضه شب سوم محرم ــ حكايت حُـرّ ؛ حماسه توبه و تصميم
4. روضه شب چهارم محرم ــ مصيبت فرزندان و برادران زينب (س)
5. روضه شب پنجم محرم ــ مصیبت عبدالله بن حسن(ع)
6. روضه شب ششم محرم ــ مصيبت قاسم(ع) ؛ بلای خوشتر از عسل
7. روضه شب هفتم محرم ــ علی اصغر(ع) ؛ داغی بر دل اهلبيت
8. روضه شب هشتم محرم ــ مصيبت علی اكبر(ع) ؛ شبيه پيامبر
9. روضه شب نهم محرم (شب تاسوعا) ــ مصيبت ساقی لبتشنگان
10. روضه شب دهم محرم (شب عاشورا) ــ ذکر مصائب امام حسین(ع)
11. روضه روز عاشورا ــ داغ پیامبر(ص) در مصیبت حسین(ع)
12. روضه شب یازدهم محرم (شام غریبان) ــ مصائب ام المصائب
13. روضه شب دوازدهم محرم ــ مصيبت امام زين العابدين(ع)
* سوگنامه صوتی روضه های دهه اول محرم و آخر صفر
1. صوت/ سوگنامه شب اول محرم ــ مصیبت حضرت مسلم بن عقيل
2. صوت/ سوگنامه شب دوم محرم ــ ورود کاروان عشق به کربلا
3. صوت/ سوگنامه شب سوم محرم ــ حکایت حُرّ، حماسه توبه و تصمیم
4. صوت/ سوگنامه شب چهارم محرم ــ مصیبت فرزندان و برادران زینب(س)
5. صوت/ سوگنامه شب پنجم محرم ــ مصیبت عبدالله بن حسن(ع)
6. صوت/ سوگنامه شب ششم محرم ــ مصيبت قاسم(ع)، بلای خوشتر از عسل
7. صوت/ سوگنامه شب هفتم محرم ــ علی اصغر(ع)، داغی بر دل اهلبيت(ع)
8. صوت/ سوگنامه شب هشتم محرم ــ مصيبت علی اكبر(ع)، شبيه پيامبر(ص)
9. صوت/ سوگنامه شب نهم محرم (شب تاسوعا) ــ مصيبت ساقی لبتشنگان
10. صوت/ سوگنامه شب دهم محرم (شب عاشورا) ــ ذکر مصائب امام حسین(ع)
11. صوت/ سوگنامه روز عاشورا ــ داغ پیامبر(ص) در مصیبت حسین(ع)
12. صوت/ سوگنامه شب یازدهم محرم (شام غریبان) ــ مصائب اُمّ المصائب
13. صوت/ سوگنامه شب بیست و پنجم محرم ــ مصيبت امام زين العابدين(ع)
* پادکست روضه های دهه اول محرم
1. پادکست/ روضه شب اول محرم (جناب مسلم) با بیان «حاج آقا مجتبی تهرانی» و مداحی «محمدحسین پویانفر»
2. پادکست/ روضه شب دوم محرم (جناب زهیر) با بیان «حاج آقا مجتبی تهرانی» و مداحی «محمدحسین پویانفر»
3. پادکست/ روضه شب سوم محرم (حضرت رقیه) با بیان «حاج آقا مجتبی تهرانی» و نوای «صابر خراسانی»
4. پادکست/ روضه شب چهارم محرم (جناب حـُـرّ) با بیان «حاج آقا مجتبی تهرانی» و نوای «امیرحسین کرمانشاهی»
5. پادکست/ روضه شب پنجم محرم (جناب حبیب) با بیان «حاج آقا مجتبی تهرانی» و نوای «محمدحسین پویانفر»
6. پادکست/ روضه شب ششم محرم (حضرت قاسم) با بیان «حاج آقا مجتبی تهرانی» و نوای «امیر کاظمی»
7. پادکست/ روضه شب هفتم محرم (حضرت علی اصغر) با بیان «حاج آقا مجتبی تهرانی» و نوای «باسم کربلایی»
8. پادکست/ روضه شب هشتم محرم (حضرت علی اکبر) با بیان «حاج آقا مجتبی تهرانی» و نوای «حسین طاهری»
9. پادکست/ روضه شب تاسوعا (حضرت عباس) با بیان «حاج آقا مجتبی تهرانی» و نوای «محمدحسین پویانفر»
10. پادکست/ روضه شب عاشورا (امام حسین) با بیان «حاج آقا مجتبی تهرانی» و نوای «محمدحسین پویانفر»
11. پادکست/ روضه شام غریبان (حضرت زینب) با بیان «حاج آقا مجتبی تهرانی» و نوای «مرحوم کوثری»
12. پادکست/ روضه حضرت امام سجاد(ع) با بیان «حجت الاسلام فرحزاد» و نوای «حاج محمود کریمی»
* نماهنگ های دهه اول محرم
1. نماهنگ/ مختصری از وقایع تاریخی روز نهم محرم سال 61 هجری (تاسوعا)
2. نماهنگ/ مختصری از وقایع اندوهبار روز دهم محرم سال 61 هجری (عاشورا)