به گزارش خبرگزاری بینالمللی اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ اعمال تعرفههای گمرکی جدید توسط دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، بر واردات کالا از ۱۸۵ کشور جهان، واکنشهای گسترده جهانی را برانگیخته است، این جنگ تجاری جدید که ترامپ آغاز کرده، پرسشهایی درباره تأثیر این اقدام بر روابط ایران و آمریکا و فرصتهای احتمالی برای تنشزدایی مطرح کرده است. ایران با تعرفه ۱۰ درصدی در قسمت کمترین تعرفههای این فهرست قرار دارد، اما حجم ناچیز مبادلات مستقیم دو کشور (حدود ۱۷۳ هزار دلار صادرات ایران به آمریکا در سال ۱۴۰۳) نشان میدهد تأثیر مستقیم این تعرفهها بر اقتصاد ایران محدود است. با این حال، این رویداد میتواند بهانهای برای بازنگری در رویکردهای دیپلماتیک و اقتصادی باشد.
بخش سوم یاداشت تحلیل فرصتها و چالشهای تعرفههای جدید ترامپ برای ایران همچون بخش های اول و دوم این یادداشت به تحلیل فرصتها و چالشهای این تعرفهها برای کشورمان می پردازد:
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به کوشش: مهدی مشهدی(کارشناس مسائل سیاسی)
◀️ ۲۲ فروردین ۱۴۰۴
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تحلیل احتمال موفقیت یا عدم موفقیت ایران در جایگزینی بخشی از بازار چین در جذب شرکتهای آمریکایی و پیامدهای آن
عوامل کاهش احتمال موفقیت
۱. تحریمهای فراسرزمینی و محدودیتهای بانکی:
- حتی با لغو تعرفهها، تحریمهای ثانویه آمریکا دسترسی ایران به سیستم مالی جهانی را محدود میکند. شرکتهای بزرگی مانند تسلا یا اپل برای سرمایهگذاری مستقیم در ایران نیازمند تضمینهای حقوقی و سیاسی هستند که در شرایط فعلی غیرممکن است.
- حجم مبادلات تجاری ایران و آمریکا بسیار ناچیز است (حدود ۱۷۳ هزار دلار صادرات ایران به آمریکا در سال ۱۴۰۳) و این نشان میدهد زیرساختهای تجاری لازم برای گسترش روابط وجود ندارد.
۲. ضعف ساختار اقتصادی ایران:
- اقتصاد ایران با چالشهایی مانند تورم بالا، کاهش ارزش ریال، وابستگی به نفت، و نبود شفافیت مالی مواجه است. این عوامل توانایی رقابت با کشورهایی مانند چین یا هند را کاهش میدهد.
- ایران تنها یک قرارداد تجارت آزاد (با سوریه سابق) دارد، در حالی که رقبایی مانند ترکیه ۲۱ قرارداد مشابه امضا کردهاند. این ضعف در دیپلماسی اقتصادی، دسترسی به بازارهای جهانی را سخت میکند.
۳. رقابت منطقهای و بینالمللی:
- کشورهایی مانند عربستان و امارات با لابیگری در واشنگتن، مانع نزدیکی ایران و آمریکا میشوند.
- چین به عنوان شریک تجاری اصلی آمریکا، حتی با تعرفههای سنگین، جایگاه خود را حفظ کرده و ایران نمیتواند به سرعت جایگزین بخشی از بازار آن شود.
۴. کمبود زیرساختها و فناوری:
- ایران در حوزه لجستیک و حملونقل (به ویژه دریایی) ضعف دارد. برای مثال، حجم کشتیرانی ایران نسبت به روسیه بسیار پایین است و این تجارت با کشورهای اوراسیا را زمینگیر کرده است .
- نبود برندهای بینالمللی قوی (هیچ برند ایرانی در میان ۶۰ برند برتر جهانی نیست) نیز مانع جذب سرمایهگذاران خارجی میشود .
۵. چالشهای سیاسی داخلی و خارجی:
- هرگونه توافق با آمریکا ممکن است با مقاومت جریانهای تندرو در ایران روبهرو شود .
- ترامپ با وجود روحیه تاجرانه، تمایلی به امتیازدهی بدون پیششرطهای سنگین (مانند تغییر سیاستهای منطقهای ایران) ندارد.
پیامدهای احتمالی عدم موفقیت
- زیانهای احتمالی:
۱. از دست رفتن فرصت کاهش انزوا:
شکست امکان استفاده از این فرصت میتواند ایران را در انزوای اقتصادی فعلی نگه دارد و فشار تحریمها را حفظ کند.
۲. حفظ رکود اقتصادی فعلی:
کاهش قیمت جهانی نفت (ناشی از جنگ تجاری ترامپ) و کاهش صادرات غیرنفتی، درآمدهای ارزی ایران را کاهش میدهد.
۳. از دست دادن فرصت افزایش اعتبار دیپلماتیک:
تلاش ناموفق برای جلب شرکتهای آمریکایی ممکن است تصویر ایران را به عنوان شریک غیرقابل اعتماد تقویت کند.
- منافع به دست آمده حتی در صورت عدم موفقیت:
۱. تقویت همکاری با شرکای غیرغربی:
تلاش برای گسترش روابط تجاری با جهان میتواند ایران در همکاری با روسیه، چین، و بریکس نیز موفقترکند. برای مثال، قراردادهای تجارت آزاد با اتحادیه اوراسیا و با اتحادیه کشورهای جنوب شرق آسیا (آسهآن) و توسعه کریدورهای تجاری شمال-جنوب و شرق – غرب فرصتهای جدیدی ایجاد میکند .
۲. تسهیل ساختارها و اصلاحات اقتصاد داخلی:
حتی با وجود عدم موفقیت این طرح در برقراری روابط، دولت را به سمت اصلاح ساختار اقتصادی، بهبود فضای کسب و کار، و مبارزه با فساد سوق میدهد که منافع آن به اقتصاد داخلی ایران میرسد.
جمعبندی
احتمال موفقیت این طرح در برقراری روابط با آمریکا و جایگزینی بخشی از بازار چین در جذب سرمایههای شرکتهای آمریکایی بسیار کم تخمین زده میشود، زیرا که موانع ساختاری (تحریمها، ضعف اقتصادی، رقابت جهانی) بسیار سنگین هستند. با این حال، حتی در صورت عدم موفقیت این طرح در حل مسائل آمریکا، باز برای ایران منافع شایان توجهی دارد ایران با تمرکز بر شرکای منطقهای و رفع موانع اقتصادی و تسهیل ساختارها و اصلاح بسترهای اقتصاد داخلی، از پیامدهای مثبت آن بهرهمند میشود و مسیرهای جایگزینی برای رشد اقتصادی را گشایش خواهد یافت.
..............................
پایان پیام/
نظر شما