۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۵:۵۹
منبع: ابنا
شباهت غیبت وارث الانبیاء با غیبت انبیاء الهی

امام صادق علیه‌السلام فرمودند: «سنّت‌های انبیاء با غیبت‌هایی که بر آنان واقع شده است، همه در قائم ما اهل بیت، مو به مو پدیدار می‌‏گردد».

خبرگزاری بین‌المللی اهل‌بیت(ع) ـ ابنا: همرمان با ایام شهادت حضرت امام صادق علیه‌السلام دکتر مرضیه مینایی‌پور در یادداشتی با عنوان «شباهت غیبت وارث الانبیاء با غیبت انبیاء الهی» که در اختیار خبرگزاری ابنا قرار داده است، به موضوع تعالیم نورانی در باب غیبت برخی حجج الهی و مشابهت آن با غیبت امام عصر حضرت بقیة الله الاعظم ارواحنا فداه پرداخت:

مقدمه

امام صادق علیه‌السلام فرمودند: «سنّت‌های انبیاء با غیبت‌هایی که بر آنان واقع شده است، همه در قائم ما اهل بیت، مو به مو پدیدار می‌‏گردد». (کمال الدین و تمام النعمة، ج‏۲، ص ۳۴۵)

در میان فرزندان خاتم انبیا حضرت محمد مصطفی صلی‌الله علیه وآله، امام صادق علیه‌السلام بیشترین اهتمام را در معرفی منجی عالم بشریت داشتند. آن حضرت برای گشودن راز غیبت موعود و تبیین ابعاد حکیمانه آن، سنت الهی را در آیینه غیبت انبیای پیشین نشان دادند، با این تصریح که: «سنّتهای انبیاء با غیبتهایی که بر آنان واقع شده، همه در قائم ما اهل بیت مو به مو پدیدار می‏ گردد.»

کتاب سترگ کمال الدین و تمام النعمة، گنجینه‌ای ارزشمند از این روایات است که غیبت انبیای الهی و اوصیایشان را مستنداً بازگو کرده است.

در ادامه، خلاصه‌ای اجمالی از این تعالیم نورانی در باب غیبت برخی حجج الهی و مشابهت آن با غیبت امام عصر حضرت بقیة الله الاعظم ارواحنا فداه تقدیم شده است.

منبع: کمال الدین و تمام النعمة، ج‏۱، ص ۱۲۷ الی ۱۵۹ و ج‏۲، ص ۳۵۱ الی ۳۵۵

حضرت ادریس علیه‌السلام

در زمان حضرت ادریس، پادشاهی ستمگر جان بنده ای از بندگان مؤمن خدا را ستاند و زمینش را تصاحب کرد، ادریس نبی در پی جور آن ستمگر، مأمور ابلاغ پیام الهی شد. چون جبّار زمان تاب شنیدن حق نیاورد و قصد جان پیامبر کرد، حضرت ادریس به امر الهی وارد دوران غیبت خویش شد. همزمان با دعای نبی خدا، خشکسالی بیست ساله، شهر را در کام خود فرو برد. سرانجام، شدت بلا و گرسنگی، مردم را به توبه و انابه واداشت و ندای رحمت الهی، پیامبر غایب را به بازگشت فراخواند. اما پایان خشکسالی و نزول باران، مشروط به اوج تضرّع و خضوع حاکم و مردم در برابر مقام نبوّت بود. با پذیرش این شرط بود که حضرت ادریس دست به دعا برداشت و آسمان همان زمان بی‌درنگ بر آنها بارید تا به غایتی که گمان کردند غرق خواهند شد.

حضرت نوح علیه‌السلام

حضرت نوح پس از سال‌ها دعوت و تحمل سختی در میان قوم خود، از خداوند متعال طلب فرج و یاری نمود. خداوند متعال فرج نهایی را به کاشتن دانه‌های خرما و انتظار برای به ثمر رسیدن آنها مشروط کرد. این انتظار طولانی، بارها تکرار شد و هر بار که موعد برداشت و فرج می‌رسید، امر الهی به تأخیر می‌افتاد و فرمان به کاشتن دوباره داده می‌شد، به این ترتیب، هر بار طوائفی از مؤمنین از دین بر می‏گشتند تا آنکه جز عده کمی باقی نماندند. پس نوح نماز خواند و گفت: پروردگارا! از یارانم جز این عده باقی نماندند و می‏ترسم که اگر فرج به تأخیر افتد، آنها نیز هلاک شوند و خداوند دعای او را اجابت کرد و فرج قوم نوح را رساند.

امام صادق علیه‌السلام فرمودند که غیبت طولانی امام زمان ارواحنا فداه نیز چنین حکمتی دارد. ایّام غیبت آن حضرت آنقدر طولانی می شود تا جز یاران حقیقی و مخلص باقی نمانند، آنانکه شایستگی همراهی با امام را در زمان ظهور و تحقق وعده بزرگ الهی برای برپایی حکومت عدل جهانی داشته باشند.

حضرت هود علیه‌السلام

حضرت نوح پیش از وفات، به شیعیان خود بشارت داد که قائمی از فرزندانش به نام «هود»، پس از دوران غیبتی طولانی ظاهر خواهد شد. این انتظار چنان طولانی شد که دل‌های بسیاری از مردم سخت گردید. اما در اوج ناامیدی، خداوند پیامبرش هود را ظاهر ساخت که پایان بخش سختی‌ها و مایه هلاکت دشمنان گردید.

همانطور که ظهور هود پس از ایام طولانی غیبت و تسلط طاغوت‌ها در زمان اوج یأس شیعیان محقق شد، ظهور حضرت مهدی ارواحنا فداه نیز پس از دوره طولانی غیبت و پر شدن جهان از ظلم، پایان بخش ستم‌ها و آغازگر حکومت عدل جهانی خواهد بود.

حضرت صالح علیه‌السلام

حضرت صالح زمانی از میان قوم خود غیبت کرد و چون نزد قومش برگشت، چهره اش آنچنان تغییر کرده بود که او را از ظاهرش نشناختند. مردم پس از بازگشت او به سه دسته تقسیم شدند: منکران سرسخت، شکاکان متردد و مؤمنان اهل یقین. دو گروه اول با تکیه بر ظاهر نبی خدا، او را انکار کرده و از خود راندند، اما گروه سوم به جای تکیه بر نشانه های ظاهری، با اذعان به قدرت خدا بر هر تغییری، از رسول خدا نشانه ای طلبیدند، حضرت صالح خود را با معجزه «ناقه» و نشانه های دیگرش به آنها شناساند، مؤمنان با شنیدن این نشانه های روشن، بی‌درنگ حق را شناختند و به او ایمان آوردند.

غیبت و بازگشت صالح مثالی برای غیبت و ظهور قائم آل محمد است، چرا که شناخت و پذیرش امام زمان پس از غیبت طولانی نیازمند بصیرت و شناخت نشانه‌های حق است، نه صرف اتکا بر ظواهر.

حضرت ابراهیم علیه‌السلام

غیبت حضرت ابراهیم از ماجرای ولادت آن حضرت و سپس رشد ایشان در غار به دور از چشم طاغوت زمان آغاز می شود. پس از آشکار شدن رسالت و انکار شدن توسط طاغوت زمان و مردم، آن حضرت به هجرت از آن سرزمین، و سفر به سرزمینهای دیگر مجبور شد و به این ترتیب وارد مرحله دیگری از غیبت شد.

امام زمان ارواحنا فداه نیز برای حفظ خود و آماده‌سازی شرایط ظهور نهایی برای برپایی عدل الهی، ناگزیر از سپری کردن دورانی پنهان یا دور از دسترس در جامعه‌ای مملو از جور و ستم می باشند که این خود آزمونی برای هدایت یا گمراهی مردم در آن زمان است.

حضرت یوسف علیه‌السلام

حضرت یوسف بیست سال غایب بود، در تمام این مدت حضرت یعقوب با وجود ناآگاهی از مکان او، به حیات فرزند عزیزش یقین داشت، برادرانش نیز با او دیدار داشته، اما او را نمی شناختند.

سنّت قائم آل محمد ارواحنا فداه در امر غیبت از یوسف، مستور بودن آن حضرت است، با وجود آنکه آن حضرت در میان مردم حضور دارند، امّا شناخته نمی شوند تا آن زمان که اذن الهی بر ظهور آن حضرت فرا رسد.

حضرت موسی علیه‌السلام

غیبت حضرت موسی نه تنها شامل پنهان ماندن اعجازگونه ولادتش از چشم دشمن و رشدش در قلب کاخ فرعون بود، بلکه دوران هجرت و دوری او از قومش را نیز در بر میگرفت. بنی‌اسرائیل قرونی متوالی در سختی و بی‌خبری از پیامبرشان به سر بردند، زمانی که شدت و سختی دوران به اوج خود رسید، با راهنمایی عالمی از قوم شان به بیابان رفته و متضرعانه روی به درگاه الهی دعا کردند تا آنکه به ملاقات پیامبرشان مشرف شدند، و با هم دعا کردند که خداوند متعال در فرج آنها تعجیل کند. اما پس از این ملاقات، غیبت دوم که از غیبت اول بر آنها سخت تر بود، آغاز گردید تا آنکه گرفتاری آنها شدّت گرفت، پس بار دیگر همراه عالمشان به بیابانی رفته و دست به دعا شدند، در این هنگام خدای تعالی به عالم وعده داد که پس از چهل سال فرج ایشان را خواهد رساند، همگی گفتند: الحمدللَّه و خدای تعالی وحی فرمود که به ایشان بگو بخاطر الحمدللَّه که بر زبان جاری کردید، آن را به سی سال تقلیل دادم، و چون هر بار شکر الهی را بجای آوردند، خداوند اذن فرج را در همان لحظه صادر فرمود، و در همان زمان موسی در حالی که سوار بر مرکبش بود، بر آنان ظاهر شد.

همان‌طور که غیبت موسی با وجود رنج و انتظار طولانی قومش ادامه یافت، و فرج او با تضرّع و اخلاص آنان تسریع گشت، امر ظهور امام زمان ارواحنا فداه نیز با وجود آمادگی و تضرّع خالصانه منتظران، به اراده الهی در یک شب اصلاح خواهد شد.

جانشینان و اوصیای موسی علیهم‌السلام

حضرت موسی، دوازده وصی داشت که به مدّت چهار صد سال پنهان بودند، پیروان هر یک از آنها به نزد ولی خود آمد و شد داشتند و معالم دین خود را از آنها می‏آموختند تا آن که نوبت به آخرین آنها رسید و او غایب شد و پس از ظهورش بشارت به داود داد.

حضرت داود علیه‌السلام

حضرت داود، آنکه فرج بنی اسرائیل در گرو ظهورش بود، و مقدر شده بود تا زمین را از شرّ جالوت و لشکریانش پاک سازد، در میان قوم و حتی خانواده خود ناشناخته بود. روزی در بحبوحه نبرد طالوت با جالوت، به اراده الهی، سنگی گویا او را ندا داد که برای کشتن جالوت آفریده شده، زره طالوت نیز به معجزه‌ای بر تن او اندازه شد. پس از آن، با پرتاب همان سنگ، جالوت از پای درآمد و داود بی‌درنگ به فرمانروایی برگزیده شد، بنی اسرائیل نیز گرد او جمع شدند، خداوند متعال نیز زبور را بر او نازل کرد و او را از علوم مختلف چون صنعت آهن و زبان موجودات بهره مند کرد.

روش قائم آل محمد ارواحنا فداه نیز چنین است؛ نزدیک ظهور، علم الهی که نزد ایشان است، از جانبشان منتشر گشته و به اذن پروردگار گویا می‌شود و ولیّ خدا را به قیام و مبارزه با دشمنان فرا می‌خواند.

حضرت سلیمان علیه‌السلام

سلیمان نبی پس از جانشینی داود، امر خود را پنهان داشت و مدتی از شیعیانش مستور بود تا اینکه با یافتن انگشتری به پادشاهی رسید و شیعیان به دورش جمع شدند و به وجود او شاد گردیدند و خداوند سرگردانی غیبت سلیمان را از آنها برطرف ساخت.

حضرت عیسی علیه‌السلام

ولادت حضرت عیسی امری مخفی بود، پس از آن نیز حضرت عیسی چندین غیبت داشت و ناشناس در زمین سفر می‌کرد. باور غالب یهود و نصاری این بود که آن حضرت کشته شده، اما خداوند متعال با این قول خود آنان را تکذیب فرمود: «وَ ما قَتَلُوهُ وَ ما صَلَبُوهُ وَ لکِنْ شُبِّهَ لَهُمْ».

غیبت قائم آل محمد ارواحنا فداه نیز چنین سنتی دارد؛ به واسطه طولانی شدن این غیبت، انکارهایی مشابه در میان امت رخ می‌دهد، و این امر زمینه‌ساز تکذیب و باورهای باطل و پراکندگی درباره ایشان می‌گردد.

جانشینان و اوصیای عیسی علیهم‌السلام

اوصیا و حجت های ظاهری پس از آن حضرت نیز غایب بودند، و جستجوی آنها بسیار سخت بود تا آنجا که دین مندرس و حقوق الهی ضایع گردید و واجبات و مستحبّات الهی از بین رفت و مردم به این طرف و آن طرف می‏رفتند و هیچ چیز را نمی‏شناختند و این غیبت دویست و پنجاه سال بطول انجامید تا آنکه خاتم انبیا حضرت محمد مصطفی صلی‌الله علیه وآله به ظهور رسید.

نتیجه‌گیری

شیخ الائمة حضرت صادق آل محمد سلام‌الله‌علیه، همان وجود مقدسی که در وصف آخرین فرزند خود «وارث انبیاء و اوصیاء؛ حضرت بقیة الله الاعظم ارواحنا فداه» فرموده است: «لَوْ أَدْرَکْتُهُ لَخَدَمْتُهُ أَیامَ حَیاتِی»؛ اگر دوران او را درک می کردم، قطعا تمام زندگانیم را مصروف خدمتگزاریش می کردم، با تبیین حکمت های غیبت مهدوی از طریق تشبیه آن به غیبت های انبیای الهی، گنجینه ای بی‌بدیل و راهگشا را به شیعیان عصر غیبت ارزانی داشتند.

بدون تردید، تشریح این اسرار شامل حکمت تولد معجزه‌آسا و مخفیانه آن حضرت در بستر ظلم و جور، طولانی بودن ایام غیبت، امتداد حیات طیبه امام در تمام دوران غیبت، تداوم آزمون غیبت تا تخلیص قطعی مؤمنان حقیقی از مدعیان و منافقان، ضرورت بنیادین شناخت نورانی و بصیرتمندانه نسبت به وجود مقدس امام زمان، اهمیت امید منتظران حقیقی به تحقق ظهور، نقش بی‌بدیل تضرع خاضعانه و مخلصانه جمع منتظران در تسریع امر فرجشان، و اثر بی‌واسطه این دعا در تقلیل ایام غیبت و نیز تأثیر شگرف شکرگزاری منتظران برای نزدیک شدن زمان ظهور در تعجیل و تحقق دفعی (یکباره) امر ظهور، ضمن آنکه حاکی از پیوندی عمیق میان ظرفیت ایمانی و سطح معرفت و شکرگزاری خالصانه جامعه منتظر با امر ظهور می باشد، مایه مصونیت مؤمنین از شرّ فتن و شبهات متعدد و آفات پرشمار عصر غیبت نیز می شود تا آن هنگام که ایشان به فوز عظیم ظهور موفور السرور آن حضرت نائل گردند.

......................

پایان پیام 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha