۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۰:۴۳
نقش یهود در وقایع تاریخ اسلام

بخش عمده‌ ای از تاریخ قرآن، به بازگویی تاریخ بنی‌ اسرائیل و یهود و رویارویی آنان با پیامبر آخرالزمان پرداخته است و از قوم بنی اسرائیل، بیش از بقیه اقوام یاد شده است. و همین کافی است که بخش عمده‌ ای از نویسندگان مسلمان به مسأله‌ ای توجه کنند که قرآن بدان توجه فراوان کرده است.

خبرگزاری بین‌المللی اهل‌بیت (ع) _ ابنا: پس از هجرت رسول خدا (ص) به مدینه، گروهی از بزرگان یهود به مکه رفتند. مشرکان از آنان پرسیدند: دین ما مشرکان بهتر است یا دین محمد (ص)؟ عالمان یهود گفتند: دین شما بت‌ پرستان، از آیین محمد (ص) برتر است و شما راه‌ یافته‌ تر از او و پیروانش هستید.

برخی مفسران شأن نزول آیه ۵۱ سوره نساء را همین واقعه می‌ دانند که فرموده است: آیا کسانی را که نصیبی از کتاب داده شده‌ اند، ندیده‌ ای که به جبت و طاغوت ایمان می‌ آورند و درباره کافران می‌ گویند که راه اینان از راه مؤمنان به هدایت نزدیک‌ تر است.

عده زیادی از یهودیان خیبر و بنی قریظه، به خیل مسلمانان پیوستند؛ در واقع اغلب یهودیانی که به مسلمانان پیوستند یهودیان مسلمان نمایی بودند که از آن پس، دشمنی خود را با اسلام با نقاب نفاق آغاز کردند و نقش مخرب خود را با آزادی کامل در جامعه اسلامی ایفا نمودند.

این یهودی زادگان مسلمان نما در مدینه به دوستان قدیمی خود یعنی منافقان پس از فتح مکه و منافقان مهاجر پیوستند تا با یاری یکدیگر ضربات مهلکی بر پیکره نظام نوپای پیامبر (ص) وارد آورند.

در آن زمان پیامبر (ص) سپاه اسامه را بسیج کرده تا به سوی موته پیش رود و شکست پیشین در این منطقه را جبران کند. اگر اسامه در این نبرد پیروز می‌ شد، سد مستحکم یهود به سوی قدس فرو می‌ ریخت.

بنابراین یهود باید برای جلوگیری از فتح قدس به دست پیامبر اسلام (ص) دست به کار شود. از آن سوی با شکست یهود، نفاق نیز در مدینه شکست می‌ خورد و پایگاه امید خویش را از دست می‌ داد.

اگر پیامبر تنها یک ماه دیگر زنده بماند، و این سپاه به جنبش در آید، مرگ یهود قطعی است. اینجاست که منافقان مدینه، برای حفظ حیات خویش و یهود، پیامبر را جام زهر می‌ نوشانند.

ابوموسی اشعری که نامش عبدالله بن قیس است، در فتح خیبر مسلمان شد و از طرف عمر فرماندار بصره و در زمان عثمان والی کوفه گردید، در آستانه جنگ جمل عایشه نامه ای برای او فرستاد و او را به سوی گروه خود جذب کرد.

وقتی نامه امام علی (ع) مبنی بر بسیج مردم علیه اصحاب جمل به کوفه رسید، مردم را بر ضد امام تحریک می کرد و از جهاد بازمی داشت. رسوایی او در جریان حکمیت در جنگ صفین، نیز مشهور است.

برای نمونه از جاسوسی های عایشه و حفصه، دختران ابوبکر و عمر برای پدرانشان، بسیاری از مفسرین شیعه و سنی از جمله در تفسیر طبری و درالمنثور سیوطی ذیل آیات ۳ و ۴ سوره تحریم ماجرایی را نقل کرده اند بدین مضمون که:

رسول گرامی اسلام که نگران آینده اسلام بود، روزی با تأسف به یکی از همسران خود حفصه فرمود: پدر تو و پدر عایشه پس از وفات من برای به دست آوردن حکومت، سر به شورش می زنند و حاکم می شوند.

این خبر غیبی چون رازی بین پیامبر (ص) و همسرش قرار داشت که دختر عمر آن را برای عایشه افشا می کند و او به پدرش ابابکر و ابابکر آن را به عمر می رساند، و عمر از دخترش با اصرار فراوان می پرسد که بگو ماجرا چیست تا خود را آماده سازیم.

و با نزول آیات ابتدای سوره تحریم، وحی الهی از افشای راز نهان پرده برمی دارد.

منافقان و یهودی زادگان، سرانجام حضرت را مسموم کردند و به شهادت رساندند. بی گمان قاتل ایشان، از عاملان نفوذی یهود، در نظام حکومتی و یا حتی در خانه پیامبر (ص) است که به ایشان زهر خورانده است.

ولی با توجه به شواهد و روایات، زنی مسلمان نما که ارتباط تنگاتنگی با منافقان و یهودی زادگان مدینه داشته است عامل مسموم نمودن پیامبر (ص) است؛ ولی تاریخ، او را زن یهودیّه خیبری معرفی کرده است. در حالی که زهر زن منافق، کارگر شده است.

پیامبر (ص) چند ترور نافرجام داشته اند؛ همگان می پندارند ایشان با زهری که زن خیبری به ایشان داده است، به شهادت رسیده است؛ در حالی که فاصله جنگ خیبر تا فوت پیامبر (ص)، سه سال است.

پس از فتح خیبر و شکست یهودیان، باغات فدک در اختیار رسول خدا (ص) قرار گرفت و رسول خدا (ص) آن را به فاطمه زهرا (س) اهدا فرمودند و سندی برای آن تنظیم نمودند و فدک، در چند سال از حیات پیامبر (ص) در اختیار فاطمه قرار داشت اما ابوبکر و عمر آن را غصب کردند.

فاطمه (س) با شواهد گویا و سند مکتوب، مانع ترویج یک حدیث جعلی شد، تا فرمان بازگرداندن فدک را از ابابکر گرفت. وقتی سران ناچار شدند فدک غصب شده را بازگردانند که آبرویشان بر باد می رفت پس به زور متوسل شدند و عمر با دست ناپاکش سیلی به صورت فاطمه (س) نواخت و سند فدک را پاره کرد.

اصرار و شدت عمل ابوبکر و عمر در غصب فدک که زمانی ملک یهودیان بوده است، نشان از عمق کینه و بغض آنان و دوستان یهودیشان، نسبت به فاتح خیبر و صاحب فدک است.

سپس چنین اندیشیدند که به بهانه گردهمایی مخالفان در خانه علی (ع) به منزل امام یورش ببرند چرا که مخالفان اندک و علی (ع) در یک جنگ نابرابر کشته می شوند. آنگاه حل مشکل طبیعی است زیرا: علی (ع) برای خلافت شمشیر کشید جنگید و کشته شد.

ابوبکر فرمان یورش را صادر می کند. عمر به خانه امام هجوم آورده حضرت محسن را به شهادت می رساند. قنفذ یهودی زاده، فاطمه (س) را کتک می زند. مغیرة بن شعبه یهودی نیز، یکی از عوامل حکومت ابوبکر، عمر و عثمان و از مهاجمان اصلی به خانه وحی بود.

اخنس پدر مغیره از مشرکین بود که در روز فتح مکه به ظاهر مسلمان شد. برادر او ابوالحکم در جنگ احد به دست امام علی (ع) کشته شد و او همواره کینه امام علی (ع) را در دل داشت.

امام علی (ع) را نیز یک یهودی زاده به شهادت رسانده است؛ ابن ملجم یهودی زاده، مسلمان می شود و از طرف مردم یمن با امام علی (ع) بیعت می کند و در جنگ جمل و صفین شرکت می کند و پس از حکمیت جزو خوارج شده به ترور امام روی می آورد.

حضرت امام حسن (ع) با اهل بیت خود می فرمود: من به زهر، شهید خواهم شد مانند رسول خدا (ص). پرسیدند که خواهد کرد این کار را؟ فرمود: زن من، جعده، دختر اشعث بن قیس. معاویه پنهانی زهری برای او خواهد فرستاد و امر خواهد کرد او را که آن زهر را به من بخوراند.

اشعث بن قیس شوهر خواهر ابوبکر بود. او کسی است که سوابق تاریخی نکوهیده او در خطبه ۱۹ نهج البلاغه ذکر شده است و امام علی (ع) او را منافق پسر کافر نامیده اند. و او نیز از یهودی زادگان قاتل است.

در خطبه ۷۳ "نهج البلاغه" آمده است: گویند: مروان بن حکم در روز جنگ جمل اسیر شد، حسنین (ع) نزد امیرالمؤمنین (ع) شفاعت کردند و امام علی (ع) او را رها کرد. به او گفتند:

ای امیرالمؤمنین آیا با شما بیعت می کند؟ فرمود: مگر پس از کشته شدن عثمان با من بیعت نکرد؟ مرا به بیعت او نیازی نیست! دست او دست یهودی است، اگر با دست خود بیعت کند، در نهان بیعت را می شکند.

آگاه باشید، او حکومت کوتاه مدتی خواهد داشت، مانند فرصت کوتاه سگی که با زبان بینی خود را پاک کند. او پدر قوچ های چهارگانه [چهار فرمانروا] است و امت اسلام از دست او و پسرانش روزگار خونینی خواهند داشت.

دست یهودی کنایه از عهدشکنی مروان است، مروان هم یهودی زاده بود، و هم یهودیان در آن روزگاران معروف به پیمان شکنی بودند.

چهار فرزند مروان که به فرمانروایی رسیدند عبارتند از: عبدالملک مروان که حاکم مطلق العنان امت اسلامی بود، عبدالعزیز که حاکم مصر شد، بشر بن مروان که حاکم عراق شد و محمد بن مروان که حاکم الجزیره شد.

مروان یهودی به ظاهر مسلمان شد و داماد عثمان گردید و سپس او و چهار فرزندش پس از مرگ یزید، تا ده ها سال بر مسلمین حکومت کردند. یهودیان اطراف مدینه که در خیبر شکست سخت خوردند و در ماجرای بنی قریظه، شدیداً تنبیه گردیدند، به ظاهر مسلمان شدند.

امام زین العابدین و امام محمد باقر (ع) نیز با زهر فرزندان مروان بن حکم یهودی به شهادت رسیدند.

پیرامون شهادت امام زین العابدین (ع)، از منابع معتبر ظاهر می شود که آن حضرت را به زهر شهید کردند. ابن بابویه و جمعی را اعتقاد آن است که ولید بن عبدالملک، آن حضرت را زهر داده؛ و بعضی هشام بن عبدالملک گفته اند.

پیرامون شهادت امام محمد باقر (ع) گفته شده است که آن حضرت را ابراهیم بن ولید بن عبدالملک بن مروان به زهر شهید کرده و شاید به امر هشام بوده.

آن چه در روایات و تواریخ مشهور است امام جعفر صادق (ع) با زهری که منصور بن محمد بن علی بن عباس، خلیفه عباسی به ایشان خورانده بود به شهادت رسیده است.

همچنین در روایات مشهور است امام موسی کاظم (ع) را نیز، سندی بن شاهک یهودی که زندانبان ایشان بود مسموم کرد و به شهادت رساند.


منابع:
۱- قرآن مجید
۲- نهج الفصاحه
۳- نهج البلاغه
۴- اسرار غدیر، محمد باقر انصاری
۵- تبار انحراف، جمعی از نویسندگان
۶- حماسه حسینی، مرتضی مطهری
۷- ره آورد مبارزات حضرت زهرا (س)، محمد دشتی
۸- منتهی الآمال، شیخ عباس قمی
۹- مهار انحراف، جمعی از نویسندگان
۱۰- سیره ابن هشام، ج۱، التبیان
۱۱- مجمع‌ البیان، ج۲

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha