۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۳:۰۹
منبع: هدانا
نقابِ تقوا: ریاکاران در آینه قرآن چگونه‌اند؟

خداوند ریاکاران را همدمان شیطان می‌شمارد؛ زیرا شیطان نیز سالیان عبادت و اعمال نیک و صالح خویش را در اثر استکبار و خودنمایی و خودبرتری‌بینی به هیچ فروخت.

خبرگزاری بین المللی اهل بیت علیهم السلام _ ابنا:  شاید یکی از زیانکارترین مردمان، کسی باشد که کارهای نیک، پسندیده و خوبی را انجام می‌دهد ولی با ریاکاری آن را از میان می‌برد و همه سود و سرمایه را به باد می‌دهد تا در جهان گمراهی و بطلان پراکنده سازد؛ زیرا ریاکار عمل خود را نمایشی قرار می‌دهد که پیامدی جز زیان ندارد و با این بازی نمایشی، همه اعمال خود را حبط و باطل می‌کند و نتایج طاعات و اعمال نیک و صالح خود را از میان می‌برد.


خداوند ریاکاران را همدمان شیطان می‌شمارد؛ زیرا شیطان نیز سالیان عبادت و اعمال نیک و صالح خویش را در اثر استکبار و خودنمایی و خودبرتری‌بینی به هیچ فروخت. ابلیس که از جنیان بود با اعمال و رفتارهای نیک و عبادت خداوندی راه بصیرت و کمالی را چنان طی کرد که در سیر معراجی خویش به مقام فرشتگان درآمد و با آنان به عبادت می‌پرداخت ولی در نهایت، تکبر و استکبار وی او را به نابودی کشاند و خود برتربینی‌اش همه اعمال او را از میان برد و حکم هبوط بر او داده شد تا از جرگه قدیسان و عالم پاکی‌ها و بی‌ریایی‌ها رانده شود.
خداوند ریاکاران را نیز به سبب در پیش گرفتن روش ابلیس همدمان وی می‌شمارد و با نکوهش این‌گونه رفتار و کردار هشدار می‌دهد که راه ابلیس را در پیش نگیرند تا خود را بدبخت نموده و گرفتار خشم و غضب الهی گردند و از کمال بندگی دور شوند و در نهایت دوزخ را به سبب از میان بردن اعمال و دست خالی بودن ترازوی اعمالشان به جان بخرند.
قرآن به مسئله ریا در آیات چندی پرداخته است که نویسنده با توجه به این آیات می‌کوشد تا آثار و پیامدهای ریاکاری را تشریح کند و به مومنان هشدار دهد.

ریا، نابودکننده اعمال

ریا واژه‌ای برگرفته از واژه عربی روی است که به معنای آشکار کردن عمل در نزد دیگران است تا مردم آن را ببینند و گمان نیک و خیر برند. کسی که ریا می‌ورزد دچار نوعی خود کم‌بینی است و برای اینکه شخصیت خویش را در جامعه بازسازی کند و در چشم دیگران محبوب شود به رفتاری اقدام می‌کند که وی را در نظر دیگران خوب و نیکوکار جلوه دهد.
در برخی از لطایف آمده است که مردمی به نماز ایستاده بود و بسیار نماز می‌خواند و در همان حال کسی از عبادت وی به شگفت آمد و گفت: عجب نمازی می‌خواند. نمازگزار ریاکار نیز با آنکه در نماز بود برای افزایش تأثیرگذاری عمل خویش گفت: این در حالی است که من روزه‌دار نیز هستم.
ریشه این مسئله را باید در گرایش عمومی مردم به پارسایان جست؛ زیرا عموم مردم از اعمال بندگانی که خود را صرف‌پرستش و عبادت می‌کنند و یا کارهای نیک انجام می‌دهند و در هر کار خیری پیش می‌افتند خوششان می‌آید، به گونه‌ای که آنان را به عنوان الگو و سرمشق به دیگران معرفی می‌کنند. در کارهای خویش با آنها مشورت می‌کنند و به عنوان امین، ‌مال و اموال خود را به آنها می‌سپارند و در امور اختلافی داوری‌شان را می‌پذیرند.
از نظر قرآن ریاکاران به سبب اینکه کارهای خود را به جای آنکه برای خدا انجام دهند برای نمایش انجام می‌دهند، از فواید و آثار واقعی آن بی‌بهره می‌مانند.
خداوند در آیه ۲۶۴ و ۲۶۶ سوره بقره چنان‌که علامه طباطبایی می‌فرماید ریا را موجب حبط (از میان رفتن) طاعات و کارهای نیک بر می‌شمارد و می‌گوید که کسانی که اعمال نیک را به جای آنکه خالص برای خداوند انجام دهند برای نمایش به دیگران انجام می‌دهند با این کار خویش هم از اصل می‌افتند و هم از نتایج آن بی‌بهره در دنیا و آخرت می‌شوند.

خداوند با تأکید بر اینکه صاحبان خرد واندیشه می‌بایست در این مسئله تفکر و تدبر کنند؛ زیرا مسئله حبط اعمال ریاکاران یکی از آیات خداوند است که متفکران با تفکر واندیشه در آن به مطالب مهم و خوبی می‌رسند می‌کوشد نشان دهد که چگونه شخص ریاکار با انجام کارهای خوب و خیر، هم زحمت خود را بر باد می‌دهد و هم نتیجه و بهره‌ای را که می‌خواهد از آن بگیرد نمی‌تواند بگیرد؛ زیرا خداوند اعمال ریاکاران را بی‌تأثیر می‌گذارد و در نهایت آبروی آنان را می‌برد.
این افزون بر این است که اصولاً کاری که ریایی انجام می‌شود نمی‌تواند آنچنان‌که باید و شاید تأثیرگذار باشد؛ چون عمل، زمانی تأثیرگذار است که از دل برآید تا لاجرم بر دل نشیند. عملی که از روی ریا و تظاهر انجام می‌گیرد، چون نمایشی است نمی‌تواند تأثیر خود را حتی در حوزه جذب و گرایش مردم به وی چنان که باید و شاید داشته باشد بلکه در بسیاری از اوقات تأثیر عکس به جای می‌گذارد.
در یکی از داستان‌هایی که در کتب پیشینیان آمده است نقد تلخ و طنز تندی درباره ریاکاری آمده است که بیان آن خالی از لطف نیست. سعدی در گلستان حکایت می‌کند که شخصی که به عنوان زاهد در میان مردم شناخته می‌شد، روزی مهمان سلطانی شد.
در موقع غذا خوردن، کمتر از معمول غذا خورد، اما نمازش را بیش از معمول طول داد. زاهد سالوس، بعد از آمدن به خانه، دوباره غذا خورد. پسر زیرک او متوجه شد که پدرش از غذای شاه به‌قدر کافی نخورده است. وقتی علت را سؤال کرد، زاهد جواب داد: در حضور شاه زیاد نخوردم تا وجهه پارسایی من حفظ شود و روزی به کار آید.
پسر گفت: بنابراین نمازت را نیز قضا کن که در آنجا نماز درستی نخوانده‌ای تا روزی در درگاه خدا به کار آید.


در این داستان بیان شده که چگونه عمل ریایی شخص نتوانسته تاثیری را که بخواهد به‌جا گذارد و حتی فرزند خویش او را نکوهش می‌کند و اعمال وی را بیهوده و پوچ می‌شمارد.
شخص ریاکار با اعمال ریایی خود از محبت خداوندی دور می‌شود. این مطلب را آیه ۳۶ و ۳۸ به‌روشنی بیـان مـی‌کند و می‌فرماید که خداوند کسانی را که برای تظاهر و ریا مالی را انفاق می‌کنند دوست نمی‌دارد. به این معنا که خداوند همان گونه که مختال فخور(متکبر خودپسند) را دوست نمی‌دارد و آنان را به سبب این رفتار نابهنجار اجتماعی نکوهیده می‌شمارد همچنین کسانی که اعمال نیکی را به صورت ریایی انجام می‌دهند و تظاهر می‌کنند دوست نمی‌دارد.
کسانی که از محبت خداوند دور شوند و خداوند آنان را از دایره محبت خویش بیرون راند از چشم خلق نیز می‌افتند؛ زیرا از امیر مومنان علی‌(ع) روایت شده که فرمود: من اصلح ما بینه و بین الله اصلح‌الله ما بینه و بین‌الناس، و من اصلح امر آخرته اصلح الله له امر دنیاه، و من کان له من نفسه واعظ کان علیه من الله حافظ؛ کسی که میان خود و خدا را اصلاح کند، خداوند میان او و مردم را اصلاح خواهد کرد و کسی که امر آخرتش را اصلاح کند، خـدا امر دنیایش را اصلاح خواهد کرد و کسی که از درون جانش واعظی داشته باشد، خداوند نگهبانی برای او قرار خواهد داد.
 


پی‌نوشت:
(المصباح ج ۱ و ۲ ص ۲۴۷)
(مجمع‌البیان، ج ۳ و ۴، ص ۷۴)
(نهج‌البلاغه/ حکمت۸۹)

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha