۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۲:۰۰
بررسی وضعیت شیعیان و مسلمانان استرالیا در گفت‌وگوی ابنا با سید احمد زکی حسینی مدیر مرکز اسلامی نبی اکرم(ص)

مدیر مرکز اسلامی نبی اکرم(ص) اظهار داشت: شیعیان در استرالیا به خصوص شیعیان افغانستان و ایران تازه‌وارد هستند و سابقه‌ی بسیار طولانی ندارند. این در حالی است که مسلمانان اهل سنت و مخصوصاً پاکستانی‌ها و هندی‌ها از 70-80 سال پیش به آنجا رفته‌اند، توانسته‌اند استقرار پیدا کنند، اشتغال ثابت داشته باشند، دارای تخصص شوند و فعالیت‌های رسانه‌ای دارند.

به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ اسلام چهارمین دین بزرگ در استرالیا، پس از مسیحیت و بی‌دینی و بودیسم است. جمعیت مسلمانان استرالیا حدود ۵۰۰ هزار تن یعنی حدود ۲.۲ درصد جمعیت استرالیاست که بخشی از آنان را ایرانیان تشکیل می‌دهند.

حضور مسلمانان در استرالیا قدمت دیرینه‌ای دارد. اولین گروه از مسلمانان در سال ۱۸۶۰ (میلادی) توسط انگلیسی‌ها به این قاره وارد شدند. انگلیسی‌ها هنگام ورود به این منطقه برای شناسایی راه‌ها و کشف طلا در صحراهای استرالیا، مجبور به استفاده از ساربانان افغان بودند و برای نخستین بار ۱۲ ساربان و ۱۲۰ شتر از افغانستان به این کشور مهاجرت کردند. افغان‌ها برای انجام فرایض دینی خود، مکان‌های عبادی در مناطق مختلف از جمله در میان صحراها بنا کردند که آثار برخی از آنها تاکنون باقی است.

هم اکنون بیشتر مسلمانان استرالیا از مهاجران ترک هستند که پس از جنگ جهانی دوم به استرالیا سفر کردند. پس از آنان لبنانی‌هایی هستند که در پی جنگ‌های داخلی به استرالیا سفر کردند. اکنون حدود پانصد هزار مسلمان در قاره اقیانوسیه زندگی می‌کنند که سیصد و شصت هزار تن از آن‌ها در کشور استرالیا ساکنند.

درباره جمعیت شیعیان قاره اقیانوسیه آگاهی دقیق در دست نیست. شمار شیعیان استرالیا را ۲۸,۰۰۰ تن و برخی ۳۶,۵۰۰ تن یاد کرده‌اند. مسلمانان استرالیا بیشتر در شهرهای اصلی همچون سیدنی، ملبورن و پرت متمرکزند.

درباره آشنایی با وضعیت مسلمانان و شیعیان استرالیا و مراکز اسلامی آنان، خبرنگار با آقای «سید احمد زکی حسینی» مدیر مرکز اسلامی نبی اکرم(ص) استرالیا به گفت‌وگو نشسته است که متن کامل آن در پی می‌آید:

ابنا: در ابتدا حضرتعالی خودتان را معرفی بفرمایید و درباره تحصیلات خود بگویید.

بنده احمد زکی حسینی هستم و در کابل متولد شدم. 43 سال است که در کشورهای مختلف استرالیا، اروپا و آمریکا زندگی و همچنین تبلیغ داشته‌ام. یعنی برای پیام‌رسانی در 5 قاره‌ی جهان اقدام کردم. هم‌اکنون در استرالیا مستقر هستم. در ارتباط با تحصیلات، در دوره‌ای که در هندوستان بودم در رشته‌ی علوم سیاسی در دهلی درس می‌خواندم. قبل از تکمیل دوره‌ی کارشناسی، تقریباً 40 سال قبل به استرالیا رفتم. در استرالیا در رشته‌ی مدیریت در کالج درس خواندم ولی با توجه به علاقه‌مندی که به مطالعات اسلامی و فعالیت‌هایی که از جوانی در ارتباط با فعالیت‌های فرهنگی و رسانه‌ای داشتم، در کشور هند در انجمن دانشجویان نشریه منتشر می‌کردم. در استرالیا در انجمن دانشجویان، نشریه‌ی توحید را چاپ می‌کردیم. همچنین در دهلی نشریه‌ی پیام وحدت را منتشر می‌کردیم. این فعالیت‌ها باعث شد که در استرالیا هم به فعالیت‌های خطابه، مقاله، نویسندگی و منبر در مجالس فارسی زبانان و انگلیسی زبانان بپردازم. گاهی اوقات هم در دانشگاه‌ها و دانشگاه سیدنی یونیورسیتی، کنفرانس ارائه می‌دهم؛ از جمله در تجلیل و گرامیداشت یاد علامه اقبال محفلی برگزار کردیم، در تکریم امام خمینی(ره) محفل داشتیم و همچنین در مناسبت‌های اجتماعی، فرهنگی، دینی و سیاسی بین‌المللی، برنامه‌های مختلفی برگزار می‌کنیم.

ابنا: از چند سالگی فعالیت‌های فرهنگی را شروع کردید؟

من تقریباً 22 ساله بودم که به این فعالیت‌ها در استرالیا پرداختم ولی قبل از آن از 16-17 سالگی دارای گرایشات اجتماعی و سیاسی بودم و مطالعه می‌کردم. یک معلم خصوصی داشتم که من را به کتابخانه‌های مختلف شهر می‌برد و مطالعه کتاب‌ها بسیار برای من راهگشا بود. همچنین پدرم کتابخانه‌ی شخصی داشت.

ابنا: پدرتان از علما بودند؟

پدرم حقوق‌دان و در عین حال شاعر اهل بیت(ع) بود. آیت‌الله شیخ‌زاده می‌گفتند که در بین غیرمعممین، متدین‌ترین فرد در کابل پدر تو بود. این نظر من نیست، این نظر آیت‌الله شیخ‌زاده است که مقدمه‌ای به کتاب ایشان نوشته‌اند. کتاب پدرم تحت عنوان دلباخته‌ی 12 دلربا، چاپ شده و 2-3 مقاله‌ی بنده هم در آن هست که از جمله به حکمت عدد 12 هم پرداخته‌ام. این جالب است که عدد 12 در قرآن، انجیل، تورات و در فرهنگ هند، یونان و مصر، ریشه‌هایی دارد؛ از جمله در پرچم اتحادیه‌ی اروپا، علی‌رغم اینکه اعضای اتحادیه‌ی اروپا 28 کشور است اما تعداد ستاره‌های بیرق آن 12 است.

ما در استرالیا فعالیت‌هایی که انجام دادیم به تشکیل یک مجمع و انجمنی انجامید و با همکاری سایر دوستان، انجمن نور را تشکیل دادیم. بعدها مرکزی را با همکاری سایر دوستان فارسی‌زبان و انگلیسی‌زبان و مخصوصاً فارسی‌زبانان تأسیس کردیم؛ مرکزی تحت عنوان مرکز نبی اکرم(ص) در سیدنی است که از فعال‌ترین مراکز اسلامی است که شیعیان و اهل سنت به این مرکز می‌آمدند، سخنرانی و تبادل نظر می‌کردند و جلسات داشتند که تا الان هم فعالیت دارد و گستره‌ی فعالیت‌هایش به حدی شده است که می‌خواهیم مرکز دیگری هم تأسیس کنیم.

ابنا: ریشه‌ی شما جزء پشتون یا هزاره است؟

هیچ‌کدام. بنده از لحاظ قومی متعلق به سادات هستم و پشتون و تاجیک نیستم. ولی در عین حال وقتی دوستان در ایران می‌پرسند که کجایی هستی؟ می‌گویم: من هر جایی هستم. چرا؟ برای این‌که «شبنم یک صبح خندانیم ما / از حجاز و چین و ایرانیم ما / رنگ ما از هند و روم و شام نیست / مرز و بوم ما به جز اسلام نیست / هر که از قید این جهت آزاد شد / چون فلک از شش جهت آباد شد».

ابنا: متولد کابل هستید؟

بله، متولد کابل هستم. تقریباً دو قرن قبل، پدران ما از جبل عامل لبنان مهاجرت کردند، به افغانستان آمدند و می‌خواستند به هندوستان بروند. بنابر نقل خانوادگی، امیر دوست محمد خان پادشاه افغانستان از ایشان تقاضا کرد که در افغانستان ماندگار شوند و با توجه به این‌که ایشان اهل علم و دانش و ارزش‌های فرهنگی بودند، شخص شاه نسبت به ایشان اظهار ارادت و علاقه‌مندی کرد و گفت که همین جا بمان و همین جا ازدواج کن. در نتیجه ایشان در افغاستان زندگی و ازدواج کردند. از جمله یکی از فرزندان‌شان که مادربزرگ پدر بنده هستند با قوم پوپلزی پشتون‌ها ازدواج کردند و این‌طور این حلقه‌ی خانوادگی در افغانستان مستقر شد و گسترش یافت.

ابنا: برادران حضرتعالی هم فرهنگی هستند و به فعالیت‌های فرهنگی مشغول هستند؟ در خانواده چند نفر هستید؟

ما در خانواده 3 خواهر و 3 برادر هستیم. در ارتباط با رویکرد فرهنگی با این صبغه‌ی خاص، بنده منحصراً این جهت‌گیری را انتخاب کرده‌ام. لذا آن‌ها مثل بنده مبلغ دینی با این رویکرد نیستند.

ابنا: دروس حوزوی خوانده‌اید یا نه؟

بله، من دروس حوزوی هم خوانده‌ام، 8 سال به ایران آمدم، از سال 1380 تا 1388 در جامعة المصطفی(ص) درس خواندم. در عین حال درس‌ها را با تبلیغ تلفیق کرده بودم و هرازگاهی از قم به فعالیت‌های تبلیغی در اروپا، آمریکا و استرالیا می‌رفتم. از بعثه‌ی مقام معظم رهبری چند بار به مراسم حج اعزام شدم و در کنفرانس‌ها و سمینارها حضور داشتم. مقطع کارشناسی را تکمیل کردم و درصدد انجام کارشناسی ارشد بودم که از طرف مدیر بخش دینی مرکز امام حسین(ع) استرالیا پیامی دریافت کردم که به جای ایشان به آنجا بروم و به فعالیت‌های دینی مشغول شوم. من هم قبول کردم و رفتم.

ابنا: فرمودید که قبل از استرالیا به چند کشور به عنوان مبلغ و فعالیت‌های دینی رفتید. به کدام کشورها رفتید؟

قبل از استرالیا فعالیت‌های من بیشتر جنبه‌ی آموزشی داشت. در دانشگاه تهران در سال 1359 شاهد مناظرات بودم و برای من بسیار آموزنده بود. سخنرانی‌های بزرگان، شعارهای دیوارها، کتابخانه‌ها و مجالس را می‌دیدم . کلاً در یک فضای فرهنگی ارتباط داشتم و با دوستانی از اهل اندیشه، اهل فرهنگ، فکر، فلسفه، دیانت و سیاست مرتبط بودم.

عرض بنده این است که سابقه‌ی فعالیت فرهنگی در ارتباط با منِ حقیر به شکل تعمدی توسط تعدادی از شخصیت‌هایی که افراد صاحب‌نظری بودند، در حدی بود که آن‌ها به صورت سیستماتیک می‌خواستند بنده‌ی حقیر را آماده‌ی یک نقش اجتماعی بارز بسازند و در هر جایی که رفتم، الحمدلله مشعل‌دار همین ارزش‌ها بودم.

وقتی به پاکستان رفتم اندوخته‌ای داشتم که در آنجا فعالیت‌های فرهنگی و همکاری‌هایی داشتیم و تقریباً در سن 19 سالگی به حدی از درک اجتماعی رسیده بودم که گفتم به افغانستان بروم و مخصوصاً در جبهه‌ی پنجشیر به فعالیت‌های سیاسی - فرهنگی بپردازم. اتفاقاً با برادر فرمانده‌ی بزرگ احمد شاه مسعود هم توافق صورت گرفت که من هم در سال 1360 به پنجشیر بروم و در آنجا مستقر شوم ولی در روز موعود که رفتیم ایشان رهسپار جبهه‌ها شده بودند و من را با خود نبردند، چون خیلی جوان بودم و شاید هم دلایل دیگری داشتند.

بعد به هند رفتم. در هند بنده از ابتدا فعالیت فرهنگی و اجتماعی داشتم، چون به دانشگاه رفتم، و انجمن محصلین و جلسات و چاپ نشریه داشتم. وزیر فرهنگ افغانستان در زمان سلطنتی، آقای کوشککی می‌گفت که نشریه‌ی ما از نشریه‌های مجاهدین در پیشاور باارزش‌تر است. یعنی کار ما این‌قدر از لحاظ شکل و محتوا برجسته بود. با این اندوخته وقتی به استرالیا رفتم بیشتر توانستم تأثیرگذار باشم.

ابنا: به چند زبان مسلط هستید؟

من مترجم زبان انگلیسی هستم. با توجه به اقامتی که در هند و پاکستان داشتم، با اردو هم آشنایی دارم و این هم جالب است که در مقطع نوجوانی، اهل فیلم‌ها و موسیقی هندی بودم ولی الحمدلله که جذابیت اسلام و سخنرانی‌های خطبای برجسته و نویسنده‌هایی مثل شهید مطهری، ما را دلباخته‌ی تفکرات اسلامی ساخت و آن جذابیت‌ها برای ما کمرنگ شد.

ابنا: به زبان عربی مسلط هستید؟

زبان عربی در حد خواندن و نوشتن و مکالمات معمولی بلد هستم.

ابنا: بعد از استرالیا به کجا رفتید؟

برای تبلیغ به نیوزلند دعوت شدم و به نیوزلند رفتم.

ابنا: حضرتعالی چند سال در استرالیا مقیم هستید؟

40 سال. از سال 1986 به استرالیا رفتم.

ابنا: در مورد وضعیت مسلمانان و شیعیان استرالیا بگویید.

مسلمانان در استرالیا وضعیت خوبی دارند و دارای آزادی‌های دینی، مذهبی و تشکیل تجمع با معابد و کتابخانه‌ها و مکاتب هستند. بنده در این 40 سال هیچ‌گاه با هیچ‌یک از مقامات امنیتی استرالیا مشکلی نداشتم. این در حالی است که در برابر وزراء، نخست‌وزیر و وکلا صحبت کرده و اظهارنظر کرده‌ام و حتی نظر منتقدانه داشته‌ام و مقالاتی به آن‌ها اهدا کرده‌ام؛ از جمله مقالۀ مقایسه‌ی جرج جرداق مسیحی در ارتباط با نامه‌ی اما علی(ع) به مالک اشتر و اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر که بارها برای تعدادی از وکلا یا وزراء استرالیایی اهدا کرده‌ام. برای این‌که یکی از بهترین اسناد برای جوامع غیرمسلمانی است و می‌تواند بسیار آموزنده باشد.

استرالیا ارزش‌هایی دارد، و در استرالیا آزادی دین و مذهب و بیان، و آزادی تشکیل تجمع و معابد و مساجد وجود دارد. لذا مشکل جدی از لحاظ تبلیغات نداریم. البته بخاطر بعضی حساسیت‌های سیاسی مخصوصاً در ارتباط با قضایای اخیر ممکن است یک مقدار تضییقاتی اعمال شود ولی استرالیا در کل فضای بازی است و این‌طور نیست که اختناق و تضییقات شدید باشد. البته آنچه که بیشتر احساس می‌شود این است که خود مسلمانان از این فرصت‌ها کمتر استفاده می‌کنند.

ابنا: در استرالیا چند درصد مسلمانان هستند؟

اگر درصدی بگوییم شاید حدود 6 درصد از جمعیت تقریباً 28 میلیونی مسلمان هستند.

ابنا: شیعیان چند درصد هستند؟

به احتمال قوی در حدود یکی، دو درصد هستند.

ابنا: از کدام کشورها به استرالیا مهاجرت کرده‌اند؟  

از تمام کشورها و مخصوصاً در این اواخر از عراق و از آفریقا آمده‌اند، از لبنان هم مسلمانان از سال‌های قبل به استرالیا آمده بودند، از میانمار، آفریقای جنوبی، مصر، لیبی و از کشورهای مختلف در استرالیا مسلمان داریم.

استرالیا کشوری با مساحت بسیار گسترده است و فرصت‌های زیادی دارد. بنابراین امکان شغل و ادامه تحصیل و فعالیت فرهنگی در آنجا وجود دارد و خود کشور هم مهاجر می‌پذیرد.

ابنا: وضعیت مسلمانان از لحاظ اقتصادی در کل و به صورت خاص شیعیان چطور است؟

در کل خوب است، وضعیت بعضی بسیار خوب است و با توجه به سبک زندگی مسلمانان که بیشتر از یک سلسله مفاسدی مثل قمار، شراب و امورات دیگر پرهیز می‌کنند، این در اقتصادشان هم تأثیر مثبت دارد. کمااین‌که از آقایی که دوست خواهرزاده‌ام بود، پرسیدم: از زمانی که مسلمان شدی، چه تغییراتی در زندگی‌ات پدید آمده است؟ گفت: از زمانی که مسلمان شده‌ام، دیگر آخر هفته‌ها پولم را در در کاباره‌ها، می‌خانه‌ها و قمارخانه‌ها ضایع نمی‌کنم. این باعث شده که وضعیت اقتصادی مسلمانان بهتر شود و در فرزندآوری، ازدواج و اشتغال و این‌که وضع اقتصادی آن‌ها از بسیاری از افراد دیگر بهتر باشد محسوس است.

پیروان اهل بیت(ع) هم همین‌طور هستند؛ اگر پیروان اهل بیت(ع) به مفهوم دقیق کلمه پیرو باشند، از جمله در مسائل اقتصادی، علمی، تحصیلی و شغلی هم باید خیلی فعال باشند، این اقتضای دین ما و اقتضای آموزه‌ها است. مراکز و مدارس، حاکی از آن است که یک تحرکی وجود دارد ولی فرصت‌ها باز هم زیاد است و جا برای کار بیشتر است.

ابنا: در استرالیا اکثریت با دین مسیحیت است؟

در استرالیا متأسفانه مسیحیت مثل بسیاری از جهان غرب رو به عقب‌نشینی است. به این خاطر که اگر به خلاء معنوی و بی‌دینی بیانجامد، می‌تواند نقیصه باشد. به‌هرحال نزدیک‌ترین دین به اسلام، مسیحیت است. برعکس، اسلام در حال رشد است، بسیاری از کلیساها به مسجد تبدیل می‌شوند، تعدادی از استرالیایی‌ها مسلمان می‌شوند و تعدادی به اسلام تمایل و علاقه دارند.

ابنا: ذهنیت مردم استرالیا نسبت به مسلمانان چگونه است؟

در زمینه‌های مختلف، مواضع و رویکردها متفاوت است. مثلاً وقتی شما به دهات و اطراف شهرها می‌روید بی‌خبری بیشتری وجود دارد ولی در مراکز شهرها علاقه‌مندی و تفاهم، و حتی پذیرش هست. همچنین ارج‌گذاری نسبت به اسلام به عنوان یک دین مترقی و دین ارزشی و اخلاقی وجود دارد. پدیده‌ی دیگری هم تحت عنوان اسلام‌هراسی داریم. این هم هست ولی گسترده و وسیع نیست. خود سیستم هم در بعضی موارد می‌خواهد که به نحوی با اسلام‌هراسی مقابله کند. برای نمونه در فرودگاه سیدنی، عکس یک خانم مسلمان باحجاب قرار داده شده بود، یا وزارت مهاجرت عکس‌های خانم‌های محجبه را برای پناهندگانی که پذیرفته می‌شوند را به نمایش می‌گذارند که شما مسلمانان وقتی به استرالیا می‌آیید می‌توانید با این ظاهر و پوشش باشید و اصراری نیست که فرهنگ، لباس و ظاهرتان را تغییر دهید. بنابراین در کل خوب است، البته مشکلات یا تبعیضات موردی هم وجود دارد.

ابنا: زمانی که داعش بر عراق و سوریه مسلط شده بود، ذهنیت مردم استرالیا نسبت به مسلمانان چگونه بود؟  

آن زمان یک مقدار وضعیت متفاوت بود، زیاد نه. در جهان غرب که استرالیا هم از لحاظ فرهنگی متأثر از تعلیمات غربی است، بخش مهمی از جامعه بیشتر کوشش می‌کند تا منطقی فکر کند. اصلی ما در اسلام داریم که هر انسانی بی‌گناه است مگر این که گناه او ثابت شود، این اصل را استرالیایی‌ها هم دارند. به عبارت دیگر، جرم یک موضوع شخصی است و نمی‌توان آن را به قوم و یا هم‌دینان تعمیم داد. بنابراین این تفکر و روحیه‌ در استرالیا غالب است و این هم هست که تعداد زیادی از مردم، بین مسلمانان تفکیک می‌کنند که همه‌ی مسلمانان یک نوع نیستند. حتی ما دیده‌ایم که تعدادی گفته‌اند در پس‌زمینه‌ی گروه‌هایی مثل داعش، خود اسرائیلی‌ها و آمریکایی‌ها هستند. آمریکایی‌ها هم که می‌گوییم منظور کل جامعه‌ی آمریکا یا کل دولت آمریکا نیست، بلکه بخشی از حکومت در سایه در آمریکا است که آن‌ها به این کارها می‌پردازند. جالب است که گاهی اوقات حتی ممکن است افراد در سطح بالا هم از آن آگاهی نداشته باشند.

ابنا: چند فرزند دارید؟

دو فرزند. دو پسر هستند که تحصیل کرده‌اند و شاغل هستند.

ابنا: این سؤال را از این بابت پرسیدم که آیا این نگرانی وجود ندارد که نسل‌های بعدی مسلمانان با فرهنگ غربی سازگار شوند و ارزش‌های دینی خودشان را از دست بدهند؟

در برخی موارد این‌گونه است و در برخی موارد تعداد زیادی مسلمان‌تر شده‌اند. البته سیاست رسمی کشورهایی مثل کانادا و استرالیا این است که مبلّغ نگرش چندفرهنگی هستند. بنابراین ما چیزهایی را از فرهنگ‌های مختلف می‌گیریم و با در نظر گرفتن ارزش‌های مبنایی که داریم، زندگی خود را سروسامان می‌بخشیم. کمااین‌که تمامی امورات در فرهنگ خودمان هم مطلوب و مثبت نیست و در فرهنگ کشور میزبان هم این‌چنین است و اسلام راستین، اصیل و نبوی(ص) است که خالص و ناب است.

بنابراین در درازمدت بنده خوشبین هستم. چرا؟ برای این‌که اسلام یک دین بسیار قوی است. حتی کاندیدای ریاست جمهوری آمریکا در حدود تقریباً 30 سال قبل می‌گفت که ما که مسلمانان و مهاجرین را در آمریکا می‌پذیریم و اجازه می‌دهیم که بیایند؛ می‌خواهیم که در آمریکا به عنوان یک ظرفی قرار بگیرند و در این ظرف ذوب شوند، اسیمیلیت شوند، شبیه شوند، ولی مسلمانان ارزش‌های خود را حفظ می‌کنند. این برای او یک مسئله بود و رأی هم نیاورد، چون مسلمانان در آمریکا مراکز و مساجد زیادی می‌سازند، انتشارات دارند و اسلام سریع‌ترین دین در حال رشد در آمریکا است. البته یکی از اعضای کنگره‌ی آمریکا می‌گفت: حتماً در اسلام خوبی‌هایی هست که این‌قدر آمریکایی‌ها مسلمان می‌شوند. حتی بعد از 11 سپتامبر تمایل به اسلام بیشتر شد. مثل این‌که بعد از تقبیح سلمان رشدی و محکومیت او توسط امام خمینی(ره)، علاقه‌مندی به اسلام در اروپا به تصریح و به نقل از ساندی تایمز افزایش پیدا کرد.

ابنا: حضرتعالی به عنوان یک فعال فرهنگی و دینی در استرالیا، آیا با اهل سنت تعامل دارید؟

تعامل با اهل سنت بر اساس تجربیاتی که دارم واقعاً خوب است. ما از ابتدا که به استرالیا رفتیم، پای صحبت شیخ تاج‌الدین هلالی حضور به‌هم می‌رساندیم و از ایشان سؤال می‌کردیم. از طرف دیگر، در مجالسی که ترتیب می‌دادیم از ایشان دعوت می‌کردیم. آقای شیخ تاج‌الدین هلالی مفتی اعظم استرالیا، مصری الاصل است و شخصیت ارزنده و عالم بسیار محبوب و مشهوری است؛ شخصیتی است که دیدگاه‌های او در رسانه‌ها هم بسیار انعکاس دارد.

همچنین از برخی شخصیت‌های دیگر برادران اهل سنت دعوت می‌کنیم تا به مجامع و مراکز ما بیایند و سخنرانی کنند و محافل مشترک زیادی برگزار می‌کنیم. انجمنی که در هند داشتیم با برادران اهل سنت به صورت مشترک برنامه برگزار می‌کردیم. در استرالیا هم با برادران اهل سنت برنامه‌هایی برگزار می‌کنیم. آن‌قدر روابط نزدیک است که حتی یکی از همکارانی که در انجمن محصلین داشتیم، بعد از این‌که از هم جدا شدیم و ایشان به آمریکا و من به استرالیا رفتم، بر اساس شناخت و حسن نظری که داشتیم، بالأخره این آشنایی به ازدواج ما انجامید و در نتیجه یک فضای صمیمانه و با وسعت نظر بود.

یکی از علمای ایرانی به نام آقای دکتر لقایی، مدیر مرکز امام حسین(ع) در استرالیا که روحانی بسیار فعالی بودند، می‌گفتند: هر گاه من به مرکز نبی اکرم(ص) می‌آیم، سنّی می‌شوم. چون ما مخصوصاً تأکید داشتیم که به احساسات، افکار و شخصیت‌های اهل سنت که برای آن‌ها بسیار ارجمند است، نباید بی‌حرمتی صورت گیرد. اگر کسی تحلیل و ارزیابی دارد، مسئله‌ی جدایی است ولی سخنان کوبنده، شدید و تند شایسته نیست.

در کل شیعیان و سنّی‌ها در استرالیا تقابلی ندارند، در بعضی موارد تکفیری‌هایی هستند که در مقام بحث و گفت‌وگو و نه برخوردهای فیزیکی، با هم مناظرات موردی دارند، ولی آن هم با توجه به فضای باز استرالیا، بیشتر استدلالی و تبادل نظر است و این‌طور نیست که مواجهه شدید باشد.

ابنا: مجمع یا نهادی دارید که به صورت هفتگی ماهانه یا فصلی دور هم جمع شوید؟

بله، حلقه‌ای از برادران اهل سنت است که بنده هم عضو آن هستم و به صورت مداوم دیدارهایی داریم. همچنین یک گروه واتساپی و نشست‌هایی داریم و گه‌گاهی مجالس مشترکی برگزار می‌کنیم. از جمله تقریباً دو ماه قبل محفلی در ارتباط با تجلیل از عارف و حکیم و شاعر بزرگ شبه‌قاره‌ی هند، بیدل دهلوی برگزار شد که افراد مختلف از جناح‌های گوناگون و از جمله برادران شیعه و سنّی حضور داشتند. یکی از نویسندگان محترمی که اثری در ارتباط با این حکیم والا در سیدنی نوشته‌اند، محفل را که ترتیب دادند. انجمن ما هم همکاری داشت و از شخصیت‌های برادران اهل سنت برای سخنرانی دعوت صورت گرفت. در برخی محافل دیگر هم همین‌طور است که مجالس مشترک و دید و بازدید، رفت و آمد و صمیمیت داریم. گاهی اوقات بحث‌هایی در ارتباط با مسائل مذهبی داریم که خاطرات بسیار خوبی از آن بحث‌ها دارم.

ابنا: از لحاظ فراوانی، مراکز اسلامی اهل سنت بیشتر است یا مراکز اسلامی شیعه؟

چون برادران اهل سنت در سطح جهان اسلام در اکثریت هستند، طبیعی است که تعداد مراجعین این دوستان ما در مراکزشان بیشتر است. شیعیان در استرالیا به خصوص شیعیان افغانستان و ایران تازه‌وارد هستند و سابقه‌ی بسیار طولانی ندارند. این در حالی است که مسلمانان اهل سنت و مخصوصاً پاکستانی‌ها و هندی‌ها از 70-80 سال پیش به آنجا رفته‌اند، توانسته‌اند استقرار پیدا کنند، اشتغال ثابت داشته باشند، دارای تخصص شوند و فعالیت‌های رسانه‌ای دارند. الان نشریه‌ی بسیار خوبی در سیدنی توسط مجموعه‌ای از مسلمانان کشمیر هند چاپ می‌شود. مرحوم استاد دکتر اشفاق احمد و خانواده‌ی ایشان این کار را می‌کنند. الان پسر ایشان، آقای اشفاق که استاد دانشگاه است، این نشریه را اداره می‌کند. این‌ها قبلاً به استرالیا رفته‌اند.

ابنا: شیعه هستند؟

نه، اهل سنت هستند، نشریه‌ی خیلی خوب و تمایلاتی به انقلاب اسلامی دارند و ارتباطات مشترک با شیعیان داشته‌اند. من تقریباً از همان سال اول که به استرالیا رفتم، با این بزرگان حشر و نشر داشتم و همه‌ی این‌ها دکتر و مهندس و افرادی در سطوح بالایی هستند که بسیار رویکرد قوی دینی دارند. یکی از کارهای آن‌ها این بود که ما هر هفته، ساعت 4 صبح جلسه‌ای داشتیم که این دوستان جمع می‌شدند و در ارتباط با آموزش‌های دینی گفت‌وگو می‌کردیم. آن جلسه هم برکاتی داشت و هر کسی که به هر جایی رفت، توانست مشعل‌دار و پرچم‌دار باشد.

ابنا: اسامی تعدادی از مراکز اسلامی مختص شیعیان را نام ببرید.

یکی مسجد الزهرا(س) است که از قدیمی‌ترین مساجد و مراکز شیعه در سیدنی استرالیا است. جالب است که اولین روزی که بنده 40 سال قبل به استرالیا رسیدم، اولین جایی که از فرودگاه مستقیم رفتم، همین مسجد بود. دوستانی به استقبال ما آمدند و برای بنده  یک خاطره‌ی فوق‌العاده ارزشمندی بود که چنین تجربه‌ای به وجود آمد. آن مسجد و مجموعه در زندگی ما بسیار تأثیرگذار بود.

ابنا: شما الان آنجا را اداره می‌کنید؟

نخیر، من به عنوان فردی که وارد استرالیا شدم، اولین جایی که رفتم آن مسجد بود. مرکز دیگر مرکز امام حسین(ع) است که از مراکز بسیار فعال است. این مرکز به زبان انگلیسی فعالیت می‌کند و گاهی به زبان فارسی هم کار می‌کند. مرکز اولی عمدتاً به زبان عربی کار می‌کند و گاهی به زبان انگلیسی است.

مجموعه‌ی دگر، مرکز نبی اکرم(ص) است که عمدتاً به زبان فارسی است و برنامه‌های انگلیسی هم دارد. همچنین مسجد المهدی(عج) داریم که در شهر کمبل تاون تقریباً در 40 کیلومتری سیدنی است.

مراکز دیگر، یکی مرکز اهل بیت(ع) مربوط به عراقی‌ها است که آن‌ها هم موقعیت بسیار خوب و فعالیت‌های گوناگونی دارند. مرکز امام حسن(ع) در سیدنی است که آن‌ها هم از مسلمانان آفریقا هستند و برنامه‌های‌شان عمدتاً انگلیسی است. مرکز ارشاد و مرکز رسول الله(ص) داریم. در مرکز امام سجاد(ع)، آقای زاهدی فعالیت می‌کند. حلقه‌های ثانوی و فرعی هم وجود دارد که رو به گسترش هستند.

ابنا: حضور مسلمان بیشتر در سیدنی است؟ در شهرهای دیگر چطور است؟

بله، در سیدنی بیشتر است، در ملبورن تعداد قابل توجه هستند، در آدلاید، پرت و برزبن هم هستند. به نظر می‌رسد که بیشتر در سیدنی هستند و بین سیدنی و ملبورن یک نوع هم‌طرازی از لحاظ کمیّت و کیفیت حضور مسلمانان و شیعیان وجود دارد.

ابنا: در استرالیا برنامه‌ی عزاداری در محرم و اربعین آقا سیدالشهداء(ع)، در فضای بسته یا فضای باز انجام می‌شود؟  

بله، اجازه داریم و گاهی اوقات اجازه در سطحی است که در مرکز شهر، در اساسی‌ترین قسمت‌های شهر تعدادی از عزاداران می‌روند و به راهپیمایی می‌پردازند. البته باید قبلاً مجوز قانونی گرفته باشند و هماهنگ شده باشد.

ابنا: قمه‌زنی هم هست؟

نه، به صورت علنی قمه‌زنی نیست و قمه‌زنی کم شده است. مراکز کمی اهل قمه‌زنی هستند. شیعیان بیشتر متوجه شده‌اند که چنین مسئله‌ای را در تعلیمات اهل بیت(ع) نداریم. این کار دافعه دارد و بعضی از بزرگان و مراجع هم منع می‌کنند. بنابراین کمرنگ شده و محدود است.

ابنا: شما برای تأمین محصولات حلال با چالش و مشکلی مواجه می‌شوید یا نه؟

نخیر، استرالیا کشتارگاه‌های اختصاصی گوشت حلال دارد؛ هم مسلمانان و هم خود استرالیایی‌ها کشتارگاه‌هایی دارند که به خارج هم صادر می‌کنند. حتی من از یک تاجر گوشت مرغ شنیدم که می‌گفت: تمام گوشت‌های مرغ در استرالیا حلال است. از استاد دانشگاه سیدنی شنیدم که می‌گفت در غرب تمایلی پیدا شده که حیوانات را مطابق سبک اسلامی ذبح کنند، چون این سبک ذبح، سالم و صحیح است. قصابی‌های زیادی هستند که گوشت حلال می‌فروشند.

ابنا: در همه‌ی شهرها؟

بله. به قول مولوی جلال الدین بلخی گفت: «مصطفی را وعده داد الطاف حق / گر بمیری تو نمیرد این سبق / چاکرانت شهرها گیرند و جاه / دین تو گیرد ز ماهی تا به ماه». حدیث هم داریم که هر جایی که پای انسان برسد، پای امت من به آنجا می‌رسد. پس در هر شهر استرالیا مسلمانان حضور دارند و در شهرهای عمده هم قصابی وجود دارد. مسلمانان تقریباً 1.5 قرن قبل به استرالیا آمده‌اند، مخصوصاً مسلمانان افغانستان که در انکشاف خطوط قطار در استرالیا با شترهایی که با خود آورده بودند خدمات بزرگی کردند.

ابنا: آیا وهابیت برای شما مشکلی ایجاد نمی‌کند؟

مشکل جدی خیر. گاهی اوقات ممکن است افرادی با آن‌ها رویارویی داشته باشند، اما در مجموع اولاً وهابی‌ها هم تمایلات و جناح‌های مختلفی دارند. دوماً آن‌ها یک مقدار عقب‌نشینی کردند و مثل گذشته با حالت تهاجمی نمی‌توانند به جلو بیایند؛ برای این‌که مسلمانان مخالف وهابیت هم قوی شده‌اند و مخصوصاً شیعیان آگاهی بیشتری کسب کرده‌اند. سایت‌هایی مثل همین سایت ابناء، سایت ویکی شیعه، ویکی فقه، اسلام کوئست و بسیاری از پایگاه‌های دیگر از اقصی نقاط جهان، کتابخانه‌ها، تبادل مبلغین و حضور مبلغین زبان‌دان، باعث شده تا سطح فکر و آگاهی افزایش پیدا کند و کمند سوار را به طرف آن‌ها نشانه بگیریم، نه این‌که ما همیشه پاسخ‌گو باشیم. جالب این است که خود وهابی‌های تکفیری هم بیشترین ترس را از شیعیان دارند و این را به صراحت اعلام می‌کنند.

ابنا: در مورد شیرازی‌ها بفرمایید که آن‌ها هم در استرالیا فعالیت دارند یا نه؟

بله، تعداد کمی از آقایان هستند که آن‌ها هم چنین روحیه‌ای دارند ولی خب گسترده نیست. می‌توان گفت بله، خطرشان کم است.

ابنا: در مورد نفوذ صهیونیست‌ها در جامعه‌ی استرالیا بفرمایید. آیا مسلمانان را اذیت می‌کنند؟

صهیونیست‌ها دارای ثروت و امکانات هستند و در سطح جامعه تا حدی اثرگذارند، نه بسیار زیاد. در ارتباط با اذیت باید بگویم که اذیت‌ها به صورت بسیار محسوس و مستند نیست، غیرمستقیم است. مثلاً اخیراً یک خانمی به نام فاطمه پیمان در پارلمان استرالیا انتخاب شد که به عنوان یک چهره‌ی سیاسی مطرح است. کسانی که از ایشان در سطح رسانه، فضای مجازی و فیسبوک دفاع می‌کنند، توسط افراد خاصی که آن‌ها به نظر می‌رسد استخدام شده‌اند، از جمله توسط گروه خاص صهیونیست‌ها، تضعیف و تهدید می‌شوند. آن‌ها هویت خودشان را افشا نمی‌کنند و به این شکل آزار و اذیتی می‌رسانند که جنگ روانی است ولی مستقیماً حمله‌ی فیزیکی نمی‌کنند.

ابنا: بعد از آغاز طوفان الاقصی و جنایات نظامیان صهیونی در غزه، تظاهرات مختلفی در سراسر جهان و کشورهای مختلف علیه جنایات صهیونیست‌ها برگزار می‌شود. در آنجا هم شما چنین برنامه‌هایی دارید؟

بله، در شهرهای مختلف استرالیا راهپیمایی‌هایی در سطح ده‌ها هزار نفری داشتیم و بیش از 50 هزار نفر هم شرکت کردند. آن‌قدر امتداد تظاهرکنندگان زیاد و طولانی بود که کل مرکز شهر را متوقف کردند. مجوز قانونی هم صادر شده بود. در این تظاهرات افرادی از گروه‌های مختلف شرکت کردند و احساسات افکار عمومی علیه اسرائیل است.

ابنا: چه مسلمان و چه غیرمسلمان.

بله، چه مسلمان و چه غیرمسلمان. خود اسرائیل هم می‌پذیرد که در جنگ رسانه‌ای باخته است. جنگ رسانه‌ای خیلی مهم است. اسرائیل در جنگ رسانه‌ای باخت، در جنگ سخت و نظامی هم که آسیب‌پذیر شد و ابهتش درهم فروریخت، و وجاهت نداشته‌ی آن‌ها پایمال شد و در سراسر جهان و از جمله استرالیا، احساسات ضدصهیونیستی بسیار زیاد است.

ابنا: مستحضرید که سید حسن نصرالله و فرماندهان مقاومت را ناجوانمردانه شهید کردند. به صورت خاص شما این آزادی و این امکان را داشتید که برای سید حسن نصرالله و فرماندهان مقاومت حزب الله، مراسم برگزار کنید؟

تعدادی به صورت خاص مجالسی برگزار کردند و حساسیت خاصی به وجود نیامد. البته در ارتباط با این‌که بعضی پرچم گروه‌های خاصی را حمل می‌کردند، مخالفتی صورت گرفت و ما هم طرفدار این نبودیم. بنابراین در این مورد به خصوص تضییقاتی اظهار شد ولی نه این‌که بسیار شدید و یا خشن باشد.

ابنا: امسال شما می‌توانید در سالگرد شهادت سید حسن نصرالله مراسمی برگزار کنید؟

بله، امکانش وجود دارد.

ابنا: از لحاظ قانونی به شما ایرادی نمی‌گیرند؟ چون بعضی از کشورها، حزب الله را به عنوان یک سازمان تروریستی معرفی کرده‌اند.  

این موضوع هست اما در ارتباط با این مسئله یک نوع اغماض صورت می‌گیرد. ممکن است مجالسی ترتیب داده شود و حتی آگاهی هم کسب شود ولی خود مسئولین در بسیاری از موارد آن را نادیده می‌گیرند، تحمل می‌کنند، اغماض می‌کنند و مجالس هم گرفته برگزار شود. در نتیجه مثل برخی از کشورهای دیگر سخت‌گیری نمی‌کنند.

ابنا: شما از فضای مجازی برای تبلیغ معارف اهل بیت(ع) استفاده می‌کنید؟

بله، استفاده می‌کنیم. بنده و خود مرکز صفحه‌ی فیسبوک داریم و هرازگاهی برخی از گزارشات مستند را منتشر می‌کنیم. برای نمونه در ارتباط با کریسمس یک فیلم تقریباً 6 دقیقه‌ای به زبان فارسی و انگلیسی به صورت جداگانه تهیه کردم که به این سؤال پاسخ می‌دهد که آیا ما کریسمس را در یک جامعه‌ی عمدتاً غیرمسلمان، به دوستان مسیحی تبریک بگوییم یا نگوییم؟ آ

همچنین بحث تشرف به اسلام و تفاوت کسانی که مشرف می‌شوند و مرتد می‌شوند چیست؟ این محصول 40 سال سفر به 5 قاره‌ی جهان و خواندن کتاب‌ها، مصاحبه‌ها و ملاقات‌های مستقیم است. دوستان در مرکز نبی اکرم(ص)، از جمله رئیس مرکز فرهنگی، گفتند که ما می‌خواهیم بیشتر خودت مسئولیت بخش فضای مجازی را بر عهده بگیری که در این ساحت بتوانیم برنامه‌هایی در سطح وسیع به زبان فارسی و انگلیسی منتشر کنیم.

ابنا: استقبال چطور است؟

استقبال خوب است. ما مصاحبه‌های زیادی در فضای مجازی داشته‌ایم که در صفحه‌ی سیاست بین‌المللی افغانستان و یا برخی سایت‌های دیگر است. به هر کشوری که رفتیم گفتند که ما این مصاحبه‌ها را دیده‌ایم و همه پسندیده‌اند، همه اظهار علاقه کردند و هیچ‌کسی انتقاد و اعتراضی نداشته است.

در ارتباط با یوتیوب چند برنامه ارائه کرده‌ایم که چندین سخنرانی و برنامه است. یکی از چیزهایی که در مورد آن کار کردیم، در ارتباط با کودتای هفت ثور در افغانستان توسط کمونیست‌ها است که تحلیل مستند و تقریباً 40 دقیقه‌ای ارائه شده است که بنده گوینده‌ی آن هستم و تحلیل کردم. یک مصاحبه‌ای در همان مجموعه با آقای دکتر معصومی هم هست که ایشان هم پزشک و هم مبلغ دینی است.

ابنا: قبل از مصاحبه فرمودید که می‌خواهید خاطره‌ای تعریف کنید.

من خاطرات زیادی دارم که برای من بسیار آموزنده و ارزنده است؛ از کنفرانس‌ها، مصاحبه‌ها و بازدیدها و از جمله بازدید از همین مکان ارزشمند و نهاد رسانه‌ای جهانی و برجسته و خود مجمع جهانی اهل بیت(ع) و ویکی شیعه.

خاطره‌ی بنده در سفر اخیر در ایران است. در تهران از یک چهارراهی عبور می‌کردم و یک برادر اهل سنت را دیدم که با دستان بسته در محضر عموم به ادای نماز پرداخت. از او عکس گرفتم، برای من بسیار دلچسب بود که باید این‌طور باشد که یک غیرشیعه در یک جامعه‌ای با نظام اسلامی احساس امنیت و آزادی کند. این برای بنده بسیار دلچسب بود. چون بنده تقریباً 43 سال قبل به ایران آمده بودم، بعضی از دوستان اهل تسنن می‌گفتند که یکی، دو ایرانی از ما می‌پرسیدند که تو سنّی هستی؟ آقایان ایرانی این را از چندین نفر پرسیده بودند که؛ آیا تو سنّی هستی؟ الان آن‌قدر تحول ایجاد شده و پذیرش، تعامل و تفاهم هست که دیگر این سؤال در ایران مطرح نمی‌شود.

یکی از مؤسساتی که دیدار و مصاحبه‌ای داشتم، مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی است. درباره تقریب بین مذاهب، کار سازمان یافته و بسیار منطقه‌ای و جهانی انجام می‌شود که اثراتی دارد. فکر می‌کنم یکی از دلایلی که به ایران حمله می‌کنند همین است، چون برای اتحاد جهان اسلام کار می‌کند لذا برای صهیونیست‌ها و برخی از حلقه‌ها قابل تحمل نیست.

ابنا: بنده دیگر سؤالی ندارم، اگر در پایان نکته‌ای مدنظرتان هست که در سؤالات من نبود بفرمایید.

در پایان، من تلاش‌های شما را عمیقاً تحسین و تشکر می‌کنم و خوشحالم که شما مصداق سخن رسول معظم اسلام(ص) هستید که می‌فرمایند: با جان‌ها، مال‌ها و زبان‌هایتان مرا یاری کنید؛ همان‌طور که مرا با شمشیرهایتان یاری می‌کنید، با زبان‌هایتان یاری کنید. شما مروج ارزش‌های والایی هستید و امیدوارم بیشتر پیام‌رسانی کنید، در سطح زبان‌های بیشتر هم باشد. ما این امکانات را نداشتیم و هیچ‌گاه پیروان اهل بیت(ع) در تاریخ مثل 30-40 سال اخیر، این‌قدر قوی نبودند و این‌قدر حسن نظر در برابر آن‌ها ایجاد نشده است. همچنین این‌قدر در جهان اسلام در ارتباط با شیعیان پذیرش به وجود نیامده که الان به وجود آمده است. این در اثر همین مؤسسات، نهادها و همین تلاش‌های تبلیغی است که به زبان‌های مختلف صورت می‌گیرد و هنوز هم جا دارد و من آینده را بسیار خوب می‌بینم.

ابنا: از این‌که وقت گرانبهای خودتان را در اختیار ما گذاشتید متشکرم.

..................................
پایان پیام/ 167

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha