به گزارش خبرگزاری بینالمللی اهلبیت (ع) ـ ابنا ـ به مناسبت سالگرد فاجعهی خونین شیعیان افغانستان در روستای میرزااولنگ استان سرپل افغانستان که در تاریخ ۱۲ مرداد ۱۳۹۶ دها تن کشته و هزاران نفر آوره شدند، مصاحبهای اختصاصی با یکی از افراد مطلع و بومی در این زمینه از سوی خبرنگار ابنا به انجام رسید که مشروح مصاحبه به شرح زیر است:
لطفا خودتان را معرفی بفرمایید: بنده عبدالقادر کمالی، دارای دکترای تاریخ و تمدن اسلامی از جامعةالمصطفی هستم. هفت سال به عنوان معاون دانشگاه المصطفی در کابل فعالیت داشتهام و اکنون در شعبه خراسان همین دانشگاه تدریس میکنم. همزمان با فعالیتهای آموزشی، در حوزه اجتماعی و فرهنگی در میان مهاجرین افغانستانی ساکن ایران نیز فعالیت دارم. در ایام محرم امسال، توفیق حضور در مناطق مختلف ولایت سرپل از جمله میرزااولنگ را داشتم و شاهد وضعیت مردم مصیبتدیده آن بودم.
لطفا به صورت مختصر درباره شیعیان میرزااولنگ و استان سرپل بفرمایید؟(جمعیت، قومیت، جایگاه و...): استان سرپل یکی از استانهای شمالی افغانستان است که در زمره استانهای نسبتاً نوبنیاد محسوب میشود. این استان در سال ۱۳۶۸ شمسی، در دوران حکومت دکتر نجیبالله (رئیسجمهور کمونیستی افغانستان)، بهواسطه تلاشهای مرحوم غریبحسینخان ـ از بزرگان شیعه ـ رسماً بهعنوان استان مستقل شناخته شد.
پس از آن، سرپل به یکی از مناطق تأثیرگذار در تحولات شمال کشور تبدیل شد؛ چه در دوران جهاد علیه شوروی و چه در سالهای پس از آن. به دلیل موقعیت راهبردی، حاکمان این ولایت غالباً نفوذ خود را به شهرهای همجوار نظیر جوزجان، غور و بخشهایی از بامیان گسترش میدادند. همین موقعیت سوقالجیشی سرپل را به منطقهای کلیدی در معادلات نظامی و سیاسی شمال افغانستان تبدیل کرده است.
شیعیان ولایت سرپل، از دیرباز نقشی پررنگ و تأثیرگذار در تحولات این منطقه داشتهاند. یکی از شهرستانهای مهم این ولایت، ولسوالی بلخاب است که به دلیل قدمت حوزههای علمیهاش به «قم افغانستان» شهرت یافته است.
افزون بر بلخاب، شهرهایی چون سنچارک، سوزمهقلعه و صیاد نیز از مناطق شیعهنشین و مذهبی استان سرپل افغانستان به شمار میروند.

در این میان، روستای کوچک میرزااولنگ جایگاهی ویژه دارد. این روستا اگرچه از نظر مساحت و جمعیت کوچک است، اما بهدلیل موقعیت جغرافیاییاش، نقش یک حلقه واسط میان مرکز استان سرپل، شهر کوهستانات، شهر صیاد و راه ارتباطی به سوی استان فاریاب (شهر میمنه) را ایفا میکند. میرزااولنگ در دوران جهاد علیه اشغال شوروی، یکی از پایگاههای مهم مقاومت شیعیان بود که در آن حوزه علمیه نیز فعال بود.
ساکنان میرزااولنگ عمدتاً از قوم هزاره و سادات شیعه هستند که به دینداری، مقاومت و اخلاق نیکو شهرت دارند.
مسئولیت حمله متوجه چه کسانی بوده است؟ حکومت، داعش، طالبان یا هر سه؟ اگر توضیحی دارید بفرمایید: حادثه تلخ فاجعه میرزااولنگ در سال ۱۳۹۶ یکی از دردناکترین فجایع تاریخ شیعیان افغانستان است. طالبان پس از سه سال تلاش ناکام برای تصرف این منطقه، سرانجام با هماهنگی و پشتیبانی داعش و حمایتهای خارجی، با خشونتی تمامعیار به میرزااولنگ حمله کردند.
در این حمله، بیش از ۴۰۰ خانواده آواره شدند و تعداد بسیار بالای از غیرنظامیان، از جمله کودکان و زنان، به شکلی بیرحمانه به شهادت رسیدند. گزارشها از قتلعام سیستماتیک و آتش زدن مردم حکایت دارد.
آیا منطقه میرزااولنگ ویژگی خاصی داشته که مورد حمله قرار گرفته؟ سه سال مقاومت مردم بومی میرزااولنگ در برابر طالبان، با پشتیبانی دیگر شیعیان مناطق اطراف نظیر سیدآباد و چهارباغ، روحیهای غرورآفرین در میان شیعیان ایجاد کرده بود. این پایداری بهقدری برای طالبان گران تمام شد که در نماز عید فطر و قربان، اطلاعیههایی صادر میکردند مبنی بر اینکه بهزودی استان سرپل را خواهند گرفت، اما از تصرف آن عاجز بودند. همین ناکامی موجب کینهتوزی شدید شد و زمانیکه بالاخره موفق به تصرف شدند، دست به جنایت گستردهای زدند.
آنچه فاجعه میرزااولنگ را از بقیه فجایع علیه شیعیان متمایز میکند چیست؟ آنچه فاجعه میرزااولنگ را از سایر حملات تروریستی متمایز میسازد، شدت خشونت، هدفگیری مستقیم غیرنظامیان و نبود هیچ واکنش جدی از سوی نهادهای داخلی و بینالمللی است. این فاجعه نه صرفاً یک حادثه جنگی، بلکه تلاشی برای پاکسازی مذهبی بود.
آیا بعد از حادثه، رسیدگی به حادثه صورت گرفت و عاملان این جنایت مجازات شدند؟ پس از این حادثه، هیچ رسیدگی جدی صورت نگرفت. عاملان آن نه تنها مجازات نشدند، بلکه در برخی ساختارهای نظامی و سیاسی بعدی نیز حضور داشتند. مردم آواره همچنان به منطقه بازنگشتهاند؛ برخی در شهر سرپل و دیگر مناطق بهصورت پراکنده زندگی میکنند و بهدلیل خاطرات وحشتناک، دیگر توان بازگشت به زادگاه خود را ندارند.
حادثهی دلخراش میرزااولنگ از فجایعی بود که بازتاب گستردهای در رسانههای داخلی و بینالمللی یافت و افکار عمومی را به شدت متأثر کرد. این جنایت فجیع که با تلفات گسترده غیرنظامیان همراه بود، عمق دشمنی و خشونت نیروهای مهاجم را آشکار ساخت.
بهعنوان کسی که در همان روزها در چندین برنامه تلویزیونی از جمله «تمدن»، «آریانا» و «راه فردا» پیرامون این فاجعه سخن گفتم، شاهد بودم که این حادثه چهگونه قلبهای بسیاری را در داخل و خارج کشور به درد آورد.
از سوی دیگر، شخصیتهایی چون مرحوم آیتالله ساجدی نیز در واکنش به این جنایت، اقدام به جمعآوری کمکهای نقدی برای خانوادههای مهاجر و داغدیدهی میرزااولنگ کردند. با حمایت ایشان، بستههای معیشتی تهیه و میان خانوادههای آسیبدیده توزیع کردیم.
واقعیت تلخ آن است که بسیاری از مردم این منطقه، درد و رنج این فاجعه را با چشم خود دیدهاند. کودکان فلجشده، یتیمان بیپناه، مادران سوگوار و خانوادههایی که تمام هستیشان را از دست دادهاند، تنها بخشی از پیامدهای ناگوار آن حمله بیرحمانه بود.
با گذشت سالها از آن رویداد، هنوز بسیاری از ساکنان میرزااولنگ به خانه و کاشانه خود بازنگشتهاند. خاطرات جانکاه و ناامنیهای موجود، مانع از آن شده که آنها بار دیگر به زندگی در زادگاه خود برگردند. تعدادی از خانوادهها در مرکز استان سرپل یا دیگر مناطق همجوار سکونت گزیدهاند، اما زخمهای روحی آن فاجعه همچنان تازه است و دلهای بسیاری را میفشارد.
...
پایان پیام/
نظر شما