به گزارش خبرگزاری بینالمللی اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ در روزهای گذشته، شاهد رونمایی از اثری پژوهشی با عنوان «گزارش اهلبیت(ع) از تقابل در مدیریت میراث نبوی» بودیم. این کتاب که محصول زحمات علمی دکتر عبدالعلی موحدی است، در نشستی مشترک میان بنیاد فرهنگی امامت و کانون فرهنگی بصائر در قم رونمایی شد و توجه محافل علمی و فرهنگی را به خود جلب کرد.
این اثر در محوری حساس و حیاتی از تاریخ اسلام، یعنی نحوه تبیین، تدوین و مدیریت میراث گرانبهای نبوی از منظر اهلبیت عصمت و طهارت(ع)، را مورد بررسی قرار میدهد.
به منظور درک عمیقتر اهمیت این پژوهش و دستاوردهای آن در عرصه مطالعات اسلامی، خبرگزاری ابنا در گفتوگویی با دکتر عبدالعلی موحدی، مولف کتاب، به بررسی این اثر پژوهشی پرداخت:
ابنا: لطفاً در ابتدا بفرمایید انگیزه اصلی شما برای نگارش این کتاب چه بود؟
انگیزه اصلی این بود که نشان دهیم حوادثی که پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) رخ داد، اتفاقاتی لحظهای و پیشامدی نبودند، بلکه از پیش طراحی شده بودند. این طراحی هم از سوی کسانی که خواهان استمرار هدایت نبوی از طریق اهلبیت(ع) بودند و هم از سوی مخالفان اهلبیت صورت گرفت. به همین دلیل عنوان کتاب را «مدیریت میراث نبوی» گذاشتیم تا این مسائل را گام به گام و با ارائه اسناد بررسی کنیم.
ما شاهدیم که پس از ارتحال پیامبر(ص)، یک فرایند پیچیده و سازمانیافته برای هدایت جامعه اسلامی در مسیری متفاوت از آنچه در قرآن و سنت پیامبر(ص) تبیین شده بود، آغاز شد. این فرایند صرفاً یک واکنش ناگهانی به یک فقدان نبود؛ بلکه نتیجهی برنامهریزیهایی بود که ریشههای آن را میتوان حتی در دوران حیات پیامبر(ص) جستجو کرد، هرچند که اوج آن پس از رحلت ایشان نمایان شد.
کتاب حاضر تلاشی است برای تحلیل این «مدیریت» از منظر اهلبیت(ع) و مقایسه آن با رویکردی که در مقابل آنان اتخاذ شد. مفهوم «میراث نبوی» شامل دو بخش اساسی است: کتاب خدا (قرآن کریم) و عترت (اهلبیت طاهرین علیهمالسلام)، همانطور که در حدیث ثقلین تصریح شده است. مدیریت این میراث، یعنی تعیین مسیر تفسیر، تبیین، و اجرای احکام الهی که مستلزم وجود مرجعیت علمی و معنوی پس از پیامبر(ص) است.
تمرکز ما بر این بود که نشان دهیم چگونه دو جریان اصلی در ادارهی این میراث نقشآفرینی کردند. بررسی این «تقابل» در حوزهی «مدیریت» این میراث، هستهی اصلی پژوهش ما را تشکیل میدهد.
ما تلاش کردیم با روشی تاریخی-تحلیلی، نشان دهیم که چگونه میراث نبوی به مثابه یک امانت الهی، مورد معامله قرار گرفت و این مدیریت از ابتدا با چالشهایی روبرو بود که در نهایت به انحرافات و اختلافاتی در امت اسلامی منجر شد.
ابنا: ملاک و مبنای اصلی شما در این پژوهش چه بوده است؟
ملاک و مبنای ما در این کتاب، کاملاً روایات اهل بیت(ع) در میراث شیعی بوده است. هم اصل گزارش و هم تحلیلهای ارائه شده، مبتنی بر این منابع است. این گزارش ثقلینی را مبنا قرار دادم تا اگر در متون و گزارشهای دیگر (که ممکن است ضد و نقیض باشند) مطالبی وجود دارد، بتوانیم گزارش صحیح را از سقیم تشخیص دهیم.
در اینجا، «گزارش ثقلینی» به معنای مجموعهی روایات و احادیثی است که در منابع معتبر شیعه (اعم از کتب اربعه و مصادر متقدم) از طریق ائمه اطهار (ع) نقل شده و محوریت آنها بر اساس تأکید پیامبراکرم(ص) بر تمسک به قرآن و عترت است.
این روش مبتنی بر اصولی است که در کلام شیعه پذیرفته شده است: عصمت و علم لدنی ائمه(ع) به کلیدهای دین و سیره نبوی. از این رو، روایات ایشان در تبیین حوادث و مدیریت میراث نبوی، به عنوان قویترین سند و دلیل تلقی میشود. این منابع نه تنها حاوی وقایع هستند، بلکه حاوی تحلیلهای عمیقی از چرایی و چگونگی آن وقایع نیز میباشند.
ابنا: آیا در کتاب به منابع غیرشیعی نیز استناد شده است؟
بله، برای تأیید و تقویت ادله متون شیعی، شواهدی از کتب عامه نیز بیان شده است. این شواهد در منابع و مدارک دیگران و اهل سنت نیز وجود دارند که میتواند ما را ملزم به پذیرش آن گزارهها نماید.
تأکید بر منابع اهل سنت به دلایل متعددی صورت گرفت:
۱. اعتبار تاریخی مضاعف
۲. ایجاد پل ارتباطی و گفتگو
۳. تأکید بر عدم کتمان
بنابراین، منابع اهل سنت به عنوان «شاهد» یا «مؤید» برای گزارههایی که محور اصلی آنها مستند به روایات اهلبیت(ع) است، مورد استفاده قرار گرفتند. هدف نهایی این بود که اثبات کنیم مسیر «مدیریت میراث نبوی» که توسط اهلبیت(ع) هدایت میشد، دارای ریشههای مستحکم در کل سنت اسلامی است.
ابنا: ساختار محتوایی کتاب چگونه است و نقطه کانونی آن چیست؟
ما دو بخش اصلی را به قرآن و سنت پیامبر(ص) اختصاص دادیم. مبدأ این بحث را حدیث شریف ثقلین قرار دادیم؛ زیرا پیامبر اکرم (ص) این حدیث را به عنوان یک راهبرد برای استمرار نبوت به مردم ارائه کردند. به محض طرح این راهبرد، تقابل میان دو گروه شروع شد؛ گروهی که میراث نبوی را مدیریت کردند و جریان مقابل اهلبیت(ع) که مسیر میراثداری را به سمت دیگری بردند. جزئیات این وقایع، نحوه مدیریت جریان مخالف اهلبیت(ع) از نگاه خود آن جریان، و همچنین تدابیر اهلبیت(ع) در این راستا، به تفصیل در اثر تبیین شده است.
.

......................
پایان پیام
نظر شما