به گزارش خبرگزاری بینالمللی اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ عاطفه هاشمی، دختر ۱۵ ساله شیعهای که هفت سال پیش در جریان یک تظاهرات در غرب کابل بر اثر شلیک نیروهای امنیتی حکومت سابق افغانستان به شهادت رسیده بود، مادرش از غم و اندوه او، به بیماری سختی مبتلا شده است.
در این گزارش روایت چگونگی شهید شدن عاطفه ۱۵ ساله از زبان رحمتالله هاشمی، برادر قربانی روایت شده است.
حکومت سابق افغانستان زمانیکه میخواست آقای «علیپور» از فرماندهان هزاره ضد طالبان را از منطقه غرب کابل بازداشت کند، هواداران او در ۴ قوس/آذر ۱۳۹۷ به خیابانها ریختند و مانع بازداشت او شدند، اما سرانجام این تظاهرات دو روزه به خشونت کشیده شد.
پیش از وقوع رویداد، عاطفه و برادرش، رحمتالله طبق معمول هر روز، صبح زود بیدار میشوند و پس از صرف صبحانه، عاطفه به سمت مدرسه و برادرش به سمت دانشگاه میرود. روز دوشنبه عاطفه در مدرسهاش آزمون دارد و پس از سپری کردن آزمون و خروج از مدرسه، با دوستانش در خیابان به تظاهرات هواداران فرمانده علیپور میرسند.
رحمت هاشمی در این زمان دانشجوی دانشگاه کابل است و وقتیکه در حیاط دانشگاه است، دوستانش به او میگویند که خواهرش در تظاهرات شهید شده است و عکس عاطفه که در فیسبوک منتشر شده، به او نشان میدهند، اما او باور نمیکند، تا اینکه آشفته به خانهاش میآید و از مادرش مطلع میشود که عاطفه شهید شده است.
در تیراندازی نیروهای امنیتی حکومت سابق افغانستان برای متفرقکردن تظاهرات هواداران علیپور، سه دختر به شهادت میرسند که یکی از این شهدا عاطفه است و جنازهشان در بیمارستان «تابان» واقع در غرب کابل منتقل میشود.
رحمتالله هاشمی خواهرش را با اخلاق، با استعداد و با هوش توصیف میکند و میگوید که در میان اعضای خانواده نمونه بود، بهطور مثال، اگر یک شماره تماس میدید، فورا آن را حفظ میکرد.
به گفته او، عاطفه برای اینکه بعضی از صحبتهای دخترانه را مردان خانوادهاش متوجه نشود، با شوخی با خواهرانش به انگلیسی صحبت میکرد.
برادر عاطفه در ادامه اظهار میکند که خواهرش آرزو داشت که مهندس شود و برای همین، در بیشتر موارد خانههای متفاوتی طراحی میکرد و هرازگاهی ابراز میکرد که چنین خانهای داشته باشد.
رحمتالله هاشمی همچنین خاطرنشان ساخت که خواهرش در آموزش انگیزه فوقالعاده داشت، در کنار دروس مدرسه، زبان انگلیسی هم میخواند و در درسهایش تلاش میکرد و برای همین، عاطفه در اوج مشکلات اقتصادی، بیشتر اوقات از محله ریگریشن دشت برچی تا مدرسه «آصف مایل» که مسافت زیادی بود را پیاده میآمد.
خانواده عاطفه برای رسیدگی به شناسایی عاملان این تیراندازی، به نهادهای عدلی و قضایی حکومت سابق افغانستان پرونده شکایت تشکیل داده بود، اما هیچ کسی به صدای خانواده داغدار این دختر ۱۵ ساله، گوش نداد.
آقای هاشمی میگوید که تعدادی از وکلای پارلمان افغانستان تلاش داشتند تا از این رویداد بهرهبرداری کنند اما پدر خانواده اجازه چنین کاری به آنها نداد.
اکنون پس از سالها گذشتن از این ماجرای تلخ، مادر این دختر نوجوان که برای وی آرزوهای زیادی داشت، از غم نبود او دچار بیماری سرطان شده است و روزگار سختی را سپری میکند.
..............
پایان پیام/
نظر شما