خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

چهارشنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۳
۱۴:۳۹
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
چهارشنبه
۲۱ آذر
۱۴۰۳
۹:۳۸:۴۶
منبع:
ابنا
کد خبر:
1512932

آیت‌الله خامنه‌ای: وضعیت سوریه، حاصل تضعیف روحیه ایستادگی و مقاومت است/ ایران قوی است و مقتدرتر هم خواهد شد

رهبر معظم انقلاب اسلامی فرمودند: جاپای آمریکا در منطقه قرص نخواهد شد؛ به توفیق الهی، به حول قوه‌ی الهی، آمریکا هم به‌ وسیله‌ی جبهه‌ی مقاومت از منطقه اخراج خواهد شد.

آآ

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی اهل‌بیت(ع) ـ ابنا ـ هزاران نفر از اقشار مختلف مردم، امروز چهارشنبه ـ بیست‌و‌یکم آذرماه ـ با حضور در حسینیه امام خمینی(ره)، با حضرت آیت‌الله العظمی «خامنه‌ای» رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار کردند.

سخنان رهبر معظم انقلاب در این دیدار، به شرح زیر است: 

ـ نباید تردید کرد که آنچه در سوریه اتفاق افتاده، محصول یک نقشه مشترک آمریکایی و صهیونیستی است، بله، یک دولت همسایه‌ی سوریه نقش آشکاری را در این زمینه ایفا می‌کند و ایفا کرده، الآن هم ایفا می‌کند ـ این را همه می‌بینند ـ ولی عامل اصلی توطئه‌گر و نقشه‌کش اصلی و اتاق فرمان اصلی در آمریکا و رژیم صهیونیستی است، قرائنی داریم، این قرائن برای انسان جای تردید باقی نمی‌گذارد.

- مقاومت این است، جبهه مقاومت این است: هرچه فشار بیاورید محکم‌تر می‌شود، هرچه جنایت کنید، پرانگیزه‌تر می‌شود. هرچه با آنها بجنگید، گسترده‌تر می‌شود و من به شما عرض می‌کنم به حول قوه‌ی الهی گستره‌ی مقاومت بیش از گذشته تمام منطقه را فرا خواهد گرفت.

-آن تحلیلگرِ نادانِ بی‌خبر از معنای مقاومت خیال می‌کند که مقاومت که ضعیف شد، ایران اسلامی هم ضعیف خواهد شد و من عرض می‌کنم به حول و قوه‌ی الهی، به اذن الله تعالی، ایران قوی مقتدر است و مقتدرتر هم خواهد شد.

- البته این مهاجمینی که گفتم هرکدام یک غرضی دارند. اهدافشان با هم متفاوت است، بعضی‌ها از شمال سوریه یا جنوب سوریه دنبال تصرف سرزمین‌اند، آمریکا به دنبال این است که جاپای خودش را در منطقه محکم کند، اهدافشان اینهاست و زمان نشان خواهد داد که ان‌شاءالله هیچ کدام به این هدف‌ها نخواهند رسید. مناطق تصرف‌شده‌ی سوریه به وسیله‌ی جوانان غیور سوری آزاد خواهد شد؛ شک نکنید این اتفاق خواهد افتاد.

جاپای آمریکا هم قرص نخواهد شد، به توفیق الهی، به حول قوه‌ی الهی، آمریکا هم به‌ وسیله‌ی جبهه‌ی مقاومت از منطقه اخراج خواهد شد.

- مسئولان بالای نیروهای مسلح، سازمان‌های مسلح به من نامه می‌نویسند که ما در قضیه‌ی لبنان، در قضیه‌ی حزب‌اللّه که ما تاب تحمل نداریم، اجازه بدهید ما برویم.

این را مقایسه کنید با آن ارتشی که تاب تحمل ندارد و می‌گریزد. دوران رژیم طاغوت متأسفانه ارتش ما همین‌جور بود؛ آنها هم در مقابل حمله‌ی دشمنان، خارجی‌ها در جنگهای مختلف از جمله در جنگ [جهانی] دوم ایستادگی نکردند، نایستادند. دشمن آمد تا خود تهران را گرفت آن روز. ایستادگی نکردند، ایستادگی نکردند. وقتی ایستادگی نمیکنند نتیجه این می‌شود. بایستی مقاومت کرد.

- ما در همین شرایط دشوار هم آماده بودیم. اینجا به من آمدند گفتند که همه‌ی امکاناتی که برای سوری‌ها امروز لازم است ما آماده کرده‌ایم آماده‌ایم که برویم. آسمانها بسته بود، زمین بسته بود، رژیم صهیونیستی و آمریکا هم آسمان سوریه را بستند هم راه‌های زمینی را بستند، امکان نداشت. اینجوری است قضایا. انگیزه‌ها اگر چنانچه در داخل آن کشور به حال خود باقی میماند و میتوانستند در مقابل دشمن حرفی داشته باشند دشمن آسمانشان را هم نمی‌توانست ببندد، راه زمینی را هم نمی‌توانست ببندد. می‌شد بهشان کمک کرد.

- در قضیه‌ی فتنه‌ی داعش. داعش یعنی بمب ناامنی. داعش به معنای این بود که عراق را ناامن کند، سوریه را ناامن کند، منطقه را ناامن کند، بعد به نقطه‌ی اصلی و هدف نهایی یعنی جمهوری اسلامی ایران بیاید، جمهوری اسلامی ایران را ناامن کند. هدف اصلی و نهایی این بود. این معنای داعش است.

- ما حضور پیدا کردیم، نیروهای ما هم در عراق، هم در سوریه حضور پیدا کردند به دو علت؛ یک علت حفظ حرمت اعتاب مقدسه بود. چون آن دور از معنویتها و دور از دین و ایمانها با اعتاب مقدسه دشمنی داشتند، قصد تخریب داشتند و تخریب هم کردند در سامرا مشاهده کردید به کمک آمریکایی‌ها گنبد مطهر سامرا را از بین بردند، تخریب کردند بعدها این کار را میخواستند در نجف بکنند، در کربلا بکنند، در کاظمین بکنند، در دمشق بکنند هدف داعش این بود. خب معلوم است جوان مؤمن غیور محب اهل‌بیت به هیچ وجه زیربار چنین چیزی نمیرود، اجازه نمیدهد این یک علت.

- یک علت دیگر مسئله‌ی امنیت بود. مسئولین خیلی زود، به وقت فهمیدند که اگر چنانچه جلوی این ناامنی در اینجاها گرفته نشود سرایت میکند می‌آید اینجا سرتاسر کشور بزرگ ما را ناامنی خواهد گرفت. ناامنی فتنه‌ی داعش هم یک چیز معمولی نبود.

- امیرالمؤمنین فرمود «ملتی که درخانه‌ی خودش درگیر با دشمن بشود ذلیل میشود،‌ نگذارید به خانه‌ی شما برسد.» لذا نیروهای ما رفتند، سرداران برجسته‌ی ما رفتند، شهید عزیز ما سلیمانی و یارانش و همکارانش رفتند جوانها را هم در عراق، هم در سوریه. اول در عراق، بعد در سوریه سازماندهی کردند، مسلح کردند، جوانهای خود آنها را، ایستادند در مقابل داعش، کمر داعش را شکستند توانستند غلبه پیدا کنند. نوع حضور ما درحضور نظامی در سوریه در عراق هم همین‌جور به معنای این نبود که ما لشکرهایمان را برداریم ببریم آنجا بجای ارتش آن کشور.

-کاری که نیروهای ما می‌توانستند انجام بدهند و انجام دادند کار مستشاری بود مستشاری یعنی چه؟ یعنی تشکیل قرارگاههای مهم مرکزی و اصلی، تعیین راهبردها و تعیین تاکتیکها و در مواقع ضروری ورود در میدان جنگ اما از همه مهمتر بسیج جوانان خود آن منطقه البته جوانهای ما هم، بسیجی‌های ما هم بی‌تاب، مشتاق، با اصرار، خیلی‌هایشان رفتند.

- در سوریه شهید سلیمانی یک گروه چند هزار نفری را از جوانهای خود آنها آموزش داد، مسلح کرد، سازماندهی کرد، آماده‌شان کرد ایستادند.

ـ بعد البته خب بعدها متأسفانه بعضی از خود مسئولان نظامی آن کشور ایراد درست کردند، مشکل درست کردند، چیزی که به نفع خودشان بود از آن صرف‌نظر کردند متأسفانه. و بعد از آن که فتنه‌ی داعش خاموش شد نیروها بخشی از نیروها برگشتند، بخشی ماندند در آنجا.

ـ در همین قضایا هم بودند و حضور داشتند منتها همان‌طور که عرض کردم جنگ اصلی را ارتش آن کشور باید بکند. در کنار ارتش آن کشور است که نیروی بسیجی که از جای دیگر آمده می‌تواند بجنگد. اگر ارتش آن کشور ضعف نشان داد از این بسیجی کاری برنمی‌آید و این اتفاق متأسفانه افتاد.

ـ وقتی روح ایستادگی و مقاومت کم بشود می‌شود، این مصیبت‌هایی که امروز بر سر سوریه دارد می‌آید که خدا می‌داند تا کی ادامه پیدا کند، تا کی جوان‌های سوریه ان‌شاءاللّه بیایند در میدان و جلویش را بگیرند؛ این بر اثر همان ضعف‌هایی است که آنجا نشان داده شد.

- عوامل استکبار بعد از این حوادث سوریه خوشحالند، به خیال اینکه با سقوط دولت سوریه که طرفدار مقاومت بود جبهه‌ی مقاومت دیگر ضعیف شده.

ـ اینها سخت در اشتباهند؛ آن کسانی که خیال می‌کنند با این چیزها جبهه‌ی مقاومت ضعیف شده است درک درستی از مقاومت و جبهه‌ی مقاومت ندارند. نمیدانند جبهه‌ی مقاومت اصلاً یعنی چه.

- جبهه‌ی مقاومت یک سخت‌افزار نیست که بشکند یا از هم فرو بریزد یا نابود بشود. مقاومت یک ایمان است، یک تفکر است، یک تصمیم قلبی و قطعی است، مقاومت یک مکتب است یک مکتب اعتقادی است. چیزی که ایمان یک عده مردم است با فشار آوردن نه فقط ضعیف نمیشود بلکه قوی‌تر می‌شود.

ـ انگیزه‌ی افراد جبهه‌ی مقاومت و عناصر جبهه‌ی مقاومت با دیدن خباثتها  قوی‌تر میشود و دامنه‌ی جبهه‌ی مقاومت گسترده‌تر می‌شود.

- مقاومت اینجوری است؛ وقتی جنایات سبُعانه‌ی دشمن را می‌بینند آن کسانی که تردید داشتند که باید مقاومت کرد یا نه، از تردید بیرون می‌آیند می‌فهمند که جز با سینه سپر کردن در مقابل ستمگر و ظالم و زورگو نمی‌شود انسان راه خودش را ادامه بدهد، باید بایستد، باید مقاومت کند مقاومت یعنی این.

- شما حزب‌اللّه لبنان را نگاه کنید ببینید، مصیبتی که بر حزب‌اللّه وارد شد شوخی بود؟ کسی مثل سید حسن نصراللّه را حزب‌اللّه از دست داد این چیز کمی بود؟ حملات حزب‌اللّه، قدرت حزب‌اللّه، مشت محکم حزب‌اللّه بعد از این بیشتر از قبل شد. این را دشمن هم فهمید و قبول کرد.

- آنها خیال کردند حالا که ضربه زدند می‌توانند وارد سرزمین لبنان بشوند، حزب‌اللّه را عقب بزنند تا فلان جا، مثلاً تا نهر لیتانی جلو بیایند، نتوانستند بیایند، حزب‌اللّه ایستاد با کمال قدرت کاری کرد که خود آنها آمدند گفتند آتش‌بس. مقاومت این است.

- سؤالی اینجا مطرح می‌شود. آیا با این توصیفی که ما از مسائل سوریه کردیم، در این چند سال در سوریه حضور داشتیم یا نه؟ خب همه می‌دانند که بله. شهدای حرم، شهدای دفاع از حرم نشان دهنده‌ی این است که ما حضور داشتیم.

ـ ما به دولت سوریه کمک کردیم، لکن قبل از اینکه ما به دولت سوریه کمک کنیم، در یک مقطع حساسی دولت سوریه یک کمک حیاتی به ما کرد. این را اغلب اطلاع ندارند.

ـ در بحبوحه‌ی دفاع مقدس آن وقتی که همه برای صدام کار می‌کردند و علیه ما کار می‌کردند، دولت سوریه آمد یک حرکت تعیین کننده‌ی بزرگی به نفع ما انجام داد و علیه صدام و آن این بود که لوله‌ی نفتی را که نفت آنجا را می‌برد به مدیترانه و به اروپا و پولش برمی‌گشت در کیسه‌ی صدام، این لوله را قطع کرد، این لوله را قطع کرد. غوغایی شد در دنیا. نگذاشت نفتی که برای صدام است، این جریان پیدا کند.

ـ خود دولت سوریه هم از این عبور این مسیر به اصطلاح از این ترانزیت نفت سود می‌برد، پول می‌گرفت. از آن پول هم صرفنظر کرد. البته عوضش را گرفت از ما. یعنی جمهوری اسلامی این خدمت را بی‌عوض نگذاشت. آنها اول کمک کردند.

................................

پایان پیام |۳۴۸