به گزارش خبرگزاری بینالمللی اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ در شرایطی که نخستوزیر رژیم صهیونیستی، بنیامین نتانیاهو، بهعنوان یک جنایتکار جنگی تحت تعقیب دادگاه کیفری بینالمللی قرار دارد و طی ماههای گذشته به دلیل ترس از بازداشت، بهندرت به سفرهای خارجی رفته، تحولات حساس منطقهای، بحران غزه و رخدادهای داخلی سرزمینهای اشغالی او را وادار کرده تا پس از گذشت مدت کوتاهی از سفر قبلی خود به واشنگتن، برای گفتگو با ترامپ بار دیگر راهی آمریکا شود. به زعم نتانیاهو این گفتوگوها به دلیل نقش محوری آمریکا در جنگ غزه بهعنوان اصلیترین حامی رژیم صهیونیستی و تأثیرگذار بر معادلات منطقه، میتوانست تعیینکننده باشد.
اما با وجود توقعات بالای مقامات صهیونیست برای دستیابی به موفقیتی راهبردی یا لااقل سیاسی از این سفر، این دیدار بدون هیچ دستاورد ملموسی پایان یافت به طوری که بسیاری از رسانههای صهیونیستی آن را «شکستی مفتضحانه» برای نتانیاهو توصیف کردند.
طبق اعلام رسانههای صهیونیستی، سفر بنیامین نتانیاهو به آمریکا و مذاکرات او با دونالد ترامپ پیرامون سه محور اصلی لغو تعرفههای آمریکا بر صادرات از این رژیم، تداوم جنگ غزه، و مذاکرات هستهای ایران، نتوانست به اهداف مورد نظر دست یابد. مخالفان سیاسی نتانیاهو از جمله اعضای حزب مرتز، این سفر را «سفری تبلیغاتی و بیثمر» توصیف کردند که هزینه زیادی برای رژیم صهیونیستی داشته است.
گزارشها و تحلیلهای رسانههای عبریزبان
اکثریت رسانههای صهیونیستی این سفر را نوعی «شکست دیپلماتیک"» ارزیابی کردند که نهتنها کمکی به کاهش یا حذف تعرفهها بر کالاهای تولید شده در سرزمینهای اشغالی نکرد، بلکه نتانیاهو حتی موفق نشد حمایت لازم برای ادامه جنگ غزه یا اقدام نظامی احتمالی علیه ایران را نیز جلب کند.
رسانههای برجستهای چون هاآرتص و یدیعوت آحارونوت این سفر را «فرصتی از دسترفته» برای نتانیاهو دانستند، چراکه وی نتوانست هیچ تضمین ملموسی از ترامپ دریافت کند.
روزنامه محافظهکار «اسرائیل هیوم» در گزارشی به شکست هیئت صهیونیست در درک مواضع ترامپ درباره مذاکرات با ایران پرداخت و نوشت: «رهبری سیاسی اسرائیل در تلاش است با بیان اینکه از احتمال چنین مذاکراتی مطلع بوده، از شوک موجود بکاهد، زیرا ترامپ همواره از تمایل خود به مذاکره بر سر مسئله هستهای ایران سخن گفته است».
یکی از منابع حاضر در هیئت صهیونیستی در سفر به آمریکا، به این روزنامه گفته است: «شوک کاملا در چهرهها نمایان بود. آخرین اطلاعاتی که روز گذشته به نتانیاهو داده شد، حاکی از آن بود که اسرائیل در محتوای مذاکرات گنجانده خواهد شد که این نکته، جنبهای بسیار مثبت دارد.
ایتامار آیشنر، تحلیلگر سیاسی روزنامه راستگرای یدیعوت آحارونوت نوشت که اظهارات ترامپ و نتانیاهو پس از دیدارشان در کاخ سفید نشان میدهد که سفر شتابزده نتانیاهو به واشنگتن بهدلیل موضوع تعرفهها نبوده، بلکه بهخاطر «آغاز مذاکرات آمریکا با ایران» صورت گرفته است.
این روزنامه همچنین گزارش داد که پاسخ ترامپ به نتانیاهو درباره تعرفه ۱۷ درصدی آمریکا بر کالاهای ساخت سرزمینهای اشغالی «تند و حتی تا حدی تحقیرآمیز» بوده است. نتانیاهو که مستقیما از مجارستان به واشنگتن پرواز کرده بود، عملاً دستخالی بازگشت.
ایتامار آیشنر نوشت: «نخستوزیر اسرائیل هدیهای را که به دنبالش بود دریافت نکرد. ترامپ نهتنها اعلام نکرد که تعرفهها را کاهش میدهد یا حذف میکند، بلکه گفت آمریکا سالانه ۴ میلیارد دلار به اسرائیل کمک میکند؛ رقمی که بیشتر از کمک به هر کشور دیگری در جهان است».
همچنین روزنامه اقتصادی کالکالیست در گزارشی با عنوان «نتانیاهو در متقاعد کردن ترامپ برای لغو تعرفههای تجاری شکست خورد» نوشت که ترامپ گفته است: «ما هر سال میلیاردها دلار به اسرائیل میدهیم».
شبکه کان نیز گزارش داد که «دیداری که در ابتدا دوستانه به نظر میرسید، بهسرعت به نمایش قدرت ترامپ تبدیل شد و نتانیاهو را بدون هیچ دستاوردی در حوزه دیپلماتیک، بدون پیشرفتی در مسئله گروگانها، و بدون هیچ پاسخ روشنی درباره مذاکرات پشتپرده ایران و آمریکا تنها گذاشت.
صورتحسابهای سنگین نتانیاهو برای آمریکا
با آنکه رسانههای صهیونیستی از ناکامی نتانیاهو در دستیابی به اهدافش در گفتوگو با ترامپ سخن گفتهاند، اما بهطور مشخص اشاره نکردهاند که چرا دولت آمریکا حاضر نشد به خواستههای نتانیاهو واکنش منعطفتری نشان دهد. دلیل اصلی این مسئله، از یک سو به هزینههای سنگین اقتصادی، نظامی و سیاسی بازمیگردد که نتانیاهو طی سالهای گذشته بر واشنگتن تحمیل کرده و با نگاه تجاری ترامپ به سیاست خارجی در تضاد است و از سوی دیگر به آگاهی کاخ سفید از باتلاقی بازمیگردد که نتانیاهو در آن گرفتار شده و حالا میخواهد با استفاده از ترامپ از آن رهایی یابد. اما همه میدانند که همسویی آمریکا با جاهطلبیهای نظامی نتانیاهو، بهویژه در قبال ایران، عواقب خوبی برای سیاست و منافع واشنگتن در غرب آسیا نخواهد داشت.
نارضایتی پنهان ترامپ از هزینههای اقتصادی که ماجراجوییهای جنگطلبانه نتانیاهو طی دو سال گذشته بر واشنگتن تحمیل کرده، در امتناع او از تعلیق یا کاهش تعرفههای اقتصادی بر کالاهای ساخت سرزمینهای اشغالی کاملا مشهود بود؛ جایی که ترامپ با لحنی طعنهآمیز از کمک ۴ میلیارد دلاری آمریکا به رژیم صهیونیستی سخن گفت تا نشان دهد هزینههای سنگین نظامی تلآویو در جنگ با غزه و لبنان و درگیر شدن آمریکا در جنگ یمن در دریای سرخ، که بسیار بیش از این رقم ادعایی بوده، او را آزردهخاطر کرده است.
نتانیاهو طی دو سال گذشته از اعتبار اقتصادی و نظامی آمریکا، بودجه و وجهه آن استفاده کرد و با وعده نابودی کامل جنبش حماس و آزادی اسرای صهیونیست با عملیات گسترده نظامی در غزه، واشنگتن را با خود همراه کرد. اما در نهایت مجبور شد با حماس برای آزادی اسرای خود توافق آتشبس امضا کند. در جریان این تبادل اسرا، دروغهای رهبران نظامی و سیاسی تلآویو درباره نابودی قدرت حماس برملا شد و گروههای مقاومت فلسطینی با نمایش قدرت، نشان دادند که رؤیاهای ترامپ درباره کنترل بر غزه و بهرهبرداری اقتصادی از آن برای جبران هزینههای سنگین جنگ، غیرممکن است.
در چنین شرایطی، نتانیاهو برای حل بحرانهای سیاسی داخلی کابینه و کاهش فشار پروندههای فساد خود، بار دیگر با همان وعده تکراری نابودی حماس به واشنگتن سفر کرد تا از ترامپ برای ادامه جنگ حمایت بگیرد. اما این بار ترامپ با او همراه نشد، چرا که گویا رئیسجمهور آمریکا از تزریق پول به چاه بیانتهای مطالبات نتانیاهو خسته شده است. همچنین ترامپ نمیخواهد سایه جنگ غزه، سفر آیندهاش به عربستان سعودی را تحتالشعاع قرار دهد. از سوی دیگر، نتانیاهو نه موقعیت قدرتمندی در سرزمینهای اشغالی دارد و نه ترامپ میخواهد روی اسب بازنده شرطبندی کند.
مذاکرات آمریکا با ایران
درخصوص مذاکرات با ایران، ترامپ بیتردید خطر مطالبات رژیم صهیونیستی و شخص نتانیاهو برای روند این مذاکرات و نیز تمایل نتانیاهو برای ایجاد محاسبه غلط برای آمریکا و کشاندن این کشور به رویارویی نظامی با ایران را لحاظ میکند.
ایران بهطور کامل نسبت به حسن نیت و اراده طرف آمریکایی بدبین است که این بدبینی ناشی از تجربه خروج یکجانبه آمریکا از توافق هستهای سال ۲۰۱۵ موسوم به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) در دوره نخست ریاستجمهوری ترامپ و خودداری آمریکا از رفع تحریمها است. از همین رو، نقش مداخلهگرانه رژیم صهیونیستی در روند مذاکرات، فقط به این بیاعتمادی دامن خواهد زد.
همچنین، تهران بارها اعلام کرده که تنها بر سر موضوع هستهای و رفع تحریمها مذاکره خواهد کرد. همانگونه که تا امروز نیز در موضوع نظارتهای فراتر از پادمان آژانس بینالمللی انرژی اتمی شفاف عمل کرده و هیچ انحرافی از ماهیت صلحآمیز برنامه هستهای ایران از سوی این نهاد یا نهادهای اطلاعاتی آمریکا گزارش نشده، باب گفتوگو برای ایجاد اعتماد متقابل در ازای لغو تحریمها باز است.
اما ایران صراحتا هرگونه مذاکره درباره توانمندیهای دفاعی مشروع یا سیاستهای اصولی خود در قبال متحدان منطقهای این کشور را خط قرمز اعلام کرده است. در این میان، سخنان نتانیاهو درباره استفاده از الگوی لیبی در گفتوگو با تهران، در واقع نقض آشکار اصل مذاکره از همان آغاز محسوب میشود و بدبینی ایران به انگیزههای ترامپ برای گفتوگو را بیشتر خواهد کرد.
هرچند ترامپ همواره لحن تهدیدآمیز خود را حفظ کرده، اما او و استراتژیستهای نظامی و سیاسی کاخ سفید بهخوبی میدانند که آغاز یک رویارویی نظامی با تهران، پیامدهای نامعلومی بههمراه خواهد داشت. بهگفته مقامهای ایرانی، این امر نهتنها برنامه هستهای ایران را پیچیدهتر خواهد کرد بلکه ترامپ را درگیر بحرانی بزرگ در سطح منطقهای و بینالمللی خواهد ساخت. از آنجا که فناوری هستهای در ایران کاملا بومی است، هیچکس قادر به از بین بردن آن نخواهد بود. بنابراین، فشارهای نتانیاهو برای سوق دادن آمریکا به محاسبه غلط تقابل نظامی با ایران، نمیتواند از دید ترامپ پنهان مانده باشد.
در پایان باید گفت که سفر نتانیاهو به آمریکا و دیدار با ترامپ، برخلاف انتظارات مقامات صهیونیست، هیچگونه دستاورد ملموسی در پی نداشت. ترامپ نه تنها خواستههای اقتصادی و امنیتی تلآویو را نپذیرفت، بلکه به طور ضمنی از هزینههای تحمیلی سیاستهای جنگطلبانه رژیم صهیونیستی انتقاد کرد. درحالیکه نتانیاهو تلاش داشت با تحریک ترامپ به ادامه جنگ در غزه و تقابل با ایران، بحرانهای داخلی خود را مدیریت کند، اما واقعگرایی تیم ترامپ و تجربه شکستخورده واشنگتن در منطقه، مانعی جدی برای پذیرش این رویکردها بود. به نظر میرسد رژیم صهیونیستی دیگر نمیتواند همچون گذشته، واشنگتن را بهراحتی به پیروی از سیاستهای خود وادار کند.
**************
پایان پیام/ 345