به گزارش خبرگزاری بینالمللی اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ پس از عقبنشینی آمریکا از عملیات خود در یمن و اعلام توقف یکجانبه بمبارانها علیه یمن، اکنون این کشور در قبال حماس نیز در حال عقبنشینی از مواضع پیشین خود است. گزارشها حاکی از آن است که دولت ترامپ شرط خلع سلاح حماس برای توافق آتشبس در غزه را کنار گذاشته است که این مسأله نشاندهنده تغییری اساسی در سیاست آمریکا در منطقه در جریان مذاکرات آتشبس در غزه به شمار میآید.
به گزارش العربی الجدید، مذاکرهکنندگان آمریکایی به طرف مصری اطلاع دادهاند که مطالبه خلع سلاح حماس میتواند فعلا از دستور کار کنار گذاشته شود.
بر اساس این گزارش، منابع آمریکایی اعلام کردهاند که در مرحله نخست، آتشبس در غزه بدون خلع سلاح حماس نیز ممکن است. یک منبع مصری آگاه از روند مذاکرات به العربی الجدید گفته است که مقامات آمریکایی تمایل خود برای به تعویق انداختن خلع سلاح حماس را تا پس از اجرای هرگونه توافق آتشبس ابراز کردهاند و معتقدند میتوان در مرحله اول بدون خلع سلاح حماس به یک آتشبس انسانی دست یافت. این تحول، تغییری چشمگیر نسبت به مواضع قبلی آمریکا درباره حماس به شمار میآید.
بررسی دلایل تغییر اولویتها در سیاست آمریکا
گزارشها درباره تغییر اولویت آمریکا کمتر از یک هفته پس از اعلام توقف عملیات در یمن از سوی ترامپ منتشر شده است. رئیسجمهور آمریکا هفته گذشته اعلام کرد که دیگر یمن را بمباران نخواهد کرد و به نظر میرسد اکنون دیدگاه او درباره حماس نیز تغییر کرده است.
پیشتر، ترامپ طرحی برای غزه ارائه کرده بود که فراتر از خلع سلاح حماس، خواهان کوچ اجباری و دائمی ساکنان غزه از این نوار ساحلی ویرانشده بود. تا جایی که بسیاری از متحدان غربی و اروپایی آمریکا از جمله وزارت خارجه آلمان، طرحهای ترامپ برای تصرف نوار غزه و جابهجایی فلسطینیان ساکن این منطقه را رد کردند.
پس از مخالفتهای گسترده کشورهای عربی منطقه و کشورهای اروپایی با کوچ اجباری ساکنان غزه، آمریکا ارسال کمکهای بشردوستانه را به خلع سلاح حماس گره زد و در همین راستا، وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد که ارسال کمک به غزه منوط به آزادی گروگانها از سوی حماس و خلع سلاح این گروه است.
با این حال، دولت آمریکا اکنون بهطور صریح بر آتشبس در غزه بدون گرهزدن آن به خلع سلاح حماس تأکید میکند و در واقع، برخلاف گذشته، خلع سلاح دیگر اولویت ترامپ نیست.
شاید تجربه چندین ماه بمباران بینتیجه در یمن باعث شده آمریکاییها به این نتیجه برسند که بمباران غزه نیز ثمربخش نخواهد بود؛ از همین رو، پس از تغییر موضع در قبال یمن و اعلام توقف بمبارانها، ترامپ اکنون بر آتشبس در غزه حتی بدون خلع سلاح حماس تاکید میکند.
از سوی دیگر، جنگ ۱۹ ماهه در غزه نیز برای صهیونیستها نتایج مطلوبی به همراه نداشته است و رهبران این رژیم نیز به بیحاصلی این جنگ اذعان کردهاند. برای نمونه، رام بن باراک، عضو کنست، پارلمان رژیم صهیونیستی، ماه گذشته اعتراف کرد که جنگ علیه غزه به جایی نرسیده و «ما در حال باخت هستیم.»
این سیاستمدار صهیونیست با اشاره به فروپاشی اقتصاد رژیم صهیونیستی و انزوای بینالمللی آن افزود: «ارتش مجبور است برای تسلط بر مناطقی بجنگد که پیش از این آنها را تصرف کرده بود و برای این کار هر روز باید سربازان بیشتری کشته شوند.»
همچنین یائیر لاپید، رهبر اپوزیسیون رژیم صهیونیستی، جنگ جاری علیه نوار غزه را بینتیجه دانسته و ادامه آن را عامل اصلی بحران اقتصادی و تورم بالا در سرزمینهای اشغالی ارزیابی کرده است. در چنین شرایطی، بهنظر میرسد اولویت ترامپ در تأکید بر آتشبس در غزه، نجات همپیمان دیرینه آمریکا، یعنی رژیم صهیونیستی از باتلاق این جنگ باشد.
نابودی حماس؛ ماموریتی غیرممکن
در مورد هدفگذاری آمریکا و رژیم صهیونیستی برای نابودی حماس، باید چند نکته را مد نظر قرار داد. اول این که جنبش حماس که اکنون وارد چهارمین دهه فعالیت خود شده، نهادی بروکراتیک اما متنوع است. وجود شاخههای سیاسی، نظامی و اجتماعی مستقل از هم نشاندهنده کارکردهای ویژه این سازمان است که هرکدام دارای وظایف، نقشها و ساختار سلسلهمراتبی خاص خود هستند. طی سالیان فعالیت، عملکرد بروکراتیک حماس و حضور رهبران تاثیرگذار در آن، این جنبش را قادر ساخته تا هم نماینده سیاسی فلسطینیان باشد و هم بتواند به سرعت نیروهای ازدسترفته در جنگهای ویرانگر را جایگزین کند. در عین حال، تداخل و هماهنگی ساختارهای قدرت بین رهبری حماس در داخل غزه و خارج از آن، فرصت جذب حمایت سیاسی و بینالمللی برای این جنبش را فراهم کرده است.
مطلب بعد این که حماس ریشه در تار و پود جامعه فلسطینی دارد. جنبشهایی مانند حماس که از حمایت اجتماعی گسترده برخوردارند، بهراحتی قابل جایگزینی با گروهی دیگر نیستند. در واقع، یکی از مشکلات پیش روی رژیم صهیونیستی و نیز تشکیلات خودگردان فلسطین، آن است که حماس بهطور عمیقی در جامعه فلسطین ریشه دارد و از طریق خدمات اجتماعی، بر زندگی روزمره فلسطینیان تاثیر میگذارد. به گفته خالد حروب، تحلیلگر سیاسی مسائل خاورمیانه، یافتن دلایل محبوبیت حماس دشوار نیست چرا که این جنبش همچنان «صدای کرامت فلسطینیان و نماد دفاع از حقوق آنان» تلقی میشود. همین حمایت مردمی موجب شده این جنبش بتواند به جذب نیرو بپردازد، منابع مالی جمعآوری کند و ظرفیتهای حیاتی خود را بازسازی کرده و برای ادامه بقا در آینده توان خود را حفظ نماید.
نکته دیگر در این رابطه، این که اقدامات تروریستی رژیم صهیونیستی، از جمله ترور هدفمند رهبران حماس، موجب افزایش مشروعیت این جنبش شده است. همزمان، افزایش شمار شهدا در غزه، محبوبیت حماس را به عنوان تنها نیروی مدافع غیرنظامیان در برابر وحشیگری صهیونیستها بالا برده است. بنا بر اعلام وزارت بهداشت غزه، ۶۰ درصد فلسطینیان اعلام کردهاند که لااقل یک نفر از اعضای خانواده آنها به شهادت رسیده است و ۸۰ درصد نیز گفتهاند که یکی از اعضای خانواده آنها شهید یا مجروح شده است.
زندگی روزمره در غزه دیگر حالت عادی ندارد. تقریبا تمام جمعیت 1.9 میلیون نفری غزه آواره شدهاند و به نیازهای اولیه زندگی دسترسی ندارند. در چنین شرایطی، حماس تنها نیرویی است که از مردم غزه حمایت میکند. نظرسنجی مرکز پژوهشهای سیاستگذاری فلسطین نشان میدهد که تا پایان ماه مه، ۶۳ درصد فلسطینیان، رژیم صهیونیستی را مسئول وضعیت کنونی مردم غزه میدانند. در حالی که تنها ۸ درصد حماس را مقصر میدانند.
همچنین باید تاکید کرد که جنبش حماس با وجود جنگ طولانیمدت با رژیم صهیونیستی تضعیف نشده است. شواهد اندکی وجود دارد که نشان دهد حماس در برابر رژیم اشغالگر تضعیف شده باشد. در ماههای اخیر، حماس همچنان به تاکتیکهای چریکی و حملات راکتی فرامرزی علیه سرزمینهای اشغالی ادامه داده و نشان داده که همچنان توانایی تهدید و هدف قرار دادن رژیم صهیونیستی را دارد.
در همین رابطه، هفته گذشته فرماندهی جبهه داخلی ارتش صهیونیستی اعلام کرد که آژیرهای هشدار در شهر سدیروت در نزدیکی غزه به صدا درآمدهاند و احتمال شلیک راکت وجود داشته است؛ موضوعی که نشان میدهد حماس همچنان قادر به هدف قرار دادن مناطق اشغالی است.
در پایان باید گفت که چرخش سیاست آمریکا در قبال حماس، از تأکید بر خلع سلاح تا پذیرش آتشبس بدون آن، نشاندهنده واقعگرایی فزاینده واشنگتن در مواجهه با تحولات پیچیده خاورمیانه است. شکست راهبرد نظامی در یمن، بنبست جنگ در غزه و افزایش حمایت مردمی از حماس، آمریکا را به این جمعبندی رسانده که ادامه فشارها بدون بازنگری راهبردی، نه تنها بینتیجه بلکه به زیان منافع منطقهایاش خواهد بود. در این میان، هدف نهایی ترامپ نه تحقق عدالت، بلکه نجات رژیم صهیونیستی، یعنی متحد و همپیمان استراتژیک خود از یک شکست نظامی و سیاسی سنگین در غزه باشد.
**************
پایان پیام/ 345