به گزارش خبرگزاری بینالمللی اهلبیت(ع) ـ ابنا: حجت الاسلام و المسلمین محمد حسین امین، نویسنده و پژوهشگر دینی، در نوشتاری اختصاصی برای ابنا، به اهمیت و جایگاه خطیر والدین در والدگری و تربیت فرزند پرداخته اند.
محمد حسین امین/ نویسنده و پژوهشگر دینی
تربیت فرزند، هنری ظریف و مسئولیتی خطیر است که سنگ بنای آن نه در کتابهای نظری، که در رفتار روزمره والدین نهاده میشود. اسلام به عنوان دینی جامع، برای این نقش حیاتی، چارچوبهایی روشن و الگوهایی بیبدیل ارائه کرده است. در این نگاه، پدر و مادر، «مربیانی» هستند که پیش از آموزش زبانی، با منش و اخلاق خود، درس زندگی میدهند. اهمیت الگوی رفتاری والدین تا جایی است که میتوان ادعا کرد سرنوشت دینی و اخلاقی نسل آینده، بیش از هر عامل دیگری، در گرو نحوه تعامل و کنشهای آنان در برابر دیدگان کودکان است.
قرآن و عترت؛ والدین به مثابه اسوه حسنه
قرآن کریم با صراحت، الگوپذیری انسانها به ویژه فرزندان از والدین را به عنوان یک واقعیت روانشناختی به رسمیت میشناسد. در آیهای میخوانیم که برخی از انسانها در قیامت، پدران خود را مسبب گمراهی خود میدانند.(1) این آیه به روشنی نشان میدهد که رفتار نادرست والدین، میتواند تا مرز انحراف و ضلالت فرزندان اثرگذار باشد. در نقطه مقابل، خداوند پیامبر اکرم(ص) را به عنوان «اسوه حسنه» برای همه مؤمنان معرفی میکند.(2) این مفهوم به خانواده نیز تسری مییابد؛ والدین مؤمن، موظفند در محدوده خانه و خانواده، خود را به «الگوی نیکو» برای فرزندان تبدیل کنند.
در روایات اهلبیت(ع) نیز این امر مورد تأکید فراوان قرار گرفته است. امام صادق(ع) در بیانی عمیق میفرماید: «کُونُوا دُعَاةَ النَّاسِ بِغَیرِ أَلْسِنَتِکُمْ؛ مردم را با غیر زبانهایتان [= با اعمال و رفتارتان] به سوی خوبیها دعوت کنید.»(3) این حدیث شریف، شاهکلید تربیت در خانواده است. فرزند، فریادهای پندآمیز پدر و مادر را زود فراموش میکند، اما ادب و مهربانی، راستگویی و صلابت ایمانی آنان را هرگز از یاد نمیبرد. آنچه در عمل میبیند، به عنوان حقیقت زندگی در ضمیر ناخودآگاهش حک میشود.
از منظر اسلامی، والدیت تنها یک رابطه بیولوژیک نیست، بلکه یک «پیمان الهی» و امانتداری بزرگ است. امام سجاد(ع) در رساله حقوق، حق فرزند بر پدر را چنین بیان میدارد: «وَ أَمَّا حَقُ وَلَدِکَ فَأَنْ تَعْلَمَ أَنَّهُ مِنْکَ ... وَ أَنَّ مَسْؤُولِیَّتَکَ فِیمَا وُلِّیتَ مِنْ حُسْنِ الْأَدَبِ وَ الدِّلالَةِ عَلَی رَبِّهِ عَزَّ وَ جَلَّ؛ و اما حق فرزندت بر تو این است که بدانی او از توست ... و مسئولیت تو در قبال او، نیکو ادب کردن و راهنماییاش به سوی پروردگار بزرگ است.»(4) این مسئولیت خطیر، جز از طریق ارائه الگوی عملی ممکن نخواهد بود. چگونه میتوان فرزندی را به نماز سفارش کرد، در حالی که خود به آن بیاعتناست؟ چگونه میتوان از راستگویی گفت، ولی در عمل خلاف آن را نشان داد؟
سیره معصومان(ع)؛ ترجمه عملی آیات تربیت
برای درک عینی اهمیت الگوی والدینی، هیچچیز گویاتر از سیره عملی اهلبیت(ع) نیست. آن بزرگواران که خود اسوههای مطلق هستند، در جایگاه پدر و مادر، درسهای عملی بیشماری برای بشریت به یادگار گذاشتهاند. رابطه عاطفی و احترام آمیز پیامبر اکرم(ص) با دخترش فاطمه(س) به گونهای بود که هرگاه حضرت فاطمه(س) وارد میشدند، پیامبر(ص) به احترام ایشان از جای برمیخاستند و او را در بهترین جای مجلس مینشاندند.(5) این رفتار، الگویی ماندگار برای نحوه رفتار پدر با دختر و تکریم شخصیت فرزند است.
امام علی(ع) در عین اقتدار و صلابت در میدان جنگ، در خانه با فرزندانش چنان با مهر و مدارا رفتار میکرد که گویی دوستی همسن و سال آنان است. داستان بازی کردن امام(ع) با فرزندانش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) و سوار کردن آنان بر پشت خود، نشاندهنده عمق ارتباط عاطفی و اهمیت مشارکت در دنیای کودکانه فرزندان است.(6) این رفتار، به کودک میآموزد که محبت و شادی، بخشی جداییناپذیر از زندگی دینی است. همچنین، سیره حضرت زهرا(س) به عنوان مادری که با سادهزیستی و عبادت و خدمت به همسر، فضای خانه را آکنده از معنویت کرده بود، الگویی بینظیر برای مادران است. ایشان در عین مشقتهای زندگی، چنان به تربیت فرزندان همت گماشتند که هر یک، اسوهای برای عالم بشریت شدند.
امام سجاد(ع) نیز با نگارش رساله حقوق، فصلنامهای عملی برای روابط انسانی ارائه داد. منش و رفتار ایشان با فرزندانش، به ویژه امام باقر(ع)، نمونهای از تربیت مبتنی بر احترام متقابل و تفهیم عملی معارف بود. روایت است که ایشان در مناسبتهای مختلف، با بیان شیوا و رفتاری سراسر محبت، وظایف دینی و اخلاقی را به فرزند خود میآموخت.(7) این نشان میدهد که الگوی والدینی در سیره ائمه(ع)، ترکیبی است از عطوفت بیپایان، مرزبندیهای اخلاقی روشن و آموزش غیرمستقیم از طریق رفتار.
آسیبشناسی الگوی غلط؛ وقتی رفتار والدین ویرانگر میشود
همانگونه که رفتار صحیح والدین میتواند سازنده و هدایتگر باشد، الگوی غلط آنان نیز میتواند ویرانگر و انحرافی عمل کند. اسلام با بینشی واقعبینانه، به این خطر نیز اشاره کرده است. گاه والدین ناآگاهانه، با رفتارهای دوگانه خود، اولین شکاف در باورهای کودک ایجاد میکنند. تذکر زبانی به رعایت حجاب، در حالی که خود در انتخاب پوشش بیتفاوت هستند، یا توصیه به راستگویی، در حالی که دروغهای مصلحتآمیز در گفتار روزمره آنان جاری است، باعث ایجاد «تناقض شناختی» در فرزند میشود. این تناقض، یا به بیاعتمادی به والدین منجر میشود یا به نسبیگرایی اخلاقی در فرزند.
یکی از خطرناکترین الگوهای غلط، «تربیت مبتنی بر تبعیض» بین فرزندان است. رسول خدا(ص) به صراحت از تفاوت نگذاشتن بین فرزندان در ابراز محبت و بخشش نهی فرمودهاند.(8) تبعیض، نه تنها کینه و حسادت را در دل فرزندان میافروزد، بلکه تصویری ناعادلانه از خداوند (به عنوان پدر بزرگ عالم) نیز در ذهن آنان شکل میدهد. آسیب دیگر، الگوی «خشونت کلامی یا فیزیکی» است. فریاد زدن بر سر کودک، تحقیر و توهین به او، یا تنبیه بدنی بیرویه، علاوه بر آسیبهای روانی ماندگار، این پیام را به کودک منتقل میکند که خشونت، راه حل مشکلات است و او نیز در آینده میتواند از این روش استفاده کند.
الگوی «مصرفگرایی و تجملمحوری» والدین در عصر حاضر نیز از چالشهای جدی است. وقتی ارزشهای خانواده بر محور ظواهر مادی و چشموهمچشمی میچرخد، کودک، خوشبختی را در داشتنِ بیشتر میبیند، نه در بودنِ بهتر. این الگو، با آموزههای قناعت و سادهزیستی که در سیره اهلبیت(ع) موج میزند، در تضاد کامل است. امام علی(ع) میفرماید: «مَنْ رَضِیَ عَنْ نَفْسِهِ کَثُرَ السَّاخِطُ عَلَیْهِ؛ کسی که از نفس خود [و وضعیت خود] راضی باشد، ناراضیان از او بسیار شوند.»(9) رضایت از داشتههای حلال و پرهیز از اسراف، درسی است که تنها با عمل والدین قابل انتقال است.
راهکارهای عملی برای تبدیل شدن به الگوی مؤثر
برای آنکه والدین بتوانند الگویی اثرگذار و مثبت برای فرزندان خود باشند، نیازمند آگاهی، برنامهریزی و تلاش مستمر هستند. نخستین گام، «خودسازی و خودمراقبتی اخلاقی» والدین است. پدر و مادر باید پیش از پرداختن به تربیت فرزند، به اصلاح رفتارها و خلقیات خود بپردازند. این همان مفهوم «جهاد با نفس» است که در روایات بر آن تأکید شده است. گام دوم، «هماهنگی و همصدایی پدر و مادر» در روشهای تربیتی و ارائه الگو است. اگر پدر چیزی را تأیید و مادر همان را رد کند، کودک دچار سردرگمی و دورویی میشود. آنان باید در اصول کلی تربیت، وحدت رویه داشته باشند.
گام سوم، «مشارکت فعال و کیفیت وقت گذاری» است. الگو بودن، نیازمند بودن در کنار فرزند و تعامل معنادار با اوست. خواندن کتاب، گفتوگوی صمیمانه درباره مسائل روز، انجام بازیهای دستهجمعی و مشارکت در کارهای خانه همراه با فرزند، فرصتهای طلایی برای انتقال غیرمستقیم ارزشهاست. در خلال این فعالیتهاست که صبر، مسئولیتپذیری، نظم و تعاون عملاً آموزش داده میشود. گام چهارم، «شفافیت و اقرار به خطا» است. والدین باید بپذیرند که آنان نیز ممکن است اشتباه کنند. وقتی پدر یا مادر در رفتار خود خطایی مرتکب میشود، با شجاعت آن را بپذیرد و از فرزند عذرخواهی کند. این کار، نه تنها از اقتدار آنان نمیکاهد، بلکه الگوی بزرگی از فروتنی و مسئولیتپذیری در قبال اشتباهات را به کودک میآموزد.
در نهایت، «ایجاد فضای مذهبی جذاب و عاطفی» در خانه ضروری است. برپایی مراسم معنوی مانند خواندن دعاهای جمعی، جشنهای مذهبی و بیان داستانهای اهلبیت(ع) به زبان ساده و جذاب، باعث میشود کودک، دینداری را نه به عنوان مجموعهای از بایدهای خشک، بلکه به عنوان امری شیرین و زندگیساز ببیند. وقتی والدین با اشتیاق و حلاوت به نماز میایستند یا با علاقه از معصومین(ع) سخن میگویند، این اشتیاق به فرزند منتقل میشود. به فرموده امام کاظم(ع): «عَلَیْکُمْ بِتَعَاهُدِ الْقُرْآنِ...؛ بر شما باد به مواظبت و اهتمام به قرآن...»(10) اهتمامی که از عمل والدین آغاز میشود و به جان کودک مینشیند.
پاورقیها:
- قرآن کریم، سوره ابراهیم، آیه 21: «وَ بَرَزُوا لِلَّهِ جَمِیعاً فَقَالَ الضُّعَفَاءُ لِلَّذِینَ اسْتَکْبَرُوا إِنَّا کُنَّا لَکُمْ تَبَعاً فَهَلْ أَنْتُمْ مُغْنُونَ عَنَّا مِنْ عَذَابِ اللَّهِ مِنْ شَیْءٍ...».
- قرآن کریم، سوره احزاب، آیه 21: «لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کَانَ یَرْجُو اللَّهَ وَ الْیَوْمَ الْآخِرَ...».
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج2، ص78، ح7.
- ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول، ص256.
- مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج43، ص54.
- همان، ج43، ص285.
- همان، ج46، ص14.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج6، ص50: «سُئِلَ النَّبِیُّ (ص) عَنْ حَقِّ الْوَلَدِ عَلَی وَالِدِهِ قَالَ أَنْ یُحَسِّنَ اسْمَهُ وَ یُحَسِّنَ أَدَبَهُ... وَ لَا یُفَضِّلَ أَحَدَهُمَا عَلَی الْآخَر».
- آمدی، عبدالواحد، غرر الحکم و درر الکلم، ص683.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج2، ص610.
نظر شما