۷ دی ۱۴۰۴ - ۱۴:۰۸
۴ میلیون کودک سوری در سایه حکومت جولانی از تحصیل بازمانده‌اند

در حالی‌که شمار کودکان بازمانده از تحصیل در سوریه در سایه حکومت جولانی به حدود ۲.۴ میلیون نفر رسیده است، مسئولان و کارشناسان هشدار می‌دهند که آموزش برای خانواده‌های سوری به کالایی دست‌نیافتنی تبدیل شده است.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی اهل‌بیت(ع) ـ ابنا ـ بخش آموزش در سوریه با یکی از جدی‌ترین چالش‌های خود طی سال‌های اخیر روبه‌رو است؛ به‌طوری‌که بنا بر آمار وزارت آموزش و پرورش حکومت جولانی، حدود ۲.۴ میلیون کودک سوری خارج از مدرسه هستند و به دلایل اقتصادی، ساختاری و اجتماعی از تحصیل بازمانده‌اند.

براساس گزارش روزنامه العربی الجدید، «محمد عبدالرحمن ترکو» وزیر آموزش و پرورش حکومت جولانی در گفت‌وگویی ویژه با شبکه خبری سوریه اعلام کرد موضوع ترک تحصیل دیگر صرفاً یک مسئله آموزشی نیست، بلکه یک موضوع ملی بزرگ است که نیازمند همکاری همه‌جانبه دولت و نقش‌آفرینی جدی نهادهای بین‌المللی برای رسیدگی به وضعیت کودکان بازمانده از تحصیل است. گستردگی این بحران مستلزم راهکارهایی فراگیر فراتر از مرزهای وزارتخانه اوست.

وقتی فقر جای دفتر و کتاب را می‌گیرد

در روستاها و مناطق روستایی استان ادلب در شمال‌غرب سوریه، جایی که پیامدهای آوارگی با تنگنای اقتصادی در هم تنیده شده است، آموزش برای بسیاری از خانواده‌ها از یک حق بدیهی به رؤیایی دوردست تبدیل شده است. «رولا الاحمد» زنی آواره که در یکی از مجتمع‌های اسکان موقت در شمال این استان زندگی می‌کند، داستانی را روایت می‌کند که شبیه صدها خانواده دیگر است؛ خانواده‌هایی که شرایط بسیار دشوار آنان را ناچار به خارج کردن فرزندانشان از مدرسه کرده است. او می‌گوید که پسر ۱۲ ساله‌اش حدود دو سال پیش مجبور شد تحصیل را کنار بگذارد، زیرا خانواده دیگر توانایی تأمین نیازهای اولیه زندگی را نداشت. وضعیت جسمانی همسرش که با بیماری قلبی دست‌به‌گریبان است و نبود منبع درآمد ثابت، پسر را مجبور کرد مسئولیتی فراتر از سن خود بر عهده بگیرد و به همین دلیل ناچار شد روزانه ساعت‌های طولانی در یک کارگاه آهنگری کار کند.

الاحمد اضافه می‌کند: این تصمیم آسان نبود، اما فشار فقر و واقعیت زندگی چاره‌ای جز کنار گذاشتن مدرسه باقی نگذاشت. بسیاری از والدین در شرایط مشابهی هستند؛ میان میل به تحصیل فرزندان و نگرانی از ناتوانی در تأمین نان شب گرفتار مانده‌اند. پسرم دانش‌آموزی ممتاز بود و مدرسه را دوست داشت، اما شرایط دشوار زندگی این مسیر را خیلی زود متوقف کرد.

به گفته او، خانواده‌اش همچنان آموزش را اولویت می‌دانند، اما در سایه افزایش هزینه‌ها و نبود هرگونه حمایتی، چنین امکانی برایشان فراهم نیست. او ادامه می‌دهد که فرزندش هر روز خسته به خانه بازمی‌گردد، در حالی که دغدغه کار و نه دفتر و کتاب‌های درسی‌اش را با خود می‌آورد؛ تصویری که به گفته او میان کودکان آواره و ساکنان اردوگاه‌ها بسیار عادی شده است.

کار کودک؛ بهای سنگین نان روزانه

در روستای «البرقوم» در حومه جنوبی حلب نیز که آثار ویرانی هنوز در زندگی روزمره مشهود است، «محمد دیوب» پدر سه کودک بازمانده از تحصیل، می‌گوید که تنها مدرسه روستا چند سال پیش تخریب شده و تاکنون بازسازی نشده است. او توضیح می‌دهد: فرزندانم مدرسه را دوست دارند، اما نزدیک‌ترین مدرسه در روستای مجاور قرار دارد و رفت‌وآمد روزانه به آن هزینه حمل‌ونقل می‌طلبد که ما از عهده آن به‌ویژه با نبود هرگونه منبع درآمد ثابت، برنمی‌آییم.

از سوی دیگر، «مازن الخلیل» کارشناس آموزشی و اجتماعی، ترک تحصیل در سوریه را صرفاً یک پدیده مقطعی نمی‌داند، بلکه آن را بازتابی از فرسایش زیرساخت‌های آموزشی همزمان با افت روحیه و وضعیت روانی دانش‌آموزانی می‌داند که سال‌ها بی‌ثباتی را تجربه کرده‌اند؛ امری که مدرسه را به جای محیطی ایمن و پرورشی، به فضایی دافعه‌برانگیز برای آنان تبدیل کرده است.

او هشدار می‌دهد که ماندن هزاران کودک بیرون از چرخه آموزش، به ناچار به ایجاد شکاف دانشی و اجتماعی منجر خواهد شد که پر کردن آن در آینده بسیار دشوار است، چرا که نسلی رشد خواهد کرد که از مهارت‌های پایه‌ای محروم است و در نتیجه، بیش از پیش در معرض استثمار در بازار کار غیررسمی یا گرفتار شدن در چرخه بزهکاری و فقر مزمن قرار می‌گیرد.

الخلیل تأکید می‌کند که هیچ تلاش آموزشی موفق نخواهد بود مگر اینکه با توانمندسازی اقتصادی خانواده‌ها همراه شود؛ زیرا نیاز مالی اصلی‌ترین محرک سوق دادن کودکان به سوی کار است. به گفته او، حمایت مالی مستقیم از فقیرترین خانواده‌ها، کلید بازگرداندن کودکان به مدرسه است. او همچنین بر ضرورت گسترش برنامه‌های آموزش جبرانی و فشرده برای جذب کودکانی که سال‌ها از تحصیل بازمانده‌اند، تأکید می‌کند، چرا که به اعتقاد او، الگوی سنتی آموزش و حضور کامل‌وقت در کلاس‌ها با شرایط فعلی این کودکان سازگار نیست.

مدارس ویران، آینده‌های ناتمام

این کارشناس سوری پیشنهاد می‌کند که باید ارتباط میان مدرسه و آینده از طریق توسعه آموزش فنی و حرفه‌ای و پیوند آن با نیازهای واقعی بازار کار بازتعریف شود تا دانش‌آموز و خانواده‌اش احساس کنند که آموزش تنها یک مدرک کاغذی نیست، بلکه سرمایه‌گذاری واقعی برای تضمین زندگی شرافتمندانه است. الخلیل می‌افزاید که نجات بخش آموزش در سوریه، نیازمند اراده مشترک داخلی و بین‌المللی است که از بازسازی ساختمان‌های تخریب‌شده آغاز و به بازسازی سرمایه انسانی ختم شود. او هشدار می‌دهد که بهای نادیده گرفتن آموزش در آینده، بسیار سنگین‌تر از سرمایه‌گذاری امروز در این حوزه خواهد بود.

وزیر آموزش و پرورش حکومت جولانی در سخنان خود، ترک تحصیل را شامل هر کودک در سن آموزش اجباری دانست که از فرآیند آموزشی خارج است؛ چه کودکانی که اصلاً نتوانسته‌اند ثبت‌نام کنند و چه آن‌هایی که مجبور به ترک مدرسه در ادامه مسیر شده‌اند. ترکو ترک تحصیل را به چند دسته تقسیم کرد که از جمله آن ترک تحصیل آموزشی است، یعنی کودکانی که خواستار تحصیل هستند اما به دلیل تخریب مدارس یا نبود زیرساخت، مدرسه‌ای در دسترسشان نیست. به گفته او، شمار این گروه حدود ۴۰۰ هزار کودک است. بزرگ‌ترین گروه کودکان بازمانده نیز در قالب ترک تحصیل اقتصادی قرار می‌گیرند که ناشی از کار کودکان است. به گفته وزیر، هزاران کودک به دلیل فقر و وخامت شرایط زندگی، ناچار به کار در سنین پایین برای کمک به خانواده‌های خود هستند.

او افزود که بسیاری از کودکان اکنون مسئول تأمین معاش خانواده‌هایشان شده‌اند و بازگرداندن آن‌ها به مدرسه کاری بسیار پیچیده است. ترک تحصیل به شکل مستقیم با وضعیت اقتصادی گره خورده است و هرگونه بهبود درآمد خانواده‌ها به صورت خودکار به کاهش شمار کودکان بازمانده از تحصیل منجر خواهد شد.

..............................

پایان پیام/ ۲۶۸

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha