به گزارش خبرگزاری بینالمللی اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ پس از چهار دور مذاکرات غیرمستقیم هستهای میان ایران و آمریکا و فضای نسبتا آرامی که در این مدت حاکم بود، با مطرح شدن اظهارات مغرضانه و زیادهخواهانه مقامات آمریکایی و صهیونیست علیه حق مسلم مردم ایران در بهرهمندی از انرژی هستهای صلحآمیز، مواضع شفاف، قاطع و استوار رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت آیتالله سید علی خامنهای در تبیین خطوط قرمز جمهوری اسلامی برای مقامات آمریکایی، بار دیگر قدرت چانهزنی تهران را در میز مذاکرات بالا برد و تمامی رؤیاهای دشمنان برای برچیدن برنامههای هستهای و موشکی ایران را نقش بر آب ساخت.
رهبر معظم انقلاب در نخستین سالگرد شهادت رئیسجمهور فقید، مرحوم آیتالله سید ابراهیم رئیسی در سخنانی درباره مذاکرات جاری با آمریکا فرمودند: «طرف آمریکایی که در این مذاکرات غیرمستقیم شرکت میکند، باید سعی کند حرف بیربط نزند. اینکه میگویند اجازه نمیدهیم ایران غنیسازی کند، اشتباه بزرگی است. کسی منتظر اجازه این و آن نیست. جمهوری اسلامی سیاست و روش خود را دارد و بر همان اساس عمل میکند».
پاسخ به حرفهای بیربط آمریکا
این سخنان رهبر انقلاب در واکنش به اظهارات مقامات آمریکایی مطرح شد که خواستار برچیدن کامل تأسیسات هستهای ایران شدهاند. مقامات آمریکایی در هفتههای اخیر بارها سخنان متناقضی مطرح کردهاند؛ از یکسو خواستار مذاکره مستقیم شده و از سوی دیگر، تهران را به اقدام نظامی تهدید کردهاند.
دشمنان ایران از یکسو تلاش کردهاند چشماندازی مثبت از مذاکرات خود با ایران ارائه دهند و از سوی دیگر، با تکرار ادعاها و تهدیدها در چارچوب سیاست شکستخورده فشار حداکثری و تبلیغات رسانهای، تلاش کردهاند درباره پیامدهای نرسیدن به توافق، ایجاد رعب و وحشت کنند.
استیو ویتکاف، نماینده ویژه ترامپ در امور غرب آسیا که ریاست تیم مذاکرهکننده با تهران را نیز بر عهده دارد، در تازهترین اظهارات خود مدعی شد: «رئیسجمهور ترامپ به دنبال راهحل دیپلماتیک است و حتی نامهای نیز برای رهبر ایران ارسال کرده است. اما ما یک خط قرمز داریم: غنیسازی. حتی یک درصد آن را نیز نمیپذیریم. پیشنهاد ما به ایران محترمانه است و هدف آن، رسیدن به توافقی بدون غنیسازی است، چرا که این مسیر به تولید سلاح هستهای منجر میشود و امیدواریم مذاکرات نتایج مثبتی به همراه داشته باشد».
وزیر خارجه آمریکا، مارک روبیو، نیز در جلسهای در کنگره اعلام کرد که ایران برای تأمین انرژی هستهای خود نیازی به غنیسازی ندارد. او از همان ادبیاتی استفاده کرد که پیشتر آمریکاییها درباره لیبی بهکار برده بودند؛ کشوری که در نهایت تأسیسات هستهای خود را به طور کامل برچید.
همچنین در نامهای که بهتازگی به امضای تمامی جمهوریخواهان سنا و ۱۷۷ نفر از اعضای مجلس نمایندگان رسیده است، بر این نکته تأکید شده که ایران باید بهطور کامل از هرگونه ظرفیت غنیسازی اورانیوم، حتی برای تولید انرژی، صرفنظر کند.
خود ترامپ نیز بارها ادعا کرده که ادامه غنیسازی در ایران را نمیپذیرد و در سخنرانیهایی که در قطر داشته، مدعی شده که ایران به اندازه کافی نفت دارد و نیازی به انرژی هستهای ندارد!
چنین اظهارات زورگویانهای و فاصله گرفتن از فضای مثبت مذاکرات، که تحت تأثیر فشار لابی رژیم صهیونیستی رخ داده است، امکان دستیابی به توافق را در وضعیت مبهمی قرار داده است و تأخیر در برگزاری دور پنجم مذاکرات نیز ناشی از این است که تهران همانطور که پیشتر هم به آمریکا اعتماد نداشت، حالا نیز اعتمادی به طرف آمریکایی ندارد.
ایران، لیبی نیست و تسلیم غرب نخواهد شد
آمریکا و رژیم صهیونیستی در تلاش هستند که توافقی همانند توافق تحمیلی به لیبی در سال 2003 را به ایران تحمیل کنند. اما در مورد ایران قضیه فرق میکند و جمهوری اسلامی هرگز اجازه چنین اقدامی را به دشمنان خود نخواهد داد.
در مدل لیبی، دولت این کشور، تحت فشار کشورهای غربی بهطور کامل برنامه هستهای خود را برچید و تجهیزات آن را به غرب تحویل داد. اما با وجود اعتماد حکومت قذافی به وعدههای غرب، این اقدام نه تنها به لغو تحریمها و پایان دشمنیها منجر نشد، بلکه لیبی را به ورطه جنگ داخلی کشاند؛ جنگی که طراحی آن توسط غرب انجام شد و اکنون این کشور در آستانه تجزیه قرار گرفته است.
اگرچه تجربه خنجر از پشت به لیبی امروز بهعنوان درسی تاریخی از خیانت و بدعهدی غرب تلقی میشود، اما حتی اگر چنین تجربهای نیز وجود نداشت، ایران هرگز اجازه تحقق چنین سناریویی را نمیداد؛ چرا که تهران از بسیاری جهات با طرابلس تفاوت دارد.
ایران کشوری جمهوری است که بر پایه مشارکت فعال مردم اداره میشود. این ویژگی باعث میشود تصمیمگیریهای راهبردی، از جمله در حوزه سیاست خارجی و برنامه هستهای، بر اساس اجماع داخلی و حمایت ملی صورت گیرد. چنین ساختاری به جمهوری اسلامی ایران امکان میدهد در برابر فشارهای خارجی تسلیم نشود و از مواضع اصولی خود بهطور ناگهانی کوتاه نیاید.
ایران همچنین یکی از قدرتمندترین بازیگران سیاسی، نظامی و ژئوپلیتیکی در منطقه غرب آسیاست. نفوذ منطقهای ایران باعث شده است که تهران نهتنها از فشار و تهدید واهمهای نداشته باشد، بلکه بهعنوان یک قدرت تعیینکننده در معادلات منطقهای شناخته شود. از اینرو، ایران در موقعیتی قرار ندارد که با چند وعده طرف غربی، همانند لیبی دست از دستاوردهای راهبردی خود بردارد.
علاوه بر این موارد، فناوری هستهای ایران بومی بوده و بر پایه توانمندی دانشمندان داخلی توسعه یافته است. این ویژگی نهتنها برچیدن آن را بسیار دشوار کرده، بلکه در صورت هرگونه توافقی، امکان بازگشتپذیری این توانمندی را نیز حفظ کرده است. این نکته یکی از تفاوتهای کلیدی با مدل لیبی به شمار میرود؛ چراکه برنامه هستهای لیبی در مراحل ابتدایی قرار داشت و با کمک خارجی شکل گرفته بود.
همچنین، با وجود تمام سیاهنماییهای رسانهای غرب، برنامه هستهای ایران هیچ تهدیدی برای کشورهای همسایه محسوب نمیشود.
جمهوری اسلامی ایران بارها تأکید کرده است که برنامه هستهای آن کاملا صلحآمیز بوده و در چارچوب معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای یا انپیتی دنبال میشود. شواهد و تأیید این امر را میتوان در تلاشهای فزاینده کشورهای عربی برای میانجیگری میان تهران و واشنگتن مشاهده کرد. این اقدامات نشان میدهد حتی کشورهای منطقه نیز ایران را تهدید نمیدانند، بلکه خواهان کاهش تنشها و حفظ ثبات منطقه با حضور فعال ایران هستند.
علاوه بر این، تلاشهای روسیه و چین برای میانجیگری میان ایران و آمریکا نیز نشان میدهد که در نگاه بخشی از قدرتهای جهانی دارای حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل، ایران تهدیدی برای جامعه بینالملل نیست و این اقدامات دیپلماتیک تأییدی است بر ماهیت صلحآمیز برنامه هستهای ایران و جایگاه باثبات تهران در معادلات جهانی.
بنابراین، تکرار تجربه لیبی نهتنها غیرواقعبینانه است، بلکه در تعارض با تحولات منطقهای و واقعیتهای داخلی ایران قرار دارد. از اینرو، فشارها و تهدیدهای آمریکا برای توقف کامل غنیسازی در ایران راه به جایی نخواهد برد.
داستان شکستخورده توافق هستهای لیبی نشان داد که تسلیم در برابر خواستههای غرب نهتنها امنیت نمیآورد، بلکه زمینه فروپاشی را نیز فراهم خواهد آورد. از این رو، ایران تحت هیچ شرایطی از حق قانونی خود برای استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای چشمپوشی نخواهد کرد و تنها مسیر قابل تحقق برای دستیابی به توافق، مذاکرات شرافتمندانه و بر پایه احترام متقابل است.
در پایان باید گفت ک تحولات اخیر در روند مذاکرات هستهای نشان میدهد که ایران با اتکا به ساختار سیاسی مردمی، قدرت منطقهای و توانمندی بومی در عرصه هستهای، حاضر به پذیرش هیچگونه توافقی شبیه الگوی لیبی نیست. تجربه ناکام تسلیم لیبی و عدم پایبندی غرب به تعهدات خود، سبب شده است که تهران با احتیاط و بیاعتمادی بیشتری وارد گفتگوها شود. مقامات ایرانی بارها تأکید کردهاند که حفظ حق قانونی غنیسازی و دستیابی به انرژی صلحآمیز هستهای، خط قرمز این کشور و غیرقابلمذاکره است و تنها راه پیشرو برای دستیابی به توافقی پایدار، احترام متقابل و ترک سیاستهای فشار و تهدید از سوی آمریکا و متحدانش خواهد بود.
**************
پایان پیام/ 345