به گزارش خبرگزاری بینالمللی اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ ابوحسین هر روز صبح در یکی از محلههای ضاحیه جنوبی بیروت از خواب بیدار میشود و از همسرش میپرسد: «ام کامل هنوز نیامده است؟» همسرش با خنده پاسخ میدهد: «نه هنوز، دلت برایش تنگ شده است؟» و او میگوید: «آره، به آن عادت کردم، زنگ بیدارباش صبحگاهیام شده است.» اشاره او به پهپادهای اسرائیلی است که بهطور مداوم حریم هوایی لبنان را نقض میکنند.
این گفتوگو، به یک دیالوگ روزمره برای بسیاری از مردم لبنان تبدیل شده است. پهپادهایی که تقریباً هیچگاه آسمان لبنان را ترک نمیکنند و حضورشان تنها ساعاتی در روز کاهش مییابد، حالا بخشی از روزمرههای مردمی شدهاند که همچنان با پیامدهای جنگ شدید اخیر، دست و پنجه نرم میکنند؛ جنگی که بیش از ۶۰ روز ادامه یافت، هزاران شهید و زخمی برجای گذاشت و تخریبی به بار آورد که بازسازیاش بیش از ۱۰ میلیارد دلار هزینه دارد.
از زمان اجرای آتشبس در ۲۷ نوامبر ۲۰۲۴، پهپادها به همراهان همیشگی لبنانیها بدل شدهاند؛ صدای آزاردهندهشان، بخشی از زندگی روزمره شده است.
طنز تلخ و غم سنگین
ابوحسین در گفتوگو با پایگاه خبری شبکه الجزیره قطر میگوید: به پهپادها عادت کردم، بیشتر از بچههایم به خانهمان میآیند. از حدود یک سال پیش این طور است. دیگه آزارم نمیدهند، چارهای نداریم جز اینکه با آنها کنار بیایم.
طنز لبنانیها در مواجهه با پهپادهای اسرائیلی با غم تلخی درهمتنیده است؛ چراکه حضور این پهپادها اغلب با ترورها یا حمله به خودروها و موتورسیکلتها همراه میشود. آنها عملیات شناسایی و جمعآوری اطلاعات انجام میدهند و بعد از آن، جنگندهها وارد عمل میشوند و روزانه حریم هوایی لبنان را نقض میکنند.
مشاهدات خبرنگار شبکه الجزیره قطر طی یک هفته نشان میدهد که پهپادها تقریباً هرگز آسمان لبنان را ترک نمیکنند. با این حال، مردم لبنان به زندگی عادی خود ادامه میدهند، گویی این پهپادها وجود ندارند و صدایشان شنیده نمیشود.
حتی در بیروت، در نزدیکی مقر دولت و محل اقامت نخستوزیر، این پهپادها در ارتفاع پایین پرواز میکنند. «محمد» کارمند یک بانک در مرکز بیروت میگوید: پهپادها فقط مخصوص جنوب یا بقاع نیستند؛ در تمام مناطق کشور پرواز میکنند. هیچ شهری نیست که صدای پهپادها شنیده نشود.
او میافزاید: بدتر از همه این است که این پهپادها ابزار ترور شدند. نمیدانیم چه زمانی ممکن است که یکی از پهپادها به یک خودرو یا موتورسیکلت، موشک شلیک کند و یکی از فرماندههای حزبالله را ترور کند و ما یا خانوادهمان هم تصادفاً در آن نزدیکی باشیم. با این وجود، دیگر برای ما عادی شده است.
حضور دائمی، حتی در کنار مراکز حساس
در مسیر رفتن به مناطق کوهستانی لبنان و عبور از کنار بعبدا ــ که محل کاخ ریاستجمهوری و وزارت دفاع لبنان است ــ باز هم همان صحنه پهپادها در آسمان و در ارتفاع کم با صدای گوشخراش، تکرار میشود.
خبرنگار شبکه الجزیره از صاحب یک بقالی در آن منطقه پرسید: «این وضعیت حتی بالای این مراکز حساس روزمره است؟» پاسخ داد: «اسرائیل حریم هوایی لبنان رو بدون هیچ ممانعتی نقض میکند. صدای این پرندهها همراه صبح و شام ماست، حتی تا سپیدهدم. اگه یک روز نیایند، نگران میشویم که شاید جایگزینشان جنگنده شده باشد.
حتی کودکان هم این صدا را میشناسند. بعضیها میترسند. مثل «ریم» ۱۲ ساله که میگوید: «از صدای پهپاد میترسم، چون یادم میندازد چگونه خانهمان سال پیش بمباران شد. هنوز آن صدا در گوشم است.»
برخورد روانی و راهبردی با واقعیت
در مقابل، «کریم» ۱۱ ساله که در نزدیکی خانهاش بازی میکرد و پهپادی در آسمان بود، گفت: «از پهپاد نمیترسم چون از اسرائیل بدم میآید. وقتی بزرگ شوم با اسرائیل میجنگم و قدس رو آزاد میکنم.»
اما آیا واقعاً لبنانیها به این پهپادها عادت کردهاند؟ آیا واقعاً نگران نبودنشان میشوند؟ واقعیت این است که لبنانیها برای مواجهه با این پدیده، استراتژی طنز و شوخی را انتخاب کردهاند؛ چراکه حضور آن به بخش همیشگی زندگیشان تبدیل شده است.
روانشناسان معتقدند این نوع برخورد انکاری با پدیدهای آسیبزا ممکن است درک افراد از واقعیت را دچار اختلال کند و باعث نوعی جدایی ذهنی از واقعیت شود. چنین واکنشی ممکن است در کوتاهمدت به سازگاری کمک کند، اما در بلندمدت، میتواند موجب شکاف خطرناکی میان تجربهی زیسته و واقعیت بیرونی شود.
..............................
پایان پیام/ ۲۶۸
نظر شما