به گزارش خبرگزاری بینالمللی اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ در جنوب لبنان، بهویژه در نبطیه و اطراف آن، پهپادها یکی پس از دیگری آسمان را میشکافند و جولان میدهند؛ بهگونهای که صدای وزوزشان تنها برای چند ساعت اندک از گوش مردم جنوب دور میشود. نور با طنز میگوید که قبلاً صبحمان را با صدای امزیاد (فیروز) آغاز میکردیم، اما امروز قهوه صبح را با نوای امکامل مینوشیم.
با اینکه پهپادهای اسرائیل امروز دیگر همان «امکامل» سابق (نامی که لبنانیها به پهپاد شناسایی MK داده بودند) نیستند و اکنون مجموعه متنوعی از پهپادهای پیشرفته با شکلها و اندازهها و کارکردهای متفاوت بر فراز جنوب دیده میشود—پهپادهایی که از مرحله شناسایی و مراقبت گذشته و به ابزار قتل مستقیم و جنگ روانی تبدیل شدهاند—اما نام «امکامل» همچنان در ذهن برخی جنوبیها، بهویژه نسل قدیم، حک شده است.
نامهایی که مردم جنوب برای پهپادهای اسرائیلی به کار میبرند متفاوت است: «مُسَیّرة»، «درون»، «امکامل» و «الزنانة»؛ اما همه اینها به همان همسایه سنگین و مزاحم اشاره دارد که هیچگاه آنها را ترک نمیکند، دنبالشان میکند، به حریم خصوصیشان تجاوز میکند، حرمت خانههایشان را میشکند، گاه با آنها سخن میگوید و تحریکشان میکند، و اغلب خونشان را میریزد و جانشان را میگیرد.
از آنجا که این پهپادها دو سال است آسمان لبنان را میشکافند و جز در موارد نادر مجالی برای سکوت باقی نمیگذارند، صدای آنها به بخشی از روزمرگی لبنانیها—بهخصوص مردم جنوب—تبدیل شده است. صدایی که از آغاز تا پایان روز، در مسیرهایشان، در دورهمیهایشان و در تمام جزئیات زندگی، همراه آنان است.
نور به آسمان نگاه میکند؛ پهپاد را نمیبیند. لحظهای سکوت میکند، دقیق گوش میدهد و با تعجب میگوید: صدای پهپاد نیست… انگار رفته. او دوباره شروع به صحبت میکند، اما ناگهان فریاد میزند: برگشت! مثل نور، بسیاری از جنوبیها ساعت پرواز همسایه سنگین و مدلها و قابلیتهای جدیدش را دنبال میکنند. احمد میگوید: شبها شیفتها بین انواع مختلف پهپادها عوض میشود؛ صبحها وزوز ممتد دارند، و شبها در سکوت، آسمان را نورانی میکنند.
مردم جنوب لبنان از صدای آزاردهنده پهپادها بشدت ناراحتاند. یکی از زنان آن را به کندوی زنبوری که گوش را کر میکند، تشبیه میکند. برخی تلاش میکنند صدای آن را از کودکان پنهان کنند. مثلاً فاطمه از روستای دیرکیفا (از توابع شهر صور) تابستانها از پنکه و ماشین لباسشویی استفاده میکرد تا صدای پهپاد را بپوشاند. او میگوید که با آمدن زمستان، انگار باید به جای پنکه از جاروبرقی استفاده کنم! و میخندد.
اما تنها صدای آزاردهنده نیست؛ جنوبیها احساس میکنند هر حرکتشان زیر نظر است و حریم خصوصیشان نقض میشود. به همین دلیل، زندگیشان را با این واقعیت تطبیق دادهاند که زیر ذرهبین دشمناند. همانطور که برخی آگاهتر شدهاند و فهمیدهاند موبایلها میتوانند گوش دشمن باشند و از گفتوگوهای حساس با تلفن پرهیز میکنند یا گوشیها را در اتاقی دیگر میگذارند، اکنون آگاهی بیشتری درباره پهپادها پیدا کردهاند؛ اینکه چشم دائمی دشمن در آسماناند.
برخی زنان در جنوب لبنان حتی ناخواسته بیشتر رعایت حجاب میکنند—در حیاط یا بالکن—و نحوه نشستنشان را تغییر میدهند، زیرا به قول امصادق (۵۰ ساله) اگر بدانیم چه کسی روبهرویمان زندگی میکند، نمیدانیم چه کسی از بالا ما را میبیند.
اهالی جنوب لبنان همچنین از حرکتهایی که ممکن است برای پهپادها مشکوک باشد، خودداری میکنند. محمد روایت میکند که چند ماه پیش هنگام رفتن به روستای خود «مَرکبا» برای برداشتن چند وسیله سالم از خانه ویرانشدهاش، پهپاد دنبالم آمد، تا ارتفاع سرم پایین آمد، و آنقدر دنبال من آمد تا از روستا خارج شدم، بدون اینکه بتوانم حتی یک وسیله با خود ببرم.
مهمترین نکته در توصیف پهپادهای اسرائیل در جنول لبنان این است که به عزرائیل سیار تبدیل شدهاند؛ موجودی که روزانه جان جنوبیها را میگیرد و صحنهای دائماً تنشزا ایجاد میکند، آن هم در حالی که هدفگیریهای اخیر دقیقتر شده و تعداد شهدای غیرنظامی افزایش یافته است. پهپادهای اسرائیلی دیگر موضوع شوخی یا طنز نیستند که جنوبیها از دور برایشان دست تکان دهند یا مسخرهشان کنند؛ بلکه به منبع اضطراب و نگرانی دائمی تبدیل شدهاند.
این دقیقاً همان سیاست حسابشدهای است که دشمن برای جنگ روانی و وادار کردن جنوبیها به ترک منطقه اجرا میکند؛ گویی به آنها میگوید: ما اینجاییم و جنوب لبنان را ترک نکردهایم، احساس خطر کنید، جنگ ادامه دارد… و چون هیچکس نمیتواند با این وضعیت کنار بیاید، هر بار که پهپادی مدت بیشتری در یک نقطه پرواز میکند، جنوبیها فقط میگویند: خدا به خیر کند.
..............................
پایان پیام/ ۲۶۸
نظر شما