۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۶:۰۲
در سوریه چه می‌گذرد؟/ وقتی جولانی سوریه را رایگان به اسرائیل می‌فروشد

آنچه واقعاً نگران‌کننده است، نه تنها فقدان گفتمان مقاومت، بلکه این است که این دگرگونی نتایج فاجعه‌بار بلندمدتی از جمله تضعیف حافظه ملی را به همراه دارد که در آن سوریه به یک نهاد وابسته و عاری از آگاهی تبدیل می‌شود.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی اهل‌بیت(ع) ـ ابنا ـ بعد از سرنگونی دولت بشار اسد در سوریه با زمینه چینی که از قبل توسط آمریکا و مزدوران منطقه‌ای و بین المللی صورت گرفته بود، جولانی رئیس هیئت تحریر الشام به عنوان حاکم فعلی در سوریه قدرت را به دست گرفت. از همان روزهای اول جولانی مشغول سرکوب گروه‌های اقلیت شیعه به اتهام، باقی ماندگان دولت سابق بود. کشتار بیش از ۴ هزار سوری در سواحل سوریه تنها بخشی از جنایات جولانی و همدستان او در مناطق مختلف کشور بود. به موازات روی کار آمدن جولانی در سوریه، رژیم صهیونیستی بدون هیچ مانعی با نیروهای خود وارد اراضی سوریه شد و بر اساس آخرین اخبار نیروهای رژیم صهیونیستی به حوالی دمشق رسیدند. حملات هوایی رژیم صهیونیستی به زیر ساخت‌های نظامی و حیاتی سوریه نه تنها با مخالفت جولانی روبرو نشد، بلکه او در سخنانش تاکید کرد که هیچ قصدی برای رویارویی با اسرائیل ندارد.

«احمد علی ابراهیم»، کارشناس سیاسی سوری طی یادداشتی با عنوان« جولانی، سوریا را با چک‌های امنیتی رایگان به اسرائیل می‌فروشد» به تحلیل تحولات در سوریه و خیانات الجولانی در عادی سازی با رژیم صهیونیستی پرداخت:
 

در زمانی که به نظر می‌رسد نقشه خاورمیانه بی‌سروصدا و مخفیانه در حال تغییر است، سوریه که زمانی نماد حمایت از جنبش‌های مقاومت علیه اشغالگری اسرائیل بود، در حال تغییر است و به یک پایگاه خط مقدم برای از بین بردن آنچه از معانی حاکمیت، بازدارندگی و مقاومت باقی مانده تبدیل شده است، آن هم تحت حاکمیت «شیخ امیر» ابومحمد الجولانی، رهبر سازمان هیئت تحریر الشام یا همانطور که گروهش دوست دارد او را «حاکم فعلی» سوریه بنامد، هرچند این عنوان با یک واقعیت غیرقابل انکار در تضاد است، و آن این است که این کشور توسط جنگ سالارانی اداره می‌شود که هر کدام در ایالت خود، زیر چتر سرزمینی به نام سوریه، حکومت می‌کنند.

در این نقشه‌های جدید، خیانت دیگر نیازی به امضای رسمی ندارد و فروش زمین دیگر نیازی به میز مذاکره ندارد . اینجا سوری‌ها با فصلی از امتیازات تحقیرآمیز روبرو هستند: سوریه، آخرین سنگر مقاومت  این منطقه بی‌سروصدا در حال تبدیل شدن به منطقه‌ای عاری از کارکرد ملی خود است، تحت سلطه‌ی یک جنگ‌سالار سابق القاعده که سعی می‌کند به دنبال راهی باشد که از  زیر میز به تل‌آویو راهی بیابد.

ابومحمد الجولانی که کار خود را با اعلام وفاداری به الظواهری و وعده خلافت آغاز کرد، امروز به مرد ترکیه، شریک سازمان‌های غربی و ابزاری کاربردی در یک بازی منطقه‌ای پیچیده‌تر از شعارهای قدیمی‌اش تبدیل شده است. مردی که به دنبال مشروعیت بخشیدن به خود در سطح بین‌المللی از طریق زشت‌ترین راه‌هاست: «امنیت، صلح در ازای تحکیم قدرت».

تلاش برای تبدیل شدن به بازیگری که روی نوک انگشتان پایش ایستاده تا بلندتر از آنچه هست به نظر برسد، در سایه مهندسی اسرائیل در منطقه، که در آن نقش جولانی فراتر از ابزاری برای حذف گروه‌های مقاومت مخالف اشغال و خنثی کردن سوریه از معادله درگیری با اسرائیل نمی‌رود.

از «ما به قدس خواهیم رسید» تا «ما هیچ تهدیدی برای اسرائیل نخواهیم بود»

 الجولانی فکر می‌کرد با مصاحبه با سی‌ان‌ان، که در آن قتل عام‌ها و جنایات خود را «بی‌پروایی جوانی» توصیف کرد، ردای تروریستی خود را از تن درآورده است. با این حال، معروف‌ترین شعار او، «ما پس از آزادسازی دمشق به قدس خواهیم رسید»، به گذشته‌ای مسموم با یک ایدئولوژی تروریستی افراطی تبدیل شده است که زمان آن را بلعیده است.

اگر خواننده شعارها را کنار بگذارد و حتی به طور خلاصه، به محتوای گزارش‌های غربی و گفتگوهای خطاب به الجولانی، تا اظهارات او در کاخ الیزه در پاریس، نگاهی بیندازد، خود را در مقابل صحنه‌ای تکان‌دهنده خواهد یافت: امیر تحریرالشام، که به دروغ و ریاکارانه از رسیدن به قدس در یک روز دم می‌زد، به یک نگهبان امنیتی تبدیل شده است. بخشی از معادله‌ای که تل آویو را مطمئن و کسانی را که در آنجا مانده‌اند و رویای یک سرزمین مستقل را در سر می‌پرورانند، را نگران می‌کند.

در گزارش دیگری که توسط وب‌سایت «میدل ایست آی» در سال ۲۰۲۲ منتشر شد، مقامات غربی تأیید کردند که الجولانی سیگنال‌های متعددی، از جمله از طریق رسانه‌های ترکیه، ارسال کرده و اظهار داشته است که «اسرائیل در اولویت نیست این همان چیزی است که الیزابت تسورکوف، محقق موسسه واشنگتن، در مقاله‌ای توضیح داد و در آن خاطرنشان کرد که «این سازمان  دیگر اسرائیل را دشمن نمی‌داند. بلکه معتقد است که باید از هرگونه مسئله فلسطینی فاصله بگیرد، زیرا ارتباطش با آن به معنای پایان رویای مشروعیتش است.»

این پیام‌ها، حتی اگر به صورت توافق مکتوب نشده باشند، تأثیرات آشکاری بر صحنه دارند. هیچ عملیاتی علیه «اسرائیل» با وجود اشغال اراضی جنوب سوریه توسط آن، انجام نشد.  هیچ گفتمان رسانه‌ای مذهبی، توده‌ها را علیه عادی‌سازی روابط و اشغال بسیج نمی‌کند، همانطور که آنها را علیه خود سوری‌ها در ساحل بسیج کرد؛ در صحنایا، جرمانا و سویدا. حتی شعار «مرگ بر اسرائیل» در هیچ نماز جمعه‌ای در سوریه شنیده نمی‌شود. بلکه، سرکوب هرگونه پروژه مقاومتی وجود دارد که الجولانی را به «ضامن ضمنی امنیت اسرائیل» تبدیل می‌کند، علیرغم وجود برخی تصویر سازی ها و  تلاش‌ها برای نشان دادن  اینکه حملات اسرائیل به دلیل ترس اسرائیل از دولتی است  که فرزند مطیعش به حساب می‌آید و  نشان دادن الجولانی به عنوان رهبری که سوریه را تا مسجدالاقصی آزاد خواهد کرد..

این تحولات محدود به رفتار نظامی یا میدانی نبود، در دوران حکومت الجولانی، هرگونه اشاره به فلسطین یا ذکر نام اسرائیل به عنوان دشمن، از بین رفت. رسانه‌ای، اگر وجود داشته باشد، اکنون مشغول سرکوب اقلیت‌ها به بهانه «بقایای رژیم» یا با گفتمانی «مذهبی، اسلامی» عاری از سیاست است.

 در حملات اخیر الجولانی، او هرگز از «اسرائیل» نامی نبرد، مگر به عنوان یک «اطمینان خاطر در ازای دریافت پول». آنچه به طور گسترده گزارش نشده این است که صدها فعال، از جمله حامیان سابق فلسطین، در زندان‌های این سازمان در حال گذران عمر بوده‌اند. به برخی از آنها برچسب «بازداشت به دلیل ارتباط با گروه‌های مشکوک» زده شد، اتهامی که اکنون به هر کسی که از توافق عجولانه‌ی حکومت در ازای سکوت در مورد «اسرائیل» سر باز زند، اطلاق می‌شود.

طبق گزارش گروه «سوری‌ها برای حقیقت و عدالت»، ده‌ها روزنامه‌نگار و غیرنظامی به دلیل انتشار پست‌هایی با مواضع ضد اسرائیلی یا ارتباط با چهره‌های رسانه‌ای فلسطینی دستگیر یا بازجویی شده‌اند.

آنچه واقعاً نگران‌کننده است، نه تنها فقدان گفتمان مقاومت، بلکه این است که این دگرگونی نتایج فاجعه‌بار بلندمدتی از جمله تضعیف حافظه ملی را به همراه دارد که در آن سوریه به یک نهاد وابسته و عاری از آگاهی تبدیل می‌شود صحبت از اشغال ناپدید می‌شود و مسئله بلندی‌های جولان به حاشیه رانده می‌شود و نسل‌هایی را به وجود می‌آورد که اسرائیل را تهدید یا مقاومت را ضروری نمی‌بینند.

فاجعه به اینجا ختم نمی‌شود، بلکه به تضعیف قلب سرزمین فلسطین نیز گسترش می‌یابد. با تبدیل سوریه به منطقه ممنوعه برای هرگونه حضور حامی فلسطین، مقاومت از جناح فرضی خود ضربه می‌خورد.

این توافق خطرناک این ایده را تقویت می‌کند که مسیر تشکیل دولت جدید از طریق امتیازدهی به اسرائیل می‌گذرد و ذیل چتر «عادی‌سازی سیاسی» که در بین کشورها شناخته شده است، قرار نمی‌گیرد بلکه این یک «عادی‌سازی امنیتی رایگان» است که در آن اسرائیل توافق‌نامه صلح امضا نمی‌کند و چیزی به الجولانی ارائه نمی‌دهد. اما در حال برداشت ثمره آن است.

 کاری که الجولانی انجام می‌دهد را نمی‌توان عمل‌گرایی یا حتی واقع‌گرایی سیاسی نامید، این صرفاً یک خیانت ملی سیستماتیک است که در آن کشور از جوهره خود تهی شده و به یک «پلیس مذهبی-امنیتی» تبدیل می‌شود و حاکمیت با امنیت شخصی معامله می‌شود. این خیانتی است که در آن فلسطین در شعارهایش ترور می‌شود، و مسائل اصلی ملت در خاکش دفن می‌شود.

الجولانی که انتخاب نشده بود، فقط سلاح‌هایش را نفروخت، او ذهنش، خونش، نقشه‌هایش و خاطراتش را فروخت. او سکوت استراتژیک را به اسرائیل فروخت تا در ازای آن، حکومت شبه‌نظامیانی با مشت آهنین را ادامه دهد، گاهی به نام اسلام و گاهی به نام ثبات.

این مرحله نه تنها در کتاب‌های جغرافیا، بلکه در تاریخ ننگ ملی ثبت خواهد شد. سوریه دیگر یک سرزمین مادری نیست، بلکه آزمایشگاهی برای تولید حکومت وابسته است، جایی که حاکم صرفاً یک عامل است، حاکمیت یک کالا است و فلسطین یک مسئله ممنوعه است.

 حتی اگر الجولانی این قطعه زمین را فروخته باشد، آنچه در انتظار اوست، بسیار فراتر از یک دادگاه و نزدیک‌تر به یک حکم مردمی است که فراتر از تمام ادعاهای رسانه‌ای خواهد بود. هر کسی که  سرزمین مادری خود را به نفع اسرائیل رها کند، تل آویو به او مشروعیت نخواهد داد... بلکه اشتباهات مکرری را مرتکب خواهد شد که تنها سقوط سیاسی قریب الوقوع او را تضمین می‌کند.

..............

پایان پیام

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha