به گزارش خبرگزاری بینالمللی اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ پیادهروی اربعین بهعنوان یکی از بزرگترین اجتماعات دینی جهان، فراتر از یک آیین مذهبی ساده، به پدیدهای اجتماعی، فرهنگی و رسانهای بدل شده است. در عصر شبکههای اجتماعی، بهویژه اینستاگرام، این مناسک نهتنها در واقعیت، بلکه بهگونهای مجازی و بازنماییشده تجربه میشود؛ بهطوریکه مسیر پیادهروی نه فقط جغرافیای فیزیکی، بلکه یک فضای نشانهشناختی و تاریخی است که در آن معنا، حافظه و هویت بازتولید میشوند.
«مهدی توکلیان» کارشناس رسانه و عکاس در یادداشتی به بررسی ظرفیتهای نشانهشناختی عکسهای منتشر شده در اینستاگرام از راهپیمایی اربعین پرداخت و نقش عناصر نمادینی چون موکبها، پرچمها و مشارکتکنندگان را در خلق معنا و بازتولید مفهوم امت اسلامی تحلیل کرد. متن این یادداشت به شرح زیر است:
مناسک اربعین و سازوکار بازنمایی در رسانههای اجتماعی
مناسک دینی ذاتاً ماهیتی نمادین دارند. آنها سرشار از نشانههایی هستند که کنشگران اجتماعی، با تفسیر و بهرهگیری از آنها، به بازسازی و بازنمایی اجتماع میپردازند. بدون این نمادها، احساسات جمعی شکل نمیگیرد یا به سرعت فروکش میکند. پیادهروی اربعین نیز، در بستر رسانهای جدید، به آیینی تبدیل شده که در آن، تصویرسازی از مسیر، بیش از مقصد اهمیت مییابد. در واقع، مقصد (کربلا) در روایتهای بصری اینستاگرامی، بهنوعی تعلیق میشود و مسیر پیادهروی به محل خلق معنا تبدیل میشود.
بر اساس تحلیل بوردیو، مکان به خودیخود واجد معنا نیست، بلکه این فضاهای اجتماعی و فرهنگیاند که در ارتباط با کنشگران، معنا میگیرند. فضای راهپیمایی اربعین، با عناصر تاریخی و نمادینی چون سربندها، پرچمها، لباسهای مشکی و همراهی کودکان و سالمندان، بازآفرینی تاریخی اسارت اهل بیت امام حسین(ع) است؛ بازآفرینیای که ذهن زائر را از حال به گذشته پرتاب میکند و تجربهای بینالاذهانی و فراتاریخی میسازد.
موکب؛ میاندار سبک زندگی و معنویت
در تصاویر اینستاگرامی، یکی از عناصر پرتکرار و پرمعنا، موکبها هستند. این موکبها نه فقط ابژههای عکاسانه، بلکه برشهایی از سبک زندگی عربی و نمادهای فرهنگی عمیقاند. آنها از پذیرایی ساده با چای و خرما تا واکس زدن کفش زائر را در بر میگیرند. اما آنچه مهمتر است، نوعی فروتنی و خاکساری میزبانان عراقی در مواجهه با زائران است که ریشه در فرهنگ مهماننوازی عربی دارد.
برپایی موکبها، فراتر از یک رفتار دینی صرف، ریشه در شیوهی زیست عراقیها دارد. در این فضا، سلسلهمراتبهای معمول اجتماعی موقتاً تعلیق میشود و «زائر بودن» یگانه معیار دریافت خدمات و احترام است. البته این روحیه مشارکتی تنها به میزبانان محدود نمیشود. در خود زائران نیز نوعی میل به فروتنی و خدمترسانی به همدیگر دیده میشود که از اخلاق عاشورایی و فرهنگ شهادتطلبی برآمده است.
ابعاد نمادین و اجتماعی مناسک
مناسک اربعین از حیث نشانهشناسی، نه به اسطورهها، بلکه به اشخاص و وقایع تاریخی واقعی ارجاع دارد. بازنمایی حادثه کربلا، نهتنها یادآور مقاومت، ایثار و ظلمستیزی است، بلکه مفاهیمی چون «امت»، «خانواده» و «عدالتخواهی» را بهطور نمادین بازآفرینی میکند. حضور زائرانی از ملیتهای مختلف، بهویژه در بستر تصویری رسانهها، بر ساخت و تقویت مفهوم «امت واحده» و قدرتنمایی شیعیان در برابر دیگریِ تاریخی (ظالم) تأکید دارد.
این بازنماییها اما خنثی نیستند. معنا، برخلاف آنچه در نظریه دال و مدلول کلاسیک آمده، برساختهی کنشگر است؛ کنشگری که به منابع نشانهشناختی، قدرت و ایدئولوژی دسترسی دارد و از بازنمایی مناسک برای بازتولید روایت خاص خود بهره میبرد. از حکومتها گرفته تا فعالان فرهنگی و رسانهای، همگی از این فضای نمادین برای خلق فراواقعیت مطلوب خویش استفاده میکنند.
پیشنهادها برای کنشگران رسانهای و محققان
پیشنهاد میشود که عکاسان و فعالان رسانهای، با دیدی پژوهشمحور به این مناسک نزدیک شوند. استفاده از تصویرسازیهای کیفی که به درک عمیقتری از پدیده منتهی میشود، میتواند بستر شناخت بهتر اربعین و ظرفیتهای اجتماعی و سیاسی آن را فراهم آورد. این شناخت میتواند در جهت تقویت وحدت شیعیان، پیوستگی میان فرق اسلامی و حتی گفتمانسازی بینالمللی پیرامون امام حسین(ع) بهکار رود.
در تلاقی شبکههای اجتماعی با مناسک دینی، پدیدههایی مانند «میل به ثبت بصری ایمان» در حال ظهور است که شناخت آن، برای فهم شیوههای نوین دینداری در عصر دیجیتال ضروری است.
..............................
پایان پیام/ ۲۶۸
نظر شما