به گزارش خبرگزاری بینالمللی اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ ۱۴ اکتبر ۲۰۲۰ در حالی که تعدادی از مردم لبنان بهطور خودجوش در اعتراض به عملکرد بد «طارق بیطار» بازپرس پرونده انفجار مهیب بندر بیروت به خیابانها آمده و در مقابل کاخ دادگستری لبنان به شکل مسالمتآمیز تجمع کرده بودند، به یکباره با تیراندازی افراد ناشناس از بالای پشت بامها مواجه شدند. این اقدام موجب شهادت ۷ لبنانی بیگناه و تعداد زیادی مجروح شد. شهید «محمد جمال تامر» جوان ۲۵ ساله از نیروهای مقاومت حزبالله لبنان بود که در این جنایت به شهادت رسید.

این شهدا را شهدای فتنه داخلی لبنان میخوانند؛ چراکه از سوی مزدوران آمریکا و رژیمهای مرتجع عربی به طور ناجوانمردانه به قتل رسیدند. دشمنانی که میخواستند از طریق این حادثه حزبالله را وارد جنگ داخلی کنند.
«عبیر خلیل خلیل» مادر شهید محمد جمال تامر بعد از شهادت فرزندش دیداری با شهید سیدهاشم صفیالدین رئیس وقت شورای اجرایی حزبالله لبنان داشت. در همین راستا خبرگزاری ابنا با «عبیر خلیل خلیل» مادر شهید محمد جمال تامر به گفتوگو پرداخت.

عبیر خلیل مادر شهید لبنانی با اشاره به پرونده قتل شهید تامر گفت: وقتی پسرم محمد شهید شد، چون ما درگیر پرونده او بودیم، سیدهاشم صفیالدین رحمتاللهعلیه مستقیماً به این پرونده رسیدگی میکرد، چرا که قاتل مشخص بود، مخصوصاً از آنجایی که شهید محمد تامر خائنانه و مظلومانه کشته شده بود. این نامه را نوشتم و به سیدهاشم صفیالدین دادم. در این تصویر (من و سیدهاشم در عکس هستیم).
وی ادامه داد: وقتی با سیدهاشم صفیالدین دیدار کردم در خصوص پرونده پسرم، به من گفت: «ما به خون شهدا پایبندیم و تا قاتل مجازات نشود، پرونده را رها نمیکنیم.»
مادر شهید لبنانی ادامه داد: روزی نامهای نوشتم و به او دادم تا آن را به جناب شهید سیدحسن نصرالله برساند و او واقعاً آن را به ایشان رسانده بود. پاسخ به من رسید که باید صبور باشیم تا عدالت در مسیر خود جریان پیدا کند.

مادر شهید لبنانی گفت: این نامه و یک پیشانیبند، ارثیهای از شهیدم محمد بود که به سیدهاشم صفیالدین که خدا او را رحمت کند دادم، و این عکسها را هم ضمیمهاش کردم.
وی در خصوص برخورد و رفتار شهید صفیالدین گفت: شهید سیدهاشم همیشه و همچون پدری دلسوز برای خانواده شهدا بود و همیشه پیگیر و جویای حال من بود تا رنج فراق و دوری از فرزند شهیدم، محمد تامر، را برایم آسان کند.
مادر شهید محمد تامر گفت: خداوند شهدا را رحمت کند و شفاعت آنها را در قیامت نصیب ما گرداند و ما و آنها را با محمد(ص) و آلمحمد(ص) محشور نماید.

وی در این نامه خطاب به جناب سید بزرگوار شهید سیدحسن نصرالله نوشته بود:
یَا أَیُّهَا الْعَزِیزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْکَیْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَیْنَا إِنَّ اللَّهَ یَجْزِی الْمُتَصَدِّقِینَ (آیه ۸۸ سوره یوسف).
این سربند که به خون پسرم آغشته بود را تقدیم شما میکنم تا شاهدانی در برابر شما باشند و یادآوری کنند که من هنوز مشتاقانه منتظر روزی هستم که به من اطلاع داده شود که کسی که قاتل پسرم بود و او را خائنانه کشت دست بسته قصاص عادلانهای در انتظارش است.
و ماظلمناهم و لکن انفسهم یظلمون.
...............
انتهای پیام
نظر شما