به گزارش خبرگزاری بینالمللی اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ خطبه ششم نهجالبلاغه، جملاتی کوتاه از امام علی(ع) در پاسخ به افرادی است که ایشان را از جنگ با طلحه و زبیر باز میداشتند. در زمان بیان این خطبه، پیمانشکنانی به بصره رفته بودند تا به دنبال بهانه برای مقابله با ایشان باشند و در حال مذاکره با برخی از شخصیتهای شناخته شده برای متحد کردن آنها برای مقابله با امیرمومنان(ع) بودند.
حضرت در این خطبه با اشاره به ویژگیهای کفتار که با ضربات مستمر و کسلکننده شکارچی به لانه او یا صدای نواها یا حتی سخن شکارچی خود که بالای سر او میگوید: «اینجا کفتاری نیست»، در سکونتگاه خود به خواب میرود، میفرماید: «وَ اللَّهِ لَا أَکُونُ کَالضَّبُعِ تَنَامُ عَلَی طُولِ اللَّدْمِ حَتَّی یَصِلَ إِلَیْهَا طَالِبُهَا وَ یَخْتِلَهَا رَاصِدُهَا، به خدا سوگند، که من همانند آن کفتار نیستم، که با آواز کوبیدن سنگ و چوب در لانهاش، خوابش کنند، تا او را به چنگ آوردند و با فریب صیادان به دام اندازند.»
«ضَبُع» به معنای کفتار است و این حیوان در فرهنگ عربی و حتی اشعار فارسی، به عنوان نماد حماقت و سادهلوحی شناخته میشود. ناصر خسرو قبادیانی در دیوان اشعار خود، با تاکید بر لزوم هوشیار بودن انسان در طول حیات خویش میگوید: «چو کفتاری که بندندش بعمدا / همی گوید که «اینجاست نیست کفتار». مولوی نیز با اشاره به همین ویژگی کفتار در دفتر دوم مثنوی میگوید: «این همیگویند و بندش مینهند/ او همیگوید ز من بی آگهند»
نکته دیگری که در این تشبیه قابل توجه است این که حضرت در این تشبیه، به ویژگیهای افرادی اشاره میکند که حضور دشمن را به چشم دیده، علائم و آمادگی او برای نبرد را میبیند، ولی همانند «کفتار»، سادهلوحانه به اصوات و الفاظ دشمن دلخوش میکنند، جملاتی که مهمترین هدف آن، «غافل کردن و خواب نمودن» آنهاست تا راحتتر بر آنان غلبه کند. نتیجه این غفلت این است که این افراد، در داخل خانه خود شکار میشوند و بدون کمترین مقاومت، تسلیم دشمن میشوند.
اگر در آن زمان و در بیان مثال حیوانی مانند کفتار، الفاظ، اصوات و جملات با هدف غافلسازی انسان از مقابله با دشمنان بیان میشد، امروزه میتوان «تخریبها و تحریفهای رسانهای» را مصداقی از آن اقدامات برشمرد تا با این ابزار، غفلت بر جامعه مستولی شده و دشمن آسانتر به اهداف خود برسد.
یکی دیگر از نکات این خطبه این است که حضرت بعد از تاکید بر هوشیاری در مقابل به ترفندهای دشمنان، ابزار «زدن» و مقابله با دشمنان را «أَضْرِبُ بِالْمُقْبِلِ إِلَی الْحَقِّ»، که دارای ویژگی « بِالسَّامِعِ الْمُطِیعِ» باشند معرفی کنند، یعنی افرادی که حقپذیر بوده و از امام و رهبر خود اطاعت میکنند.
ایشان در ادامه این روش را یک شیوه مستمر در طول حیات خود میشمارد تا هر کسی که تابع ایشان است، این روش را در طول حیات خویش داشته باشد: «أَبَداً حَتَّی یَأْتِی عَلَیَّ یَوْمِی، اینگونه است تا روزی که روز من بگذرد»، یا به عبارتی مرگ من فرا رسد.
منابع:
کتاب: پیام امام، شرح نهجالبلاغه آیت الله العظمی مکارم شیرازی
کتاب: روات و محدثین نهجالبلاغه، مرحوم محمد دشتی
کتاب: دیوان اشعار ناصر خسرو قبادیانی
کتاب: مفردات نهجالبلاغه، سید علیاکبر قرشی
کتاب: مثنوی معنوی، مولوی
سید علی اصغر حسینی/ ابنا
-------------------------
پایان پیام
نظر شما