به گزارش خبرگزاری بینالمللی اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ روز دوشنبه، شهباز شریف نخستوزیر پاکستان و هیئت همراه به تهران سفر کرده و با مقامات جمهوری اسلامی ایران از جمله رهبر معظم انقلاب و رئیس جمهور دیدار کرد. این سفر در شرایطی صورت گرفت که پاکستان و هندوستان تنشهای ژئوپلیتیک گستردهای دارند و روابط سنتی اسلامآباد با برخی از متحدان عرب خود در منطقه خلیج فارس نیز با چالشهایی مواجه است. از اینرو، این سفر را باید نشانهای از ارتقای جایگاه ایران در سیاست خارجی پاکستان دانست؛ کشوری که در سالهای اخیر، پس از افزایش همکاریهای راهبردی هند با پادشاهیهای عربی خلیج فارس، به ایران بهعنوان یک شریک راهبردی برای همکاریهای دوجانبه مینگرد.
درگیری اخیر میان پاکستان و هند بار دیگر نشان داد که توازن قدرت در منطقه در حال تغییر است و اسلامآباد دیگر نمیتواند مانند گذشته روی حمایت بدون قید و شرط برخی از متحدان سنتی خود، از جمله ایالات متحده، حساب باز کند. از سوی دیگر، افزایش چشمگیر همکاریهای اقتصادی و امنیتی هند با کشورهایی مانند امارات متحده عربی، عربستان سعودی و بحرین، پاکستان را وادار کرده است تا اولویتهای منطقهای خود را مورد بازنگری قرار دهد. در این میان، ایران با موقعیت ژئواستراتژیک منحصر بهفرد، ظرفیتهای انرژی و اشتراکات امنیتی با پاکستان، میتواند به شریکی مهم در معادلات جدید این کشور تبدیل شود.
سفر شهباز شریف به تهران را باید گامی در راستای تقویت همکاریهای دوجانبه در حوزههای امنیت، انرژی و ترانزیت دانست. سفر نخستوزیر پاکستان به ایران همچنین نشان از آن دارد که پاکستان در پی متنوع کردن شرکای خود در منطقهای است که شرایط جغرافیای سیاسی آن با سرعتی بالا در حال تغییر است. این که این سفر فصل جدیدی در روابط ایران و پاکستان خواهد گشود یا خیر را تحولات آینده پاسخ خواهد داد. اما قدر مسلم آن است که هر دو کشور بیش از هر زمان دیگری نیازمند همگرایی در برابر چالشهای مشترک منطقهای هستند.
مواضع مشترک ایران و پاکستان در سیاست خارجی
سفر هیئت پاکستانی به تهران در شرایطی صورت گرفت که جهان اسلام با چالشهای عمیقی در غرب آسیا مواجه است و تهران و اسلامآباد بهعنوان دو قدرت اسلامی میتوانند نقاط اشتراک قابل توجهی در سیاستهای منطقهای داشته باشند.
در این میان، یکی از نقاط اشتراک بسیار برجسته، موضع مشترک در قبال مسئله فلسطین است. هر دو کشور رژیم صهیونیستی را به رسمیت نمیشناسند و تجاوزات این رژیم علیه فلسطینیان و کشتار در غزه را محکوم کردهاند. این اشتراک مواضع در شرایطی که برخی کشورهای عربی به سمت عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی گام برداشتهاند، به طور ویژه اهمیت یافته است.
در همین راستا، آیتالله سید علی خامنهای، رهبر معظم انقلاب اسلامی، در بخشی از سخنان خود در دیدار با نخستوزیر پاکستان، با اشاره به مواضع بسیار خوب و قوی این کشور در مسئله فلسطین طی سالهای گذشته فرمودند: در حالی که در سالهای اخیر همواره وسوسههایی برای کشورهای اسلامی جهت برقراری رابطه با رژیم صهیونیستی وجود داشته، پاکستان هیچگاه تحت تأثیر این وسوسهها قرار نگرفته است.
ایشان مسئله فلسطین را مسئله اول دنیای اسلام خواندند و با اشاره به شرایط اسفبار در غزه خاطرنشان کردند: وضعیت در غزه به حدی رسیده که مردم عادی در اروپا و آمریکا با برگزاری تظاهرات، علیه دولتهای خود اعتراض میکنند. اما در همین شرایط، متأسفانه برخی دولتهای اسلامی در کنار رژیم صهیونیستی ایستادهاند.
اسلامآباد و تهران هر دو بر ضرورت وحدت در جهان اسلام در برابر اشغالگری رژیم صهیونیستی تأکید دارند و این مسئله میتواند به تقویت گفتمان مقاومت در سطح منطقهای کمک کند.
شایان ذکر است که موضع مشترک دو کشور در موضوعات منطقهای و اسلامی، وجه روشن دیگری نیز دارد و آن موضع پاکستان در قبال تجاوز عربستان به یمن در سال ۲۰۱۵ است. با وجود فشارهای سیاسی و اقتصادی ریاض علیه اسلامآباد، پاکستان از پیوستن به ائتلاف عربی ضد یمن خودداری کرد؛ اقدامی که ظرفیت این کشور برای همکاری با محور مقاومت به رهبری ایران در بحرانهای منطقهای را آشکار ساخت.
همکاریهای اقتصادی ایران و پاکستان
سفر شهباز شریف به ایران میتواند فرصتی برای تسریع در همکاریهای اقتصادی باشد. حجم تجارت ایران و پاکستان در سال گذشته حدود ۳ میلیارد دلار برآورد شده و مقامات دو کشور هدفگذاری ۱۰ میلیارد دلاری را تعیین کردهاند. این هدف میتواند با فعالسازی ظرفیتها، بهویژه در حوزههایی مانند ترانزیت، انرژی و تجارت مرزی، بهسرعت محقق شود.
در حوزه ظرفیتهای ترانزیتی، هر دو کشور عضو سازمانهای منطقهای مهمی مانند اکو و سازمان همکاری شانگهای هستند و میتوانند از این چارچوبهای مشترک برای تسهیل تجارت و سرمایهگذاریهای مشترک بهره گیرند.
در دیدار میان رهبر انقلاب اسلامی و نخستوزیر پاکستان، دو طرف همچنین بر ضرورت همکاری میان دو کشور برای فعالتر شدن سازمان اکو بهعنوان دو بنیانگذار اصلی این سازمان تأکید کردند.
در همین حال، یکی از مهمترین پروژههایی که میتواند به شکل قابل توجهی به توسعه روابط اقتصادی میان دو کشور همسایه کمک کند، دالان حملونقل بینالمللی شمال–جنوب (INSTC) است. اگرچه اسلامآباد در سالهای اخیر بندر چابهار را رقیبی جدی برای پروژه ترانزیتی دریایی خود در بندر گوادر میداند، اما این دالان که ایران را به روسیه، هند و کشورهای آسیای مرکزی متصل میکند، در صورت اتصال به شبکههای ترانزیتی پاکستان میتواند به مسیر تجاری حیاتی برای منطقه تبدیل شود و با افزایش پیوندهای اقتصادی، صلح و ثبات در منطقه را تقویت کند.
در حوزه انرژی، ایران با دارا بودن ذخایر عظیم گاز میتواند نقش کلیدی در تأمین انرژی پاکستان ایفا کند. پروژه گاز ایران به پاکستان که بهطور رسمی به «خط لوله صلح» شناخته میشود و به دلیل تحریمهای غربی متوقف مانده است، در صورت رفع موانع میتواند بخشی از نیازهای انرژی پاکستان را تأمین کرده و منافع اقتصادی قابل توجهی را نصیب دو طرف سازد.
مبارزه با تروریسم
گروههای تروریستی که در منطقه بلوچستان پاکستان فعال هستند، تهدیدی مشترک برای اسلامآباد و تهران محسوب میشوند. از این رو با تقویت همکاریهای اطلاعاتی و امنیتی، دو کشور میتوانند ضمن نابودسازی تروریسم، ظرفیتهای همکاری در زمینههای اقتصادی را نیز هموارتر نمایند.
در پایان باید گفت در حالی که منطقه غرب آسیا با تحولات سریع و پیچیده مواجه است، نزدیکی ایران و پاکستان میتواند معادلات منطقهای را متحول کند. اشتراکات ژئوپلیتیک، منافع اقتصادی، و مواضع مشابه در قبال مسائل اسلامی، از جمله فلسطین و یمن، بستری مناسب برای گسترش همکاری فراهم کردهاند. در صورتی که تهران و اسلامآباد بتوانند این همگرایی را با برنامهریزی دقیق و اراده سیاسی پیگیری کنند، میتوانند به قطبی اثرگذار در منطقه تبدیل شوند؛ قطبی که در برابر اشغالگری، تحریم، و یکجانبهگرایی، از استقلال و عدالت دفاع میکند. این نزدیکی، نهتنها به سود دو کشور، بلکه به نفع ثبات کل منطقه خواهد بود.
**************
پایان پیام/ 345