به گزارش خبرگزاری بینالمللی اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ زندگی خانوادههای مدافعان حرم لشکر فاطمیون در ایران، آمیختهای از افتخار و رنج است. آنان که عزیزانشان را در راه دفاع از مقدسات و امنیت منطقه فدا کردهاند، امروز با چالشهای سنگین معیشتی، درمانی و اجتماعی دستوپنجه نرم میکنند. خانوادههای شهدا، جانبازان و رزمندگان این لشکر، در سکوت و مظلومیت، بار سنگین فراق، بیتوجهیهای نهادی و فشارهای اقتصادی را به دوش میکشند.
در نشستی که با حضور «مسئول دبیرخانه ستاد مردمی تکریم خانوادههای مدافعان حرم» در خبرگزاری ابنا برگزار شد، واقعیتهای کمتر شنیدهشده از این مدافعان و خانوادههای آنها روایت شد؛ واقعیتهایی که نیازمند توجه جدی و اقدام عملی از سوی نهادهای مسئول و جامعه است.
آنچه در ادامه میآید متن کامل سخنان حجتالاسلام والمسلمین دکتر «عیسی برادری»، در این نشست است:
بسمالله الرحمن الرحیم. خدمت برادران بزرگوار عرض سلام دارم و عرض خدا قوت دارم بابت تمام تلاشها و فعالیتهایی که انجام میدهید. قطعاً کار رسانهای شما کار ارزشمندی است و میتوان گفت در پیشانی کار بحث جهاد تبیین قرار دارید. امروز بحث رسانه یکی از مهمترین ابزار جنگی محسوب میشود.
امروز میبینیم که دشمن با یک شایعه کل دنیا را از طریق همان ابزار رسانه که در اختیار دارد، تحت تأثیر قرار میدهد. در جنگ روایتها، نقش رسانه آنقدر مهم است که گاهی اوقات سیاه را سفید و سفید را سیاه نشان میدهد. در این کارزار کسانی که کار رسانهای صحیح، صادقانه و با احساس مسئولیت و دغدغهمند انجام میدهند، مخصوصاً در جبههی انقلاب و بویژه در این برهه که شب میخوابیم و صبح یک خبری را میبینیم و یا صبح تا شب خبری میبینیم که میتواند کل افکار عمومی را تحت تأثیر قرار دهد، نقش تعیین کنندهای دارد. برای مثال خبری آمد که حماس سلاحها را تحویل میدهد. این خبر در همه جا پیچید و اکثر خبرگزاریها این را گفتند اما بعد از چند ساعت تکذیب کردند و گفتند که اصلاً چنین چیزی نیست و ما سلاحمان را تحویل نمیدهیم و تکذیب شد. یا خبرهایی که منتشر میشود و جوّ روانی و یا ترس ایجاد میکند، که همهی اینها برگرفته از ابزاری است که دشمنان در اختیار دارند.
در رابطه با جنگ ۱۲ روزه و دفاع مقدسی که انجام دادیم، خیلی از کارها هنوز گفته نشده است، خیلی اتفاقات است که هنوز روی آنها پرده است و باید گفته شود. اینها وظیفهی رسانههایی مثل ابنا است که با تعهد، تخصص و صداقت در پیشانی کار جهاد تبیین هستند. از این بابت به شما تبریک و خدا قوت میگویم.
مدافعان حرم از مهمترین و مظلومترین اقشار هستند
تشکر میکنم که بنده را به این نشست دعوت کردید، این نشانگر دغدغه و علاقهمندی شما به جبههی انقلاب و به ویژه مدافعان حرم است که یکی از مهمترین و مظلومترین اقشار هستند. خودتان شاهدید که سالها زیر آماج بدترین تبلیغات و حملات بودهاند و نگرشی نسبت به مدافعان حرم ایجاد شده بود که گویی اینها کسانی هستند که در مقابل امتیاز هنگفتی که میگیرند، میروند و میجنگند؛ در حالی که قضیه چیز دیگری بود. این هم از آن کارهای رسانهای کثیفی بود که انجام میشد. این جلسه شاید جزء معدود جلساتی است که میتوان چند کلمهای از حقیقت گفت.
وقتی دفاع از حرم شروع شد، شهید حاج قاسم سلیمانی - روحش شاد - در سوریه اینطور تشخیص داد که باید رزمندگانی بروند و بجنگند و از کیان اسلامی و حریم و حرم اهل بیت(ع) و امت اسلامی دفاع کنند. شاید الان هم خیلیها هنوز نمیفهمند که این دفاع، دفاع از امت اسلامی و دفاع از اسلام بود. چند روز پیش هم مقام معظم رهبری فرمودند که شهید سید حسن نصرالله ثروتی برای لبنان و اسلام است. برخی این حرف را قبول ندارند، یعنی کسانی که مخالف و ضد جبههی مقاومت و مبارزین جبههی مقاومت و فرماندهان جبههی مقاومت مثل شهید حاج قاسم سلیمانی، سید حسن نصرالله و امثال اینها هستند. چون هنوز به این درک نرسیدهاند که الان جنگ، جنگ اسلام و کفر است و دیگر شیعه و سنّی ندارد؛ هر کسی که در جبههی اسلام است، چه حزب الله لبنان و چه غزهی فلسطین، حماس و جهاد اسلامی، چه ایران و چه حتی قطر باشد. شاید خود اینها هم متوجه نیستند که ما در یک جبهه هستیم و این هم از مظلومیتهای جبههی مقاومت است که مدافعین حرم هم بخشی از آن بوده و هستند.
از داعش یک چهره وحشی و ترسناک ساخته بودند
اوایل شهدایی که تقدیم میکردیم خیلی علنی نبود، هنوز اینقدر آشکار نشده بود که در عراق و سوریه دفاع میکنیم. رفته رفته مشخص شد و مدافعان حرم میرفتند و در مناطق مختلف سوریه در مقابل داعش مبارزه میکردند. اتفاقاً داعش هم همین هیمنهی پوشالی که الان ترامپ برای جبههی کفر و اسرائیل ایجاد میکند، یک چهرهی وحشتناک و ترسناک داشت و طوری خودشان را نشان میدادند که حتی سیاستمداران عالم را از خودشان میترساندند. آن برخوردی که ترامپ با رئیس جمهور اوکراین کرد که نیرو و عامل اینها است، یا با مخالفینشان، ادبیاتی که در مقابل کانادا داشت، ادبیاتی که در مقابل حماس داشت، ادبیاتی که در مقابل حزب الله داشت، ادبیاتی که در مقابل ایران داشت. این رفتارها نشان میدهد که اینها اول میآیند و میترسانند و ایجاد وحشت می کنند. یعنی اگر در عصر حاضر بخواهیم یک پدیدهی وحشتناک و ترسناک مثال بزنیم داعش بود که تمام ابزار وحشیگری را هم در اختیارش قرار داده بودند و پشتیبانی میکردند. کسانی که امروزه بحث اسرائیل بزرگ را مطرح میکنند، قبل از این بحث خلافت اسلامی داعش را مطرح میکردند. اینها آمده بودند که تمام بلاد اسلامی را در اختیار بگیرند. همان زمان مقام معظم رهبری فرمودند که اگر ما هزاران کیلومتر دورتر از مرزهای خودمان دفاع نکنیم، باید در خیابانهای همدان و کرمانشاه بجنگیم. خیلی از کسانی که داخل کشور هستند و در آن زمان دستاندرکار و سیاستمدار بودند، شاید این حرف را قبول نداشتند ولی دیدند که واقعاً اینطوری بود. ما وقتی سوریه را از دست دادیم، در خیابانهای خودمان جنگیدیم. این هم ۱۰ سال بعد از آن قضایا بود، یعنی با کلی آمادگی ذهنی، تسلیحاتی و انواع آمادگیهایی بود که داشتیم. اگر ۱۰ سال قبل این جنگ در آنجا نبود و داخل شهرهای خودمان میآمد، این آمادگی را نداشتیم و شاید خدای نکرده اتفاقات دیگری میافتاد. خب خیلی ناراحت هستیم، ما ۱۲۰۰ شهید تقدیم کردیم، این همه برجستگان نظامی، علمی و از اقشار مختف مردم شهید دادیم که اگر این آمادگی ایجاد نشده بود، تعدادش خیلی بالاتر میرفت.
این را خدمتتان عرض کردم تا بدانیم که مقاومت، مبارزه و جنگی که مدافعان حرم با داعش داشتند چه اهمیتی داشت؛ در آنجا ایستادگی کردند و در نهایت تکفیریها را شکست دادند. بازماندگان آنها تا ادلب رفتند و در آنجا یکسری مناسبات سیاسی باعث شد که در آنجا بمانند و ماندن آنها و تمرینهایی که کردند باعث شد که سال گذشته آمدند و نظام را از بشار اسد گرفتند.
.

.
وضعیت خانوادههای مدافعان حرم فاطمیون
اما مدافعان حرمی که رفتند، ابتدا مدافعان حرم ایرانی بودند سپس رزمندگان فاطمیون یعنی افغانستانیهای مبارز و مدافع حرم بودند، و زینبیون که پاکستانیها بودند در کنار رزمندگان ایرانی و زیر نظر شهید حاج قاسم سلیمانی رفتند و با داعش جنگیدند. مدافعان حرم ایرانی هم مظلوم بودند، یعنی همین حرفهایی که هست و اتهاماتی که میزدند برای تمام مدافعان حرم میگفتند، ولی من میخواهم بیشتر از مدافعان حرم فاطمیون بگویم، چون سروکارمان بیشتر با این بزرگواران است.
ما همین الان در قم حدود ۳۰۰۰ خانوادهی مدافع حرم فاطمیون داریم. بعد از مشهد، قم بیشترین مدافع حرم فاطمیون را دارد. اکثر مدافعین حرم فاطمیون در مشهد بودند و بیشتر شهدا هم متعلق به مشهد است، بعد قم، تعدادی هم در سایر شهرها سکونت دارند.
خانوادههای مدافع حرم فاطمیون به سه بخش تقسیم میشوند؛ خانوادههای شهدا، خانوادههای جانبازان و خانوادههای رزمندگان.
خانوادههای شهدای فاطمیون در قم بیش از ۲۰۰ و حدود ۳۰۰ خانواده هستند،بقیه نیز یا جانباز هستند یا رزمندگانی بودند که بدون اینکه آسیب ببینند پس از جنگ به ایران برگشتند.
خانوادههای شهدای فاطمیون از خدمات بنیاد شهید بهره میبرند
بعد از سقوط دولت بشار اسد دیگر مدافع حرمی در سوریه نداریم، کسانی هم که در آنجا بودند به ایران برگشتند. اینها الان به کارهای دیگری اشتغال دارند، بعضی از آنها سالها جنگیده بودند، بعد که برگشتند کارگری میکنند و یا به سراغ کارهای دیگری رفتهاند تا بتوانند هزینههای زندگیشان را تأمین کنند. خب این خانوادههای شهدا بر اساس قوانینی که در کشور ما وجود دارد و در مجلس تصویب شده، با همان قوانین ذیل خدمات بنیاد شهید قرار گرفتهاند. به جانبازان هم تا حدودی خدمات میدهند که البته خیلی کم است. رزمندگانی که از جبهه برگشتند دیگر هیچ خدمات دولتی به آنها داده نمیشود. اینها برگشتند و آمدند، جنگ تمام شد و الان زندگی خودشان را میکنند و کار آزاد دارند؛ هیچ وابستگی به هیچ نیروی نظامی در جایی ندارند و فقط تعهد اخلاقی، انقلابی و دینی است. همچنین هیچ وابستگی استخدامی و قراردادی ندارند و از هیچ نهادی حقوق دریافت نمیکنند. حتی از این بالاتر، زمانی که دولت بشار اسد سقوط نکرده بود و به اینها نیاز بود، به صورت نوبتی اعزام میشدند. جالب این است که ۲-۳ ماهی که در سوریه بودند، حقوقی دریافت میکردند و زمانی که برای مرخصی به ایران میآمدند و یک ماه میماندند، دیگر حقوق نداشتند. وضعیت فاطمیون اینطور بود، یعنی آن فضایی که میگفتند مدافعان حرم چقدر حقوق میگیرند، اینها پول گرفتهاند و رفتهاند، اصلاً چنین قضایایی نبود، اینها زمانی که در ایران بودند حقوقی دریافت نمیکردند. بعد از جنگ هم که عرض کردم تکلیف مشخص است.
تاریخچه تأسیس فعالیتهای ستاد مردمی تکریم خانوادههای مدافعان حرم
ستاد تکریم خانوادههای مدافع حرم از سال ۹۴ و در حدود ۱۰ سال است که توسط تعدادی از دغدغهمندان این عرصه، علاقهمندان و کسانی که از وضعیت اقتصادی و معیشتی خانوادههای مدافع حرم خبر داشتند، تأسیس شد. اکثر این خانوادهها مستأجر بودند، مخصوصاً فاطمیون که از اتباع بودند و اکثراً خانه نداشتند و وقتی رزمندهها به جبهه میرفتند، خانوادههای آنها در ایران نیاز به پشتیبانی داشتند. این دوستان ستاد مردمی تکریم خانوادههای مدافعان حرم را تشکیل دادند. در آن زمان یک غلیان احساسات و دغدغهها وجود داشت و علاقهمندان دوست داشتند کمک کنند. یعنی کسانی که از وضعیت اینها اطلاع داشتند دوست داشتند به هر نحوی که برای آنها ممکن است به جبههی مقاومت و خانوادههای مدافع حرم کمک کنند. در آن زمان این احساسات هم وجود داشت، خیّرین پای کار آمدند و از این ستاد پشتیبانی کردند. ستاد تکریم متعلق به شهر قم بود. نهادهایی مثل سپاه علی بن ابیطالب(ع)، حرم حضرت معصومه(س)، آستان قدس، حتی استانداری، بنیاد شهید، صداوسیما و نهادهای مختلف دست به دست هم دادند و بعضی از اشخاص حقیقی که اینها در جامعه نفوذ داشتند و میتوانستند تعامل کنند و علاقهمند بودند. تقریباً ۳۰ نهاد حقیقی و حقوقی در کنار هم برای تأسیس این نهاد به هم کمک کردند. حتی آموزش و پرورش نسبت به آموزش و تقویت درسی بچههای اینها کمک کرد. الحق و الانصاف خیلی هم کمک کردند و دغدغهمند بودند و ما این را در جلسات میدیدیم.
ما وابسته به هیچ نهادی نیستیم و از حلقههای میانی هستیم. ستاد همچنان وجود دارد، اما رفته رفته آن غلیان احساسات، دغدغهمندیها و حمایتها فروکش کرد و مقداری اولویتها عوض شد. جنگ هم که تمام شد، خیلیها فکر کردند که کار تمام شده است. در حالی که تازه سختیهای این خانوادهها شروع شده است. چون اگر مدافع حرم در جبهه بود و ۵ میلیون به او حقوق میدادند، بعد از اینکه برگشت این ۵ تومان را هم ندارد.
طبق قانون مصوب مجلس، به خانوادهی شهدای فاطمیون برخی خدمات ارائه میشود
بعضی از خیّرین برای خانوادههای شهدا خانه خریدند و به آنها هدیه کردند، و از این طریق خدماتی را به خانوادههای شهدا تقدیم کردند. ولی غیر از اینها، خانوادههای رزمندهها و جانبازان، نه خدماتی گرفتند، نه شناسنامهی ایرانی گرفتند، نه خدمات دولتی ایران را میگیرند، نه امتیاز خاص دولتی دارند و نه حقوق دارند. اتهام دریافت خدمات متعدد بیجا و ناجوانمردانه بود.
حتی مسئولین کشور نیز آماج تهمت ها واقع شدند ولی این واقعیت ماجرا بود که غیر از خانوادههای شهدا، بقیه خدمات خاصی دریافت نکردند و فقط خدمات موردی بود که خیّرین ارائه میکردند. برای نمونه، بستهی معیشتی در ماه مبارک رمضان بود که الان هم داریم. ولی مثلاً ما بستهی معیشتی از این طرف و آن طرف میگیریم، تماس میگیریم، پیگیری میکنیم، با خیّرین صحبت میکنیم، ۳۰۰-۴۰۰ بستهی معیشتی فراهم میکنیم، در حالی که ۳۰۰۰ خانواده داریم و با یکسری اولویتهایی به خانوادهها میدهیم. گاهی اوقات که بقیه مطلع میشوند واقعاً شرمندگی ما چند برابر میشود. میبینیم که ما ۳۰۰ بسته دادیم ولی هزار خانواده از ما درخواست بستهی معیشتی دارند. یا دفتر مقام معظم رهبری نزدیک عید، بُن لباس میدهد که این را هم خیّرین میدهند، یعنی از بودجهی مملکت نیست. ما میرویم و لباس میگیریم، بُن را میگیریم و میآوریم و تعدادی از خانوادهها، شاید ۲۰۰-۳۰۰ یا ۴۰۰ خانواده هستند که میتوانیم به آنها مقداری لباس دهیم. این هم کمک موردی است.
برخی از کمکها به خانوادههای مدافع حرم، از سوی خیّرین است
الان حدود ۳ سالی است که یکی، دو خیّر پیدا شدهاند که اصلاً نمیدانیم چه کسانی هستند، از طریق رابطشان با ما تماس میگیرند و میگویند که ما برای خانوادهی مدافعان حرم میخواهیم جهیزیه بدهیم و اگر لیست دارید بدهید. زمانی خانوادهها یا خود مدافع، یا فرزندشان و یا برادر و خواهرشان که ازدواج میکردند، ما به این مؤسسه و آن مؤسسه، این خیّر و آن خیّر مراجعه میکردیم و ۱۰-۱۲ جهیزیه فراهم میکردیم در حالی که ۵۰ مورد ازدواج داشتیم. در ۳ سال اخیر خدا را شکر به برکت این تفضل الهی و محبت خیّرین، دیگر خانوادهی مدافع حرمی نداریم که ازدواج کند و ما جهیزیه نداشته باشیم. این خیرین همان کسانی هستند که شب عید یا ماه مبارک رمضان بستهی معیشتی را هم میدهند.
.

.
مشکلات درمانی خانوادههای شهدای فاطمیون
در مباحث درمانی، خانوادههای شهدای فاطمیون اتباع هستند و هیچ پشتیبانی بیمه ندارند و از این بابت با مشکلات زیادی مواجه هستند. گاهی اوقات این بنده خدا، جانباز و مجروح است و نیاز به پزشک، بستری و دارو دارد. گاهی هم در خانهشان بیمار دارند و به بیمارستان میروند. ما باز از طریق بعضی از دوستانمان و تعدادی از پاسداران و بازنشستگان که در این حوزه دغدغهمند هستند و از اول با ما بودند، برای نمونه به سپاه علی بن ابیطالب(ع)، فلان درمانگاه و یا درمانگاه حضرت ابوالفضل(ع) و ... میروند و اینها هم محبت دارند و کمکهایی میکنند. کار ستاد تکریم، واسطهگری و به قولی در وسط دویدن است تا بتواند رقمی از ۳۰ میلیون هزینه بیمارستان کمک کند و به ۲۰ میلیون برسد.
خوشبختانه قم این حسن را دارد که بعضی از مسئولین و مدیران بیمارستانها و حتی پزشکان، چنین مسائلی را خوب درک میکنند. چون خانوادههای افغانستانی مقیم قم، اکثراً با افغانستانیهای تهران و جاهای دیگر فامیل و همشهری هستند؛ از مشهد، از کاشان و یا از تهران با ما تماس میگیرند و میبینیم که آنها چنین چیزهایی را ندارند.
همکاری دستگاه ها در قم خوب است. اخیراً یکی از بچههای دبیرستانی خانوادهی مدافع حرم دوست داشت به هنرستان برود ولی طبق قانون، نمیتوانست. با آموزش و پرورش صحبت کردیم، پیگیری کردند و حل شد و در آنجا مشغول درس شد. یا دانش آموزان افت تحصیلی زیادی داشتند، مخصوصاً زمانی که پدرانشان در جبهه بودند و مادرها نمیتوانستند ۳-۴ بچه را مدیریت کنند. زمان کرونا، افت تحصیلی زیاد بود؛ آموزش و پرورش با ما همکاری کرد، جلساتی تشکیل شد، آموزشهایی دادند و به تقویت درسی این دانشآموزان کمک کردند. کمکهای درمانی، جهیزیه، آموزشی، گاهی پشتیبانیهای اداری در بعضی جاها و کمکهایی از این نوع انجام میشود.
حمایتهای معنوی و فرهنگی از خانوادههای مدافع حرم
بعضی نیازها نیازهای آنی هستند، مثل نیازهای معیشتی، ولی بعضی مسائل مثل زخم هستند که اگر به آنها توجه نشود بعداً سر باز میکند و ممکن است مشکلات عمیقتر شود. تجربیاتی از گذشته و از آسیب های فرهنگی و اعتقادی وارد شده به برخی فرزندان شهدای دفاع مقدس داریم، فقط نمیتوان به فکر مسائل معیشتی بود، اینکه فقط به فکر جهیزیه باشیم، فقط به فکر برنج و روغن باشیم درست نیست، اینها لازم و خیلی ضروری هستند، اما غیر از این مسائل رفتاری، فرهنگی، مذهبی و انقلابی هم خیلی مهم است. چون از آن طرف شبهه ایجاد میکردند، مثلاً همین الان به آنها میگویند: خب رفتید و جنگیدید چه شد؟ سوریه را هم که از دست دادید! اساساً جهادش را زیر سؤال میبرند. شاید خود رزمنده بتواند جواب بدهد، ولی خانم یا فرزندان او وقتی تحت تأثیر شبهات و هجمهها قرار میگیرند، متاثر می شوند.بنابراین لازم است در این حوزه کار شود.
برگزاری نشستهایی برای تقویت روحی خانوادههای مدافع حرم
در اوایل دورهی کرونا، کلاسهای سبک زندگی را برای خانوادههای مدافع حرم به صورت مجازی برگزار میکردیم، از آذرماه ۱۴۰۰ این کلاسها را حضوری کردیم. کلاسها گُل کرد. همان اوایل دو خانم دکتر که اتفاقاً یکی از آنها فرزند شهید دفاع مقدس و روانشناس بود، را دعوت کرده بودیم. چند ساعت بعد از جلسهی اول تماس گرفت و گفت: بعد از اینکه کلاسم تمام شد تا الان به سؤالات اینها پاسخ میدادم. میگفت که اینها افسرده هستند و مشکلات روحی دارند، اینها سؤالات زیادی دارند و تغییر این حالت نیاز به کار زیادی دارد.
ما کارگاه همسران مدافع حرم را به منظور رفع همین معضلات راه انداخته بودیم. گفتیم که ما به همین خاطر شما را دعوت کردیم، چون هم خانم و هم متخصص این امر هستید. اینها کسی را میخواهند که حرفشان را بشنود. او گفت: همسران بعضی از اینها که در جبهه هستند، به صورت تکوالدی فرزندانشان را تربیت میکنند. دانشآموز دارند، دانشجو دارند، پسر و دختر دارند، و تربیت فرزند به این راحتی نیست. خیلی اوقات پدر و مادر در کنار هم نمیتوانند بچهها را به خوبی کنترل و مدیریت کنند، تا چه رسد به اینکه این خانوادهها از یک طرف دلتنگی پدر را داشته باشند که در منطقه است و استرس و اضطراب از دست دادن او را دارند. از این طرف هم مشکلات درس و معیشتی دارند. گاهی اوقات در مدارس تحقیر، کنایهها و تهمتها را باید تحمل کنند.
خلاصه، ما این کلاسها را ادامه دادیم و خانمها با این کلاسها انس گرفتند. برای کلاسها اکثراً از روانشناسان استفاده کردیم. در این کلاسها بیشتر مباحث، ارتباط بین زن و شوهر و ارتباط والدین با فرزند را برجسته کردیم و پیش رفتیم. به مرور دیدیم آن اشکالی که اوایل بود، بعد از یک سال کلاً از بین رفت. گاهی اوقات هم موانعی پیش میآمد و ما پنجشنبهای که کلاس را برگزار نمیکردیم، خانوادهها فوری واکنش نشان میدادند که چرا این هفته کلاس برگزار نشد؟ این کلاسها هنوز هم ادامه دارد. بیش از ۶۰۰-۷۰۰ نفر از خواهران با کلاسهای ما ارتباط دارند و هر هفته بیش از ۱۰۰ نفر حضور پیدا میکنند.
برگزاری پویشهای فرهنگی
علاوه بر کارگاه همسران، پویشهای فرهنگی و علمی راه انداختیم. پویشهای فرهنگی هم برای فرزندان خانوادهها و همسران و خود مدافعان است؛ بستگی به مناسبتش هم دارد. گاهی اوقات پویش مجازی است و گاهی اوقات هم آزمونش را حضوری برگزار میکنیم. جزوهای در مناسبتی به آنها میدهیم، برای نمونه در سالروز آغاز امامت امام زمان(عج) پویشی برگزار کردیم. ما امسال تا کنون ۵ پویش برگزار کردهایم. در این پویشها مخاطبان را به ردههای سنی مختلف تقسیم میکنیم، از هر کدام به اقتضای اطلاعاتشان محتوا میخواهیم، داوری میکنیم و به شرکتکنندگان جایزه میدهیم. ایجاد انگیزه را آغاز کردهایم تا خانوادهها مطالعه کنند و اطلاعات عمومی یا اطلاعات دینیشان بالا برود و یا ارتباطات شکل بگیرد. ما سال ۱۴۰۰ دانشآموزی را داشتیم که پنجم ابتدایی بود و الان در پایه دهم یا نهم است، یا کلاس نهم بود و الان دیپلم میگیرد، به دانشگاه رفته یا طلبه شده است و همچنان با ما ارتباط دارند.
از خودشان برای برگزاری دورهها استفاده میکنیم. بعضی از این خانوادهها فرهیخته هستند، طلبه و دانشجو هستند، و درس دانشگاهی خواندهاند. بعضی از اینها سوابق تبلیغی دارند و ما برای بعضی از کلاسهایمان استفاده میکنیم. لذا روی مسائل فرهنگی و تربیتی هم تمرکز کردهایم تا آسیبهای این بخش از زندگی خانوادههای مدافع حرم را هم به حداقل برسانیم. این کلیات مسائلی بود که در رابطه با خانوادههای مدافعان حرم میتوانستم خدمتتان بگویم.
ستاد تکریم را اشخاص حقیقی و حقوقی تشکیل می دهند که می توانند در امر حل مشکلات خانواده های مدافع حرم تاثیرگذار باشند. ما به عنوان دبیرخانهی ستاد تکریم فعال هستیم و همهی خدماتی که از جاهای دیگر میآید را مدیریت میکنیم. برای نمونه، با ما تماس میگیرند و میگویند که فلانی میخواهد لوازم تحریر یا کیفها را به خانوادهها بدهد. یا فلان مورد هست و ما قضایا را پیگیری میکنیم تا به سرانجام برسانیم. لذا مجموعهی ما دبیرخانهی ستاد تکریم است. البته الان یک مقداری همکاریها فروکش کرده است، به خاطر اینکه دیگر جوّ سابق نیست. جنگ تمام شد، سوریه از دست داعش آزاد شد، داعش نابود شد اما مدافعان حرم همچنان هستند، آن انگیزهها همچنان هست، و آن پشتیبانیها از ولایت و جبههی مقاومت همچنان وجود دارد. ما با آقایان و خانوادهها ارتباط داریم و میبینیم که اینها بسیار باانگیزه، معتقد و ولایی هستند. به گونهای که الان اگر نیاز باشد، همین فاطمیون باز در خط مقدم خواهند بود.
این را صادقانه میگویم، خود من شخصاً و دوستانی که با هم کار میکنیم، وظیفهی خودمان میدانیم که به این خانوادهها خدمت کنیم، چون اینها همه چیزشان را پای انقلاب گذاشتند. وقتی مدافعان حرم این همه مجاهدت و فداکاری کردند، ما وظیفهی خودمان میدانیم که هر قدر میتوانیم و توانمندی داریم به آنها خدمت کنیم. امیدواریم بتوانیم بخشی از زحمات مدافعان حرم را جبران کنیم.
.

.
ایمان و غیرت خانوادههای فاطمیون، در کنار مشکلاتشان، چشمگیر است
در این مدت موارد زیادی را مشاهده کردیم و متاثر شدیم. آن چیزی که خیلی متأثر شدیم این بود که در حدود ۲ سال قبل یک بنده خدایی جلوی در ستاد آمد، بخشی از شکم او بیرون بود و دستش را روی شکمش گذاشته بود. گفت: یک بار شکمم را عمل کردهام ولی پس زده و دیگر نتوانستم هزینههایش را تأمین کنم و برای درمان بروم. جانبازی او هم ثبت نشده بود، بخشی از محتویات شکم را با دستش گرفته بود که بدتر نشود و اینطور زندگی میکرد. این بخشی از مواردی بود که خیلیها فکرش را هم نمیکنند که چنین مواردی ممکن است وجود داشته باشد.
بعضی از خانوادهها را میبینیم که سطح زندگیشان خیلی پایین است. با خیّرین صحبت میکنم که فلان خانواده ۳ بچه دارد، ۱۰ سال است ازدواج کرده ولی وسیله زندگی در خانهاش ندارد. اخیرا به خانواده ای چند تکه وسایل منزل تهیه و تقدیم شد پس از دریافت پیام دادند که شب قبل به خاطر اینکه جارو برقی کار نمیکرد، ماشین لباسشویی نداشتند، فرششان به خاطر کهنه بودن پوسیده بود؛ خانم گریه کرده بود و بچهها هم گریه کرده بودند. فردای آن روز لوازم به خانهی آنها رسیده بود و موجب تعجب و خوشحالی همه به ویژه بچه ها شده بود و می گفتند بچه ها فکر کردند چون دیشب گریه کردند و ناراحت شدند پدرشان رفته و این ها را خریداری کرده است . اینها از جمله مواردی است که در آنجا میبینیم.
بیشتر از همه چیز، ما تحت تأثیر اعتقادات خانوادهها قرار میگیریم. وقتی جنگ ۱۲ روزه پیش آمد، مدافعان حرم خیلی غیرتی و عصبانی بودند. میدیدیم که اصلاً فراموش میکنند که خودشان مشکلاتی دارند و پیگیر بودند ببینند اگر کمکی لازم است و می توانند، انجام دهند.
یا در خصوص موضوع مذاکره با آمریکا میدیدیم که اینها در کلاسها واکنش نشان میدادند که چرا برخی مسئولین اینطور میگویند؟ خدا را شکر همچنان آن اعتقادات و مقاومتشان وجود دارد و بیشتر هم شده است.
تلاشها و اقدامات انجامشده برای حمایت بیشتر از خانوادههای فاطمیون
کارهای خوبی در راستای حمایت از این خانوادهها صورت گرفته است. همین که خانوادههای شهدا سامان پیدا کردند از این کارها بوده است. اینها مشکلات خیلی زیادی داشتند ولی الان حل شده است و ر حوزه جانبازان و رزمندگان هم تلاش می شود که مشکلات مرتفع شود. بی خیالی و بی توجهی وجود ندارد.
البته امسال کشور مشکلات خاص خودش را دارد و جنگ یکی از گرفتاری هایی بود که طبیعتا در انجام امور اخلال ایجاد کرد.
علیرغم همه این تلاش هایی که از مسئولین دیدیم ولی باز انظار می رود و جا دارد همت مضاعفی بکنند و در قبال مجاهدت این عزیزان، خدمات ماندگار و عزتمندانه ای بکنند تا بخشی از آن تلاش ها جبران شود.
مشکلاتی از قبیل اشتغال، بیمه، خدمات درمانی و پشتیبانی های معیشتی و مسکن از ضروریات این خانواده هاست.
قبلا در این خصوص با نمایندگان وقت قم در مجلس شورای اسلامی مکاتبات و گفتگوهایی شد و ایشان نیز پیگیری کردند اما لازم است بیش از این ها توجه شود.
ستاد مردمی تکریم در ایجاد اشتغال هم تلاش کرده است، برای نمونه چند سال برای خانمها کلاسهای خیاطی رایگان برگزار کردیم که بعضی از آنها برای خودشان شغل ایجاد کردند. البته خانمهایی که به کلاس میآیند، تعدادی از اینها برای خودشان خیاطی زدند و یا یکسری شغلها را ایجاد کردند، حتی به بعضی جاها معرفی کردیم و آقایان رفتند. در بعضی از کارها توانستند بمانند و در بعضی کارها نتوانستند بمانند.
در کل حاکمیت و دولت نگاه مثبتی دارند و تلاش زیادی کردهاند ولی انتظار میرود ان شاءالله بیش از اینها توجه شود.
مهاجرستیزی، فاطمیون، و نقش دشمن در تحریک جو عمومی
در ماجرای مهاجرستیزی که در جریان جنگ ۱۲ روزه و به دلیل برخی مسائل پیش آمد خانوادههای مدافعان حرم فاطمیون اعتراض کردند و گفتند که ما هم در معرض بعضی بیاحترامیها قرار میگیریم، حتی به ادارهی اتباع که میرفتند، فاطمیون یک نفر نماینده در آنجا گذاشت. من اخیراً جلسه داشتم، همین خانوادهها به میگفتند که از زمانی که آقای فلانی به آنجا رفته، با فاطمیون خوب برخورد میکنند. چنین مسائلی مقطعی است. من در جلسات هم به خانوادهها گفتم، ولی اثرات درازمدت میگذارد.
ببینید، دشمن روی آن کار کرده بود. همیشه اینطوری است که در بحث افغانی، مدافع حرم و اینها کار کرده بود. بحث خرابکاری برخی اتباع در ایام جنگ ۱۲ روزه هم که پیش آمد، به این مسائل دامن زد و عدای هم واقعا خیانت کردند. لذا میگویم که این جوّ است و دشمن روی آن کار کرده بود. همچنان که گفتند بعضی از نیروهایی که در افغانستان توسط آمریکاییها دوره دیده بودند، عمداً به ایران آمدند و بعضی کارها را انجام دادند، یا میخواستند انجام دهند موفق نشدند. دشمن از قبل آن کار را انجام داده بود و وقتی چنین چیزی میشود، تعدادی هم از روی تعصبات موضع میگیرند. بههرحال تر و خشک با هم میسوزند. لذا باید این مباحث را مدیریت کرد و مقداری کمک کرد که تفکیک شود، یعنی خوب و بد را باید تفکیک کرد. انشاءالله این آگاهیهایی که مخصوصاً در جنگ ۱۲ روزه به وجود آمده، باعث شود که در ادامه برخی مسائل تکرار نشود.
روایت فاطمیون نیازمند ورود متخصصان رسانه و مستندسازی است
چون ستاد ما یک ستاد غیرتخصصی است، و دغدغه حمایت های معیشتی از خانوادهها را داشته است ولی تخصص بحث رسانه، کتاب و جمعآوری خاطرات را ندارد.
این کار را می بایست شماها که تخصصش را دارید انجام بدهید. مثل همان کاری که بچه های سپاه بدر انجام می دهند. در حوزه فاطمیون نیز برخی ها با ذوق و سلیقه خود کارهایی را کردند مثل کتاب «خاتون و قوماندان» که مجموعه روایتهایی از زندگی خانم امالبنین حسینی، همسر شهید علیرضا توسلی (ابو حامد) فرمانده پرافتخار لشکر فاطمیون است. یک نفر با من تماس گرفت و گفت: فلانی، من این «خاتون و قوماندان» را خواندهام و خیلی گریه کردم. از کار شما خیلی خوشم آمد و تماس گرفتم که به شما تبریک بگویم که کجا و برای چه کسانی کار میکنید.
گاهی اوقات در دفاع مقدس هم افرادی به صورت ذوقی خاطرات را جمع کردهاند. اگر میتوانید خوب است در این قضایا ورود کنید، مخصوصاً که برای مصاحبه و گفتوگو تخصص دارید.
...................................
پایان پیام/ ۱۶۷
نظر شما