به گزارش خبرگزاری بینالمللی اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ بعد از شهادت شهید «سیدحسن نصرالله»، جنایت پیجر در لبنان و جنگ ۶۶ روزه، لبنان بیش از یک سال است که در شرایط سخت امنیتی، نظامی و سیاسی به سر میبرد. روی کار آمدن دولت همسو با محور غربی و آمریکایی از یک سو و نقضهای پی در پی آتشبس و فشارهای سیاسی و امنیتی برای خلع سلاح حزبالله لبنان و ترورهای هدفمند فرماندهان در سطوح مختلف حزبالله را در مسیری دشوار و پرچالش قرار داده است.
در این میان دوستان محور مقاومت و حزب الله لبنان نگران از سرنوشت این حزب قدرتمند در لبنان هستند، چرا که حزب الله بیش از ۴ دهه است امنیت و تمامیت ارضی لبنان را با انواع جانفشانی های خود حفظ کرده است.
دکتر «حسین آجورلو» پژوهشگر ارشد مهمان پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه، دارای دکتری رشته روابط بین الملل و دیپلماسی در دانشگاه اسلامی لبنان است. وی تاکنون مقالاتی به فارسی در مجلات معتبر داخلی و خارجی به چاپ رسانده است.
کتاب «منطقهگرایی و توسعه اقتصادی با مطالعه موردی نفتا»، کتاب «ایران و مسئله اسرائیل» با همکاری سید روحالله حاج زرگرباشی، کتاب «چشم انداز ۲۰۳۰ عربستان سعودی»، کتاب «امام موسی صدر و قضیه فلسطین»، از جمله کتاب های تالیفی این تحلیلگر مسائل لبنان است.
در راستای وضعیت این روزهای لبنان و شرایط حاکم بر مقاومت، با دکتر «حسین آجرلو» به گفتوگو پرداختیم:
ابنا: در شرایطی که لبنان در شرایط آتشبس شکننده به سر میبرد، شاهد ترور فرماندهان شاخص حزبالله هستیم و اخیرا نیز شخص دوم حزبالله لبنان شهید هیثم طباطبایی به شهادت رسیدند. هدف رژیم صهیونیستی از این اقدامات چیست؟
در شرایط آتشبس شکننده رژیم صهیونیستی در لبنان، ترور شهید «هیثم طباطبایی» دارای اهداف بسیار مشخصی است. این ترورها در راستای راهبرد رژیم مبنی بر تضعیف محور مقاومت به طور کلی و مشخصا در خصوص برخی محورها از جمله حزبالله لبنان است. اسرائیل به دنبال از بین بردن هستههای مقاومت است و در این جهت اقدامات عملی را انجام میدهد که از جمله آن ترور افراد موثر در حوزه میدانی است.
رژیم صهیونیستی در بازه زمانی بعد از جنگ، بیش از ۴۰۰ ترور را به طور روزانه و به طور هدفمند از فرماندهان حزبالله در سطوح مختلف انجام داده، اما ترور شهید هیثم از این جهت مهم است که در ضاحیه انجام شد و عملا گام بلندی در حوزه تاکتیک ترورهای هدفمند به حساب میآید و در بردارنده این پیام بود که هدفهای بعدی اسرائیل میتواند فراتر از این باشد و حتی ممکن است به کادر رهبری حزبالله ضربه بزند.
ابنا: آیا احتمال درگیری و جنگ فراگیر و مستقیم با حزبالله لبنان در آینده نزدیک یا اوایل سال میلادی آینده وجود دارد؟
جنگ رژیم صهیونیستی علیه حزبالله هدفی دارد و آن تضعیف و از بین بردن حزبالله است. اگر در حوزه سیاسی و تاکتیکی اهداف اسرائیل عملیاتی نشود، ممکن است آنها به سمت جنگ فراگیر بروند.
در حوزه سیاسی آنها به دنبال خلع سلاح حزبالله لبنان توسط مخالفان حزب و دولت لبنان با همراهی فشارهای آمریکا، فشارهای بینالمللی و فشارهای نظامی رژیم از طریق ترورها هستند.
متاسفانه موضوع خلع سلاح حزبالله لبنان با یک اجماعی در منطقه روبرو شده است، از این رو طرفهای منطقهای از جمله دولت لبنان روابطشان را با ایران کاهش دادند تا اهرم ایران به عنوان حامی مقاومت در لبنان تضعیف شود.
بنابراین اگر فرایندهای سیاسی و امنیتی فعلی رژیم غاصب قدس علیه حزبالله به نتیجه نرسد، جنگ فراگیر با حزبالله امری محتوم است. این فرآیند باید در سطحی باشد که تهدید حزبالله را برای اسرائیل از نظر نظامی از بین ببرد و اگر گزارشهای امنیتی گواهی دهند که حزبالله به دنبال بازسازی توانمندیهای خود است و در بعد نظامی تضعیف نشده، به نظر میرسد احتمال جنگ فراگیر در آینده بسیار زیاد باشد.
ابنا: چندی پیش سفر پاپ به لبنان در صدر اخبار لبنان و جهان قرار گرفت. استقبال گروههای لبنانی بهویژه حزبالله و گروه کشافة المهدی از وی را چگونه ارزیابی میکنید و هدف از این سفر چه بود؟
لبنان تنها کشوری است که رسما در آن دین مسیحیت در جریان است و یک سوم صندلیهای مجلس در لبنان به عنوان رکن سیاسی به مسیحیت اختصاص دارد. لبنان از نمادهای مسیحیت در شرق است و اکثر مسیحیان لبنان مارونی و وابسته به کلیسای کاتولیک هستند و در سال های گذشته نیز پاپها سفرهایی به لبنان داشتند و استقبال حزبالله از پاپ امر جدیدی نیست.
همواره حزبالله با قاعده زندگی مسالمتآمیز و همراه احترام با مسیحیان رابطه داشتند و بسیاری از متحدان حزبالله از مارونیان مسیحی هستند.
بر خلاف تلاش دشمنان حزبالله با آمدن پاپ به لبنان انشقاقی در جامعه در لبنان ایجاد نشد و اسرائیل تلاش کرد تا فضا را به سمت قبل از جنگ داخلی سوق دهد که موفق نشد و پاپ با این سفر در فضای جنگ منطقه حاوی پیام صلح بود و جوزف عون نیز از طریق این سفر به دنبال استقرار موقعیت خود در لبنان بود.
ابنا: با گذشت بیش از یک سال از شهادت سیدحسن نصرالله و جنایت پیجر، این دو حادثه بزرگ را در سطح توانمندیهای حزبالله و شرایط لبنان چگونه ارزیابی میکنید، این دو اتفاق چه پیامدهایی برای مردم لبنان و حامیان حزبالله داشته و دارد؟
بر کسی پوشیده نیست این دو جنایت زمینهساز جنگ سوم لبنان شد، این جنگ به طبع طرفین برای هر کدام دستاوردهایی داشت. حزبالله با حجم فشار رژیم صهیونیستی مقابله کرد و اجازه نداد، هدف اسرائیل در نابودی حزبالله تحقق پیدا کند، از این رو این یک پیروزی بزرگ بود.
رژیم غاصب قدس نیز آتشبسی را اجرایی کرد که به دنبال تقویت روح قطعنامه ۱۷۰۱ مبنی بر خلع سلاح حزبالله در جنوب لیتانی بود. البته در گذشته بعد از توافق ۲۰۰۶ این موضوع شکلی و ظاهری بود، اما در حال حاضر و بعد از جنگ به شدت متحدان داخلی اسرائیل به دنبال خلع سلاح هستند و عملیات نظامی به طور مداوم علیه توانمندیهای حزبالله در راستای خلع سلاح انجام میشود. بعد از تحولات اخیر، حزبالله با سقوط نظام سوریه و از دست دادن پشتیبانی بخش لوجستیکی با یک چالش روبرو شد.
به نظر میرسد توانمندیهای حزبالله اگرچه آسیبهای جدی خورده، اما در بخشهایی در حال تقویت است، از این رو اقدامات و برآوردهای اسرائیل و احتمال وقوع جنگ نشاندهنده این امر است که حزبالله در حال بازسازی خود از طریق راهبردهای نظامی جدید است و در آینده با تهاجم های هدفمندتر از تهاجمهای گسترده و موشکپرانی با تغییر تاکتیک به میدان باز میگردد.
با توجه به اینکه اسرائیل، حزبالله را تهدید اول در پیرامون خود میداند و حتی تحرکاتی که انجام میدهد علیه کل جبهه مقاومت است و کل این محور را بهعنوان تهدید موجودیتی علیه خود به حساب میآورد. از این رو دائما به دنبال جذب حمایتهای مقامات آمریکا و کاخ سفید است.
در نتیجه، عملیات رژیم صهیونیستی علیه مقاومت حزبالله همچنان ادامه دارد، اما از سوی دیگر در ایران و سایر کشورها، مقاومت با راهبردهای ویژه خود دستاورهایی را محقق کرده که برای رژیم صهیونیستی در میانمدت و بلندمدت هزینههای سنگینی را در بر خواهد داشت.
................
پایان پیام
نظر شما