به گزارش خبرگزاری بینالمللی اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ رژیم صهیونیستی، رائد صبحی سعد، نفر دوم فرماندهی گردانهای عزالدین قسام را ترور کرد. برخلاف تشدید تنشهای قبلی، این ترور با یک حادثه بزرگ میدانی، مانند کشته یا زخمی شدن سربازان در درگیریهای رفح، که قبلاً رخ داده بود، توجیه نشد.
منابع امنیتی رژیم اسرائیل تأیید کردند که رهبری سیاسی پس از وقوع حمله، ایالات متحده را از آن مطلع کرد. این نشان میدهد که این عملیات و ترور ده روز قبل از آن، فرمانده ارشد علاء الدین الحدیدی، رئیس واحدهای پشتیبانی و تدارکات گردانهای قسام، حوادث جداگانهای خارج از چارچوب آتشبس نبودند، بلکه بخشی از مدیریت درگیری و تلاش برای تقویت واقعیت میدانی بودند که تحت هیچ قانون درگیری یا خط قرمزی قرار ندارد. به عبارت دیگر، اسرائیل به دنبال ایجاد واقعیتی است که به طور مؤثر به جنگ پایان نمیدهد، بلکه از بازگشت به عملیاتهای تمام عیار، مطابق با خواستههای آمریکا، جلوگیری میکند.
در واقع، روند ترور، که پس از تهدیدهای عمومی و مداوم علیه رائد سعد و عزالدین حداد انجام شد، نشان میدهد که عامل اصلی تعیینکننده زمان، وجود یک فرصت استراتژیک و اطلاعات دقیق بود که همیشه وجود ندارند. این واقعیت که اسرائیل تنها پس از انجام عملیات، ایالات متحده را از آن مطلع کرد، صرفاً یک نکته جزئی و بیاهمیت است؛ این حمله با هماهنگی کامل با اتاق عملیات بینالمللی ایالات متحده در کریات گات انجام شد که یک چتر سیاسی و نظامی فراهم میکند که به اسرائیل فضای مانور میدهد و به آن اجازه میدهد تا وقایع میدانی - حتی رویدادهای بزرگ - را تغییر شکل دهد و آنها را نه به عنوان نقض استراتژیک آتشبس، بلکه به عنوان تنظیم مجدد سرعت خود ارائه دهد.
شایان ذکر است که ترور شخصیتی با این جایگاه سالها - قبل از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ - در فهرست اولویتها قرار داشت، اما رهبری سیاسی تصمیم گرفت آن را به تعویق بیندازد تا از واکنشهای منفی ناشی از آن جلوگیری کند. این امر به ویژه با توجه به اینکه ترور احمد جباری، رئیس ستاد گردانهای قسام، در سال ۲۰۱۲ باعث جنگ هشت روزه شد، صادق بود.
در طی این جنگ، مقاومت اولین حمله خود به تل آویو را با موشکهای فجر ساخت ایران آغاز کرد - رویدادی که نقطه عطفی در این درگیری بود. این نشان میدهد که ترور نفر دوم فرماندهی گردانهای قسام یک رویداد پیش پا افتاده که میتوانست نادیده گرفته شود، نبود، بلکه یک عملیات بزرگ بود.
رژیم صهیونی با اطلاع نهادهای نظارتی آمریکایی و بینالمللی، از واقعیتهای میدانی و سیاسی برای انجام آن سوءاستفاده میکند و آن و عملیاتهای مشابه را به عنوان یک واقعیت پایدار که سالها ادامه خواهد داشت، در نظر میگیرد. تکرار این روند نباید هیچ اعتراض یا نارضایتی ایجاد کند، زیرا با طرح ترامپ و بیست ماده آن مغایرت ندارد.
در چارچوب مدیریت اسرائیل بر روابطش با ایالات متحده، در محافل امنیتی رژیم اسرائیل این درک سیاسی وجود دارد که واشنگتن - تحت رهبری ترامپ - مشتاق است به مرحله دوم تفاهمات و ایجاد یک نیروی بینالمللی در نوار غزه، با تمام محدودیتهای سیاسی و امنیتی که این امر بر آزادی عمل اسرائیل تحمیل میکند، گام بردارد. بنابراین، تلآویو ترورها و تشدید تنشها قبل از این مرحله دوم را ابزاری برای افزایش تنش، پیچیدهتر کردن مسائل و جلوگیری از گذار به واقعیتی میداند که در آن ممکن است ترتیباتی بر آن تحمیل شود که با اهدافش مغایرت دارند.
بنابراین، رژیم موفق شده است مدلی را که در جنوب لبنان برقرار شده بود، بر نوار غزه تحمیل کند: نه صلح مطلق و نه جنگ تمامعیار. این امر، در را برای ترورها و قتلهای هدفمند، هر زمان که فرصتی پیش بیاید، باز میگذارد، واقعیتی که کاملاً با تلاش اسرائیل برای فشار مداوم و جلوگیری از ثبات همسو است. این بدان معناست که جنگ پایان نیافته است، اما شکل آن تغییر کرده است، در حالی که حامی آمریکایی خطوط قرمز را ترسیم میکند اما هیچ تلاشی برای اجرای آنها نمیکند.
در مورد مقاومت، آگاهی فزایندهای وجود دارد که واقعیتهای امنیتی و میدانی و قوانین درگیری که نسل کاملی از مبارزان مقاومت در طول ۱۵ سال گذشته بر اساس آنها پرورش یافتهاند، به طور نامحدود از بین رفتهاند. تفکر آنها اکنون بر بازگشت به آغازهایی که رهبران تاریخی آنها تجربه کردهاند متمرکز شده است: تعقیب مداوم، پنهانکاری دائمی و عملیات پشت صحنه، همراه با یک باور جمعی مبنی بر اینکه هر مرحله، صرف نظر از پیچیدگیها و چالشهای آن، قادر به تولید رهبرانی است که ابزارها، ابزارها و برنامههای مناسب خود را طراحی خواهند کرد.
در واقع، گردانهای قسام دیروز اعلام کردند که فرمانده جدیدی را برای وظایفی که پیش از این بر عهده شهید سعد بود، منصوب کردهاند. ترور او را «عبور از تمام خطوط قرمز» دانستند و تأکید کردند که «حق ما برای پاسخ به تجاوز اشغالگران تضمین شده است و ما حق داریم از خود به هر وسیلهای دفاع کنیم.»
.

......................
پایان پیام
نظر شما