به گزارش خبرگزاری بینالمللی اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ خطبه پنجم نهجالبلاغه، از معدود خطبههای نقل شده از امیرالمومنین(ع) در دوران سکوت ۲۵ ساله ایشان است. البته قبل از ورود به شرح خطبه باید این نکته را گفت که حضرت در طول این سکوت ظاهری، با حفظ وحدت اسلامی، تلاشهای مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را برای جلوگیری از انحرافات در میان امت اسلامی داشتهاند.
به بیان دیگر، این سکوت ۲۵ ساله، تنها سکوت در طلب کردن حق امامت بر امت از غاضبان خلافت بوده و گرنه ایشان هیچگاه از وظایف خود به عنوان «امامت و هادی امت» دست نکشیدند و با توجه به شرایط زمانی و مکانی همچنین تقاضاهای حکومتی و مردمی، نسبت به هدایت جامعه کوشیدند.
این تلاش بلندمدت، از موضوعاتی است که باید در زندگی امام علی(ع) مورد توجه جدی قرار بگیرد. یکی از نتایج این تلاشها، جلوگیری از فتنهها و مراقبت از جان مردم مسلمان در مقابل افرادی بود که سعی میکردند تا با تحریک حضرت، زمینه اختلاف در امت را به وجود بیاورند. اگر چه این افراد، زودتر از آنکه، به آنچه بخواهند برسند، به مرگ رسیدند، اما تاریخ نشان داد که فرزندان آنان، چه فتنههایی در تاریخ اسلام ایجاد کردند.
جلوگیری از فتنه
اگرچه در ابتدای این خطبه، سید رضی، به ماجرای حضور ابوسفیان و عباس برای بیعت با امام علی(ع)، بعد از پایان بیعت مردم با ابوبکر، اشاره میکند اما عبارت ابتدایی این خطبه: «أَیُّهَا النَّاسُ» نشانگر آن است که این خطبه یا بخشی از آن، خطاب به گروهی از مردم «ایها الناس» بیان شده که نشانگر حضور عمومی در هنگام بیان این سخنان بوده است. حضرت در این سخنان با نهی از فتنهانگیزی، توسط افرادی که سوءنیت داشته یا شخصیتهایی که بدون توجه به سوءنیت این افراد، تحت تاثیر سخنان آنان قرار گرفتهاند، همگان را به دوری از فتنه دعوت میکند.
«أَیُّهَا النَّاسُ شُقُّوا أَمْوَاجَ الْفِتَنِ بِسُفُنِ النَّجَاةِ وَ عَرِّجُوا عَنْ طَرِیقِ الْمُنَافَرَةِ وَ ضَعُوا تِیجَانَ الْمُفَاخَرَةِ أَفْلَحَ مَنْ نَهَضَ بِجَنَاحٍ أَوِ اسْتَسْلَمَ فَأَرَاحَ، ای مردم، امواج فتنه ها را با کشتیهای نجات درهم بشکنید، و از راه اختلاف و پراکندگی بپرهیزید، و تاجهای فخر و برتریجویی را بر زمین نهید. رستگار شد آن کس که با یاران به پاخاست، یا کنارهگیری نمود و مردم را آسوده گذاشت».
حضرت در عبارت بعدی با اشاره به اینکه حکومتی که با زمینهسازی دشمنان اسلام به دست بیاید چه حاصل شومی برای شخص دارد، میفرماید: «هَذَا مَاءٌ آجِنٌ وَ لُقْمَةٌ یَغَصُّ بِهَا آکِلُهَا، این گونه زمامداری، چون آبی بد مزه، و لقمهای گلوگیر است.»
امام(ع) در این زمان، همگان را به صبر تا رسیدن زمان مناسب دعوت میکند: «مُجْتَنِی الثَّمَرَةِ لِغَیْرِ وَقْتِ إِینَاعِهَا کَالزَّارِعِ بِغَیْرِ أَرْضِهِ. آن کس که میوه را کال و نارس بچیند، مانند کشاورزی است که در زمین دیگری بکارد». این جملات علاوه بر نوید تشکیل حکومت اسلامی در زمان مناسب خودش، اشاره به یک اصل عقلایی بر لزوم زمینهسازی فرهنگی و اجتماعی برای تحقق این حکومت دینی دارد.
دلایل سکوت
حضرت در عبارت بعدی با جمله «فَإِنْ أَقُلْ یَقُولُوا حَرَصَ عَلَی الْمُلْکِ وَ إِنْ أَسْکُتْ یَقُولُوا جَزِعَ مِنَ الْمَوْتِ!» در شرایطی قرار دارم که اگر سخن بگویم، میگویند بر حکومت حریص است، و اگر خاموش باشم، میگویند: از مرگ میترسید!» روشن است که امیرالمومنین(ع) نه حرصی بر حکومت دارد نه ترسی از مرگ. بلکه دلیل نگرانی ایشان آن است که اگر دانستههای خود را افشا کند، اضطرابی جامعه را دربرمیگیرد مانند لرزش طناب در چاهی عمیق: «بلِ انْدَمَجْتُ عَلَی مَکْنُونِ عِلْمٍ لَوْ بُحْتُ بِهِ لَاضْطَرَبْتُمْ اضْطِرَابَ الْأَرْشِیَةِ فِی الطَّوِیِّ الْبَعِیدَة. این که سکوت برگزیدم، از علوم و حوادث پنهانی آگاهی دارم که اگر باز گویم مضطرب میگردید، همچون لرزیدن ریسمان در چاههای عمیق».
بنابراین باید گفت که مهمترین دلیل سکوت حضرت، توان اندک جامعه در پذیرش ایشان به عنوان امام بوده است. به عبارتی دیگر این محرومیت عمومی از حضور امام در جایگاه ریاست جامعه، حاصل ضعف فرهنگی و اعتقادی در مردم است. به نظر میرسد هماکنون نیز غیبت امام زمان(عج) ناشی از همین موضوع است. موضوعی که باید با چشاندن شیرینیهای حکومت دینی بر ذائقه عمومی، بر رفع آن و زمینهسازی ظهور تلاش کرد.
سید علیاصغر حسینی / ابنا
-----------------------
پایان پیام
نظر شما