به گزارش خبرگزاری بینالمللی اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ موضوع خطبه هفتم نهجالبلاغه، «شیطانشناسی» و نحوه استقرار وسوسههای شیطانی در وجود آدمی است. اگر چه برخی از شارحان، مخاطب این سخنان حضرت امیرالمومنین(ع) را طلحه و زبیر و مرتبط با نبرد جمل میدانند، اما ویژگی این بخش از سخنان حضرت، بهگونهای است که هر شخصی میتواند، خود را مخاطب سخنان حضرت دانسته و نحوه ورود و استقرار شیطان و وسوسههای او را در وجود خود، با این روش بیابد.
برخی از شارحان نهجالبلاغه خطبههای ۷ تا ۱۴ را از خطبههای مرتبط با حوادث جنگ جمل میدانند و مخاطبان خطبههای هفتم تا نهم نهجالبلاغه را «ناکثین» و فریبخوردگان شیطان میدانند. همانگونه که قبلا بیان شد خطبه ششم نیز مرتبط با مقدمات جنگ جمل است و بنابراین یک پیوستگی تاریخی میان خطبههای شش تا چهارده نهجالبلاغه وجود دارد.
امام علی(ع) در خطبه هفتم نهجالبلاغه در مذمت افرادی که از شیطان تبعیت میکنند میفرمایند: «و من خطبة له(ع) یذمّ فیها أتباع الشیطان: اتَّخَذُوا الشَّیْطَانَ لِأَمْرِهِمْ مِلَاکاً وَ اتَّخَذَهُمْ لَهُ أَشْرَاکا، شیطان را ملاک و اساس کار خود قرار دادهاند.» اگر بخواهیم با توجه به نیازهای امروزی به تحلیل این خطبه بپردازیم باید بگوئیم: توجه به وسوسههای شیطانی یا به زبان رسانهای، «خط خبری» بیان شده از سوی رسانههای بیگانه، برای برخی از افراد، اساس هرگونه تحلیل سیاسی یا اقتصادی میگیرد.
با توجه به عبارت بیان شده در این خطبه از نهجالبلاغه، گامهای بعدی توجه به این خط خبری گمراهکننده آن است که: «فَبَاضَ وَ فَرَّخَ فِی صُدُورِهِمْ وَ دَبَّ وَ دَرَجَ فِی حُجُورِهِمْ، او نیز آنها را به عنوان دامهای خویش برگزید و به دنبال آن در سینههای آنها تخمگذاری کرد، سپس آن را مبدّل به جوجه نمود. این جوجههای شیطانی از درون سینههای آنان خارج شده، در دامانشان حرکت کرد و پرورش یافت.»
نتیجه این فعالیتهای شیطانی، در ایجاد شبهههای اعتقادی، سیاسی و اقتصادی یا بزرگنمایی مشکلات و تحقیر ملی دستاوردها، آن است که این افراد، هم آنچه را شیطان برای آنان ساخته است، رشد داده و برجسته میکنند و در نهایت همین افراد «چشم و زبان شیطان» میشوند و بعد از آن توان دیدن و زبان بیان کردن خوبیها و نیکیهای جامعه اسلامی را از دست میدهند، پس بر اساس دید و زبان شیطان میبینند و مینویسند و میگویند: «فَنَظَرَ بِأَعْیُنِهِمْ وَ نَطَقَ بِأَلْسِنَتِهِمْ، و سرانجام شیطان با چشم آنها نگاه کرد و با زبانشان سخن گفت.»
اما بیثباتی در اندیشههای شیطانی، امکان هرگونه ثبات فکر و اندیشه را در آنها سلب میکند، اما همین سخنان فاسد توسط شیطان برای آنها «زینت» داده میشود و به بهانههایی واهی، سخنانی بدون مبانی دینی یا علمی بر زبان آورده و حتی به انکار بدیهیترین قوانین فطری نیز میپردازند: «فَرَکِبَ بِهِمُ الزَّلَلَ وَ زَیَّنَ لَهُمُ الْخَطَلَ فِعْلَ. (شیطان) آنها را بر مرکب لغزشها سوار کرد و سخنان فاسد و هزل و باطل را در نظرشان «زینت» بخشید.
پس از انجام این مراحل چندگانه، «مَنْ قَدْ شَرِکَهُ الشَّیْطَانُ فِی سُلْطَانِهِ وَ نَطَقَ بِالْبَاطِلِ عَلَی لِسَانِه، اعمال آنها اعمال کسی است که شیطان او را در سلطه خود شریک ساخته و سخنان باطل را بر زبان او نهاده است».
بازخوانی مستمر این سخنان برای هر شخصی که به صورت مستمر و روزانه در فضای مجازی یا رسانهای فعالیت دائمی دارد، یک ضرورت است تا مبادا چشم و زبان او، ابزاری برای بیان دیدنیها و شنیدنیهای شیطانی شود.
منابع:
- کتاب: پیام امام شرح نهجالبلاغه آیت اللهالعظمی مکارم شیرازی
- کتاب: روات و محدثین نهجالبلاغه ، مرحوم محمد دشتی
- کتاب: شرح نهجالبلاغه ابن ابی الحدید
سید علیاصغر حسینی / ابنا
.................
پایان پیام