به گزارش خبرگزاری بینالمللی اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ در بخشهای قبلی این نوشته، جایگاه و شخصیت برخی از انبیای الهی مانند حضرت آدم(ع)، حضرت ابراهیم(ع)، حضرت موسی(ع) و حضرت عیسی(ع) در نهجالبلاغه بیان شد و در این نوشته شخصیت دو پیامبر دیگر الهی یعنی حضرت داوود(ع) و فرزند ایشان حضرت سلیمان(ع) در کتاب شریف نهجالبلاغه بررسی میشود.
دنیازدگی و میل به جمعآوری اموال و داراییها، در زمان حیات امام علی(ع)، آنچنان فراگیر شده بود که ایشان در بسیاری از خطبهها و نامههای نهجالبلاغه، به مذمت آن پرداخته است. بهعنوان نمونه در خطبه ۱۶۰، حضرت با تأکید بر سادهزیستی، چهار نفر از انبیای الهی، یعنی رسول خدا(ص)، حضرت موسی(ع)، حضرت داوود(ع) و حضرت عیسی(ع)، آنان را الگوهای سادهزیستی و بیتوجهی به دنیا معرفی کرده و همگان را به درسآموزی از زندگی آنان دعوت میکند.
امام علی(ع) در خطبه ۱۶۰ نهجالبلاغه، حضرت داوود(ع) را «صاحب کتاب مزامیر» همچنین «قاری اهل بهشت» معرفی کرده و در توصیف بیاعتنایی ایشان به دنیا فرمودهاند: «وَ إِنْ شِئْتَ ثَلَّثْتُ بِدَاوُدَ صَاحِبِ الْمَزَامِیرِ وَ قَارِئِ أَهْلِ الْجَنَّةِ، فَلَقَدْ کَانَ یَعْمَلُ سَفَائِفَ الْخُوصِ بِیَدِهِ وَ یَقُولُ لِجُلَسَائِهِ أَیُّکُمْ یَکْفِینِی بَیْعَهَا، وَ یَأْکُلُ قُرْصَ الشَّعِیرِ مِنْ ثَمَنِهَا. اگر خواهی سومین نمونه را هم بیاورم، و آن داوود(ع) است، صاحب مزامیر و خواننده اهل بهشت. با دست خود زنبیل میبافت و به کسانی که در مجلس او نشسته بودند، میگفت: کدامیک از شما فروختن آن را بر عهده میگیرد؟ سپس از بهای آن نان جو میخرید.»
امام علی(ع) در حکمت ۱۰۴ نیز در گفتگو با یکی از یاران خود در هنگام سحرخیزی، با اشاره به عبادتهای سحرگاهی حضرت داوود(ع)، حدیثی را از ایشان نقل میکند:
«إِنَّ دَاوُودَ(ع) قَامَ فِی مِثْلِ هَذِهِ السَّاعَةِ مِنَ اللَّیْلِ، فَقَالَ إِنَّهَا لَسَاعَةٌ لَا یَدْعُو فِیهَا عَبْدٌ إِلَّا اسْتُجِیبَ لَهُ، إِلَّا أَنْ یَکُونَ عَشَّاراً أَوْ عَرِیفاً أَوْ شُرْطِیّاً أَوْ صَاحِبَ عَرْطَبَةٍ، داوود(ع) در چنین ساعتی از شب، برخاست و فرمود: این ساعتی است که هیچ بندهای به درگاه خداوند دست به دعا برندارد، مگر آنکه دعایش مستجاب شود، مگر باجگیر، یا جاسوس و پلیس (در حکومت جور) یا نوازندگان طنبور و طبل.»
همچنین در کتاب شریف نهجالبلاغه، تنها یکبار به جناب سلیمان(ع) اشاره شده که در آن ضمن اشاره به ویژگیها و توانمندیهای ایشان، به پندگیری مردم از زندگی این پیامبر(ع) اشاره داشته و اینگونه میفرمایند:
«فَلَوْ أَنَّ أَحَداً یَجِدُ إِلَی الْبَقَاءِ سُلَّماً أَوْ لِدَفْعِ الْمَوْتِ سَبِیلًا، لَکَانَ ذَلِکَ سُلَیْمَانَ بْنَ دَاوُدَ (علیه السلام) الَّذِی سُخِّرَ لَهُ مُلْکُ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ مَعَ النُّبُوَّةِ وَ عَظِیمِ الزُّلْفَةِ، فَلَمَّا اسْتَوْفَی طُعْمَتَهُ وَ اسْتَکْمَلَ مُدَّتَهُ، رَمَتْهُ قِسِیُّ الْفَنَاءِ بِنِبَالِ الْمَوْتِ وَ أَصْبَحَتِ الدِّیَارُ مِنْهُ خَالِیَةً وَ الْمَسَاکِنُ مُعَطَّلَةً وَ وَرِثَهَا قَوْمٌ آخَرُونَ. اگر کسی میتوانست برای زیستن جاویدان راهی پیدا کند یا برای دفع مرگ اقدامی کند، کسی جز سلیمان بن داوود(ع) نبود. آنکه خداوند پادشاهی جن و انس با پیامبری و منزلت و مقام رفیع را مسخّر او ساخته بود. چون روزی خود به تمامی خورد و پیمانه عمرش لبریز گردید، کمانهای فنا، تیرهای مرگ را به سوی او رها کردند، آن سراها تهی شد و آن کاخها خالی افتاد و آنجا نصیب قوم دیگر گردید».
سید علیاصغر حسینی / ابنا
.......................
پایان پیام