۱۱ شهریور ۱۴۰۴ - ۰۹:۳۸
نامه‌های نهج‌البلاغه ۲۰/ تاوان خیانت در دارایی‌های مادی و معنوی نظام اسلامی

خیانت در اموال عمومی، از موضوعاتی است که همواره حکومت‌های الهی دچار آن بوده‌اند. وسوسه‌های شیطانی و تمایلات نفسانی از عواملی است که انسان‌ها را در طول تاریخ وادار می‌کند که بیشتر از حق خود بخواهند و این‌گونه به اموال عمومی خیانت کنند. نامه بیستم نهج‌البلاغه، نامه‌ای با موضوع خیانت در اموال بیت‌المال و تاوانی است که امام علی(ع) برای این گروه از افراد در نظر گرفته‌اند.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی اهل‌بیت(ع) ـ ابنا ـ در هر کدام از سمت‌های حکومتی، افراد، همان‌گونه که «امین» در ابلاغ دستورات و «عامل» توانمند بر اجرای مصوبات هستند، «رازدان اسرار» حکومتی و «امانت‌دار» در جمع‌آوری و حفاظت و هزینه‌کرد اموال دولتی نیز هستند. «کوتاهی عمدی» در اجرای صحیح هر کدام از این موارد چهارگانه را می‌توان نوعی خیانت در دارایی‌های معنوی و مادی حکومت اسلامی برشمرد و عامل آن را «خائن به بیت‌المال» دانست.

بر همین اساس نیز نامه بیستم نهج‌البلاغه را باید نامه‌ای برای هشدار به تمامی این موارد دانست. اگر کسی به شکل عمدی و برای منافع شخصی یا حزبی، دستورات اداری ابلاغی را ناقص ابلاغ یا اجرا کند یا رازی را افشا کند تا رقبای خود را با آن افشاگری محکوم کند تا نظر خویش را حاکم سازد، هیچ تفاوتی با شخصی ندارد که در اموالی از اموال حکومتی خیانت کرده یا در بیت‌المال تصرفی نامشروع کرده است.

امام علی(ع) در نامه‌ای که به «زیاد ابن ابیه» می‌نویسد و بخشی از آن در نامه ۲۰ و قسمتی از آن در نامه ۲۱ نهج‌البلاغه آمده و متن کامل آن را می‌توان در «تاریخ یعقوبی» خواند، تاوان خیانت در اموال حکومت را بیان می‌کند. این نامه در زمانی به زیاد نوشته می‌شود که او جانشین ابن عباس در حکومت بصره بوده است.

«وَإِنِّی أُقْسِمُ بِاللهِ قَسَماً صَادِقاً، لَئِنْ بَلَغَنِی أَنَّکَ خُنْتَ مِنْ فَیْءِ الْمُسْلِمِینَ شَیْئاً صَغِیراً أَوْ کَبِیراً لاََشُدَّنَّ عَلَیْکَ شَدَّةً تَدَعُکَ قَلِیلَ الْوَفْرِ، ثَقِیلَ الظَّهْرِ، ضَئِیلَ الاْمْرِ، صادقانه به خداوند سوگند یاد می‌کنم! اگر به من گزارش رسد که از بیت‌المال مسلمین چیزی کم یا زیاد، به خیانت برداشته‌ای آن‌چنان بر تو سخت می‌گیرم که زندگی تو را کم‌بهره، سنگین‌بار و حقیر و ذلیل سازد.»

حضرت در این نامه، «زیاد ابن ابیه» یا هر شخصی که در حکومتی اسلامی، قصد، اراده یا برنامه‌ای برای خیانت در اموال مادی یا معنوی را دارد تهدید کرده و بر این تهدید خود، قسم جلاله یاد می‌کند: «وَإِنِّی أُقْسِمُ بِاللهِ قَسَماً صَادِقاً، صادقانه به خداوند سوگند یاد می‌کنم!»

سه تاوانی که حضرت برای هر عامل خیانت به اموال حکومت اسلامی در نظر گرفته‌اند آن است که او را از زندگی دنیایی کم‌بهره می‌کنند «قَلِیلَ الْوَفْرِ، زندگی تو را کم‌بهره می‌سازم»، یعنی علاوه بر آنکه، اموالی که به شکل نامشروع به دست آورده‌اند، از آنان دریافت می‌شود، با جریمه‌های سنگین مالی، خسارت‌های وارده شده بر بیت‌المال را جبران می‌کنند.

حضرت تاوان دوم این خیانت را «ثَقِیلَ الظَّهْر، سنگین‌بار» کردن این افراد معرفی کرده‌اند، اگرچه درباره معنای این عبارت میان شارحان نهج‌البلاغه اختلاف وجود دارد، اما بدون توجه به این موضوع، در بیانی ساده می‌توان گفت که حضرت در این عبارت، اشاره به اثرات معنوی این اختلاس‌ها و ناتوانی‌ها و تأثیرات آن در ضعیف کردن ساختارهای حکومتی را به‌عنوان «یک بار سنگین» تصور کرده است که به شکل دائمی بر دوش او سنگینی می‌کند. همچنین می‌توان این‌گونه گفت تنبیه این فرد خیانت‌کار؛ به‌گونه‌ای می‌شود که از یک‌سو، از زندگی کم‌بهره شود و از سوی دیگر، بار او سنگین شود. تقابل میان این دو نیز از موضوعاتی است که باید به‌عنوان یک تنبیه اجتماعی در نظر گرفته شود.

در فراز سوم نیز حضرت این افراد را «ضَئِیلَ الاْمْرِ، حقیر و ذلیل» ساختن او بیان می‌کنند. طبیعی است که فردی که به واسطه اختلاس، اموال خود را از دست داده و بار سنگین مسئولیت گناه خویش را بر دوش می‌کشد، در میان خانواده و جامعه بی‌اعتبار است.

سید علی‌اصغر حسینی/ ابنا

..................

پایان پیام

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha