۱ مهر ۱۴۰۴ - ۱۰:۱۷
«دوشنبه سیاه» لبنان: ۵۵۸ شهید در یک روز بارانی از آتش

در یک روز که تاریخ لبنان آن را «دوشنبه سیاه» نامید، مناطق جنوب و بقاع این کشور زیر بارانی از آتش اسرائیل سوخت؛ ۵۵۸ نفر شهید شدند، خانه‌ها ویران شد و هزاران تن آواره شدند.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی اهل‌بیت(ع) ـ ابنا ـ در چنین روزی یک سال پیش بدون هیچ هشدار قبلی، جنگ بزرگ لبنان آغاز شد. دشمن اسرائیلی سلسله‌ای از حملات هوایی سنگین به مناطق جنوب و بقاع لبنان انجام داد که ۵۵۸ شهید از جمله ۵۰ کودک و ۹۴ زن بر جای گذاشت به‌علاوه ۱۸۰۰ زخمی که بیشترشان غیرنظامی بودند.

«قاسم سلطان» مسئول مرکز منطقه‌ای الخیام در آتش‌نشانی وابسته به هیئت بهداشت اسلامی، می‌گوید: دوشنبه سیاه فراتر از انتظار بود. صحنه آن‌قدر هولناک بود که درک آن برایمان دشوار می‌نمود.

ساعت ۱۰:۳۰ صبح ۲۳ سپتامبر ۲۰۲۵، بمباران مناطق مختلف لبنان مثل باران آغاز شد و دشمن اسرائیلی ۱۶۰۰ حمله هوایی پشت سر هم، با فاصله‌ای تنها چند لحظه‌ای انجام داد. قاسم سلطان در خصوص آن روز گفت که دیگر نمی‌توانستیم منتظر دستور بمانیم، تنها به دنبال صدای انفجار می‌رفتیم تا امدادرسانی کنیم. اما امدادگران، در مسیر رسیدن به یک محل بمباران، با حمله دیگری در برابر چشمانشان روبه‌رو می‌شدند، پیکرهای بی‌جان و زخمی‌هایی که کمک می‌خواستند.

چند ساعت بعد، شهرک‌های جنوب لبنان از سکنه خالی شد؛ مردم با شتاب گریختند. «غبریال زلغوط» امدادگر مرکز منطقه‌ای نبطیه، به یاد می‌آورد که بازماندگان هنگام نجات، بر نجات برخی چیزها پافشاری داشتند. مثلاً پدری جسد دخترش را زیر آوار رها نکرد و در آغوش گرفت و همراه خود آورد. مادری برای آوردن داروی نوزاد بیمارش ـ که به‌طور مزمن نیاز به دارو داشت ـ به خانه‌ای بازگشت که در محدوده بمباران بود و می‌گفت که نمی‌خواهم پسرم در راه بمیرد چون دارویش را سر وقت نگرفت. در محله مسلخ نبطیه، دختری مقابل خانه ویران‌شده‌اش با گریه درخواست کرد اجازه دهند میان آوار، عکس پدر مرحومش، عبایش و کفشش را پیدا کند.

بیشتر شهدا در همان روز در خانه‌هایشان شهید شدند؛ جایی که غافلگیر شدند و فرصت فرار نداشتند، یا نخواستند خانه را ترک کنند. مانند مادری و دخترش که در خانه‌شان در منطقه زوطر غربی، در آغوش هم شهید شدند یا پیرمرد و همسرش که بر بالکن خانه‌شان در منطقه نبطیه الفوقا بودند و انفجار آن‌ها را ۷۰ متر دورتر پرتاب کرد. با این حال، برخی هم با معجزه از مرگ گریختند. مانند پیرزنی هفتادساله که میان مناطق کفرتبنی و ارنون در خانه‌اش گرفتار شد. زلغوط می‌گوید: وقتی به او رسیدیم، خانه در آتش می‌سوخت. صدای ناله‌ای شنیدیم و او را در گوشه‌ای یافتیم. وقتی ما را دید، باورش نمی‌شد. به سویمان دوید و دست‌هایمان را بوسید.

امدادگر مرکز منطقه‌ای نبطیه افزود که در واقعه‌ای دیگر، خبر رسید دو نفر در خانه‌ای گرفتارند. یکی شهید شده و دیگری بیهوش زخمی بود. پس از کمک‌های اولیه، مجروح ناگهان به هوش آمد و فریاد زد که جوانی داخل خانه است! و واقعاً او را زنده، در گوشه‌ای از خانه یافتیم.

آوارگان لبنانی بعد از دیدن صحنه‌هایی همچون روز قیامت با رنجی دوباره در مسیر طاقت‌فرسای فرار از جنوب این کشور روبه‌رو شدند. ده‌ها هزار نفر در وضعیتی هراسان، سوار خودروهایی شدند که چند برابر ظرفیتشان پر بود و سفری بیش از ۱۲ ساعته را برای رسیدن به بیروت پشت سر گذاشتند. راه پر از خطر بود و برخی در همان مسیر جان دادند. از جمله شهید شیخ طلیع زین‌الدین که خودروی حامل او و خانواده‌اش در جاده معرکه هدف حمله هوایی قرار گرفت. تا زمان آتش‌بس هیچ اثری از خانواده‌اش یافت نشد؛ بعدتر پیکر چند نفرشان کشف شد.

..............................

پایان پیام/ ۲۶۸

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha