به گزارش خبرگزاری بینالمللی اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ در پی تکرار موارد سوزاندن قرآن در برخی کشورهای اروپایی، بحثی فزاینده درباره نحوه اجرای نابرابر اصول آزادی بیان در اروپا شکل گرفته است. منتقدان میگویند در حالی که مقامات این اقدامات را ذیل آزادی بیان مجاز میدانند، همچنان قوانین سختگیرانه علیه انکار یا تردید در مورد هولوکاست با جدیت اجرا میشود.
در سالهای اخیر، تصاویر سوزاندن قرآن در پایتختهای اروپایی بهطور گسترده منتشر شده است. مقامهای کشورهایی مانند سوئد و دانمارک این اقدامات را مصداق «آزادی بیان» دانستهاند، هرچند همزمان به تحریکآمیز بودن آن اذعان کردهاند. در سوئد، پلیس و دادگاهها در سال ۲۰۲۳ بارها مجوز برگزاری چنین تجمعهایی را صادر کردند با این استدلال که قانون اساسی و تضمین آزادی بیان، امکان مداخله حقوقی را محدود میکند.
مقامات حکومتی این کشورها تأکید کردهاند که این اقدامات در چارچوب بیان سیاسی قرار میگیرد و نه نفرتپراکنی مذهبی؛ موضعی که با خشم گسترده جوامع مسلمان و برگزاری اعتراضها در کشورهای مختلف همراه بوده است. با وجود اذعان به پیامدهای دیپلماتیک و نگرانیهای امنیتی، بهویژه در روابط با کشورهای مسلمان، مقامات اروپایی همچنان بر این دیدگاه پافشاری کردهاند که آزادی بیان شامل «حق توهین» نیز میشود!
در مقابل، موضوع هولوکاست در بخش بزرگی از اروپا جایگاه کاملا متفاوتی دارد. در کشورهایی مانند آلمان، فرانسه، بلژیک و اتریش، انکار یا تردید در هولوکاست جرم محسوب میشود و میتواند به جریمه نقدی یا حبس منجر شود. دادگاههای کشورهای اروپایی این قوانین را با این استدلال توجیه کردهاند که انکار هولوکاست نوعی گفتار نفرتمحور است که نظم دموکراتیک را تهدید کرده و زمینه بازگشت ایدئولوژیهای افراطی را فراهم میکند.
این تفاوت رویکرد، انتقاد تحلیلگران را برانگیخته است. به باور آنان، این تمایز نه از اجرای بیطرفانه آزادی بیان، بلکه از سلسلهمراتبی نانوشته در «حساسیتهای قابل حمایت» حکایت دارد. در حالی که سوزاندن قرآن بهعنوان بیان قانونی پذیرفته میشود، انکار هولوکاست بهمثابه خطری اجتماعی تحت پیگرد قرار میگیرد؛ امری که پرسشهایی جدی درباره استانداردهای دوگانه در معیارهای حقوقی و اخلاقی در غرب ایجاد کرده است.
نمونههایی از این تناقض در سیاستهای فرهنگی نیز دیده میشود. در بسیاری از کشورهای اروپایی، برهنگی یا نیمهبرهنگی در فضای عمومی بهعنوان جلوهای از آزادی فردی پذیرفته شده، اما پوششهای مذهبی مرتبط با اسلام با محدودیتهای مکرر مواجه بوده است. برای مثال، شماری از شهرداریهای فرانسه تلاش کردند پوشش «بورکینی» را در سواحل ممنوع کنند و آن را به سکولاریسم و نظم عمومی پیوند زدند؛ هرچند برخی از این ممنوعیتها بعدا توسط دادگاهها لغو شد.
ناظران همچنین یادآور میشوند که شماری از عاملان سوزاندن قرآن با جریانهای راست افراطی یا ضد مهاجرت ارتباط دارند و از این اقدامات بهعنوان ابزار تحریک سیاسی استفاده میکنند. به گفته منتقدان، این رفتارها بیش از آنکه دفاعی اصولی از آزادی بیان باشد، نوعی نمایش سیاسی با هدف قرار دادن جوامع مسلمان است که در پناه قوانین آزادی بیان انجام میشود.
در حالی که دولتهای غربی قوانین مربوط به هولوکاست را یک ضرورت اخلاقی مبتنی بر مسئولیت تاریخی معرفی میکنند و سوزاندن قرآن را پیامد اجتنابناپذیر نظامهای حقوقی لیبرال میدانند، منتقدان معتقدند حمایت از یک جامعه در برابر توهین و رها کردن جامعهای دیگر در معرض تحقیر عمومی، ادعای آزادی و کرامت برابر را تضعیف میکند.
تحلیلگران هشدار میدهند تداوم این تناقضها در قوانین گفتار و هنجارهای فرهنگی میتواند ادعای لیبرالیسم اصولمحور غرب را با چالش جدی مواجه کند و تا زمانی که این شکافها بهطور شفاف بررسی نشود، شعارهای تساهل و آزادی بیان برای بسیاری از جوامع «گزینشی» و فاقد اعتبار باقی خواهد ماند.
**************
پایان پیام/ 345