۲۴ فروردین ۱۴۰۴ - ۱۲:۲۶
حکمت‌های نهج‌البلاغه ۲/ تلاش برای کسب ذلت!

وجود هر صفت شوم در وجود انسان، حاصلی به جز حقارت و ذلت ندارد و امام علی(ع) در حکمت دوم نهج‌البلاغه با اشاره به سه صفت طمع‌ورزی، اظهار گرفتاری و سخن‌گویی بیهوده، آثار شوم هر کدام را تشریح فرموده‌اند.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی اهل‌بیت(ع) - ابنا - جناب سید رضی در جملات قصار نهج‌البلاغه، این عبارت را از حضرت امام علی(ع) روایت می‌کند: «وَ قَالَ(ع): أَزْرَی بِنَفْسِهِ مَنِ اسْتَشْعَرَ الطَّمَعَ، وَ رَضِیَ بِالذُّلِّ مَنْ کَشَفَ عَنْ ضُرِّهِ، وَ هَانَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ مَنْ أَمَّرَ عَلَیْهَا لِسَانَه. فرمود(ع): آنکه طمع را شعار خود سازد، خود را خوار ساخته و هر که پریشان‌حالی خویش با دیگران در میان نهد، تن به ذلت داده و کسی که زبانش بر او فرمان راند، بی‌ارج شود».

این جملات بخشی از سخنان امام علی(ع) به جناب مالک اشتر است که قبل از جمع‌آوری نهج‌البلاغه توسط سید رضی، در کتاب «تحف العقول ابن شعبه حرانی» آمده است. بخش دیگر این سخنان در حکمت شماره سوم نقل شده که البته تفاوت‌هایی در عبارت آن دیده می‌شود.

در این حکمت، حقارت و کوچکی حاصل طمع‌ورزی، ذلت و خواری نتیجه اظهار گرفتاری و تنگدستی و پایمال شدن شخصیت نتیجه سخن گفتن بدون اندیشه معرفی شده‌اند. به بیان دیگر، هر کدام از صفات سه گانه طمع، فاش کردن ناراحتی‌ها نزد هرکس و امیر ساختن زبان بر خود، ذلت و خواری می‌شوند و به نظر می‌رسد به همین دلیل نیز امام علی(ع) هر سه را کنار هم قرار داده‌اند.

واژه «طَمَع» در فرهنگ لغت به معنای «اَمَل» و «رجاء» است که جمع آن «اطماع» و معنایِ مخالف آن «یاس» است. «طمع» به میزان مناسب و متناسب، در هر شخصی مورد نیاز است تا میل و آرزوی او برای کسب چیزی، او را به تلاش وادار کند، اما در برخی از مواقع، این طمع به میزانی است که شخص بدون توجه به نعمت‌های که دارد، تلاش غالبا افراطی و نامعقولی را برای بدست آوردن چیزی انجام می‌دهد. 

تعبیر به «استشعر» که به معنای پوشیدن لباس زیر است اشاره به این دارد که این شخص طمع را به خود چسبانیده و هیچگاه از آن جدا نمی‌شود و به عبارت امروزی طمع را «شعار، پرچم و نماد» خود سازد، به طوری که به آن صفت شناخته شود. طبیعی است که این مقدار از طمع، حاصلی جز خاری و ذلت نخواهد داشت.

حضرت امام علی(ع) در فراز بعدی به این نکته اشاره می‌کند که اگر کسی بدون دلیل عقلی مانند هنگام درخواست رفع ظلم از قاضی یا نیاز به مشاوره در نزد مشاور  یا برطرف درد و مشکل جسمی در نزد پزشک، مشکلات خود را نزد دیگران بیان کند، خود را نزد آنان ذلیل کرده و مسیر را برای طعن و تمسخر خود فراهم کرده است.

در فراز سوم نیز، حضرت سخن گفتن بدون ضرورت و تسلط یافتن زبان بر عقل را نمادی بر «هَانَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ، اهانت شخص به خودش» معرفی کرده و طبیعی است که اگر شخصی به خود اهانت کند، زمینه را برای اهانت کردن دیگران به خود فراهم کرده است.


در بخش بعدی این نوشته، معرفی بخش دوم این سخنان که در نهج البلاغه به عنوان حکمت ۳  قرار گرفته است، بررسی خواهد شد.

منابع:

 کتاب: پیام امام ، شرح نهج البلاغه آیت الله العظمی مکارم شیرازی

کتاب: مفردات نهج البلاغه، سید علی اکبر قرشی

 کتاب: أقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، سعید شرتونی

سید علی‌اصغر حسینی /ابنا

....................

پایان پیام

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha