۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۹:۳۸
منبع: ابنا
عربستان در سودای انرژی هسته‌ای؛ رقابت میان واشنگتن، مسکو و پکن

عربستان سعودی با هدف کاهش وابستگی به نفت و افزایش نفوذ منطقه‌ای، برنامه‌ای گسترده برای توسعه انرژی هسته‌ای آغاز کرده است. این مسیر با چالش‌هایی چون کمبود نیروی متخصص، وابستگی فناورانه و موانع سیاسی از جمله مخالفت رژیم صهیونیستی و شروط آمریکا همراه است. ریاض در عین مذاکره با واشنگتن، گزینه‌هایی چون روسیه و چین را نیز مدنظر دارد.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی اهل‌بیت(ع) ـ ابنا ـ در حالی که در نخستین روز سفر ترامپ به عربستان سعودی، یک توافق‌نامه همکاری راهبردی میان دو کشور به امضا رسید، در تحولی قابل توجه، خبرگزاری رویترز به نقل از منابع آمریکایی گزارش داد که واشنگتن عادی‌سازی روابط عربستان با رژیم صهیونیستی به عنوان پیش‌شرط مذاکرات درباره همکاری هسته‌ای با این کشور عربی را کنار گذاشته است. 

به گفته منابع مطلع، کنار گذاشتن این شرط، از سوی کاخ سفید به‌عنوان امتیازی بزرگ تلقی می‌شود، به‌ویژه در مقایسه با موضع سخت‌گیرانه دولت پیشین آمریکا که همکاری هسته‌ای با سعودی‌ها را به عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی و امضای یک پیمان دفاعی مشروط کرده بود.

گرچه عقب‌نشینی از شرط عادی‌سازی می‌تواند مسیر مذاکرات با عربستان سعودی را هموار کند، اما رویترز به نقل از برخی کارشناسان گزارش داد که دستیابی به توافق میان ریاض و واشنگتن همچنان دشوار به نظر می‌رسد. چرا که چالش‌هایی در زمینه غنی‌سازی داخلی اورانیوم و دریافت تضمین‌های امنیتی در این زمینه هنوز وجود دارد.

در این میان، نگاه‌ها به منطقه دوخته شده تا مشخص شود وعده «خبر خوشی» که ترامپ در جریان سفرش به منطقه داده بود، به چه موضوعی مربوط می‌شود.

راهبرد برنامه هسته‌ای عربستان سعودی

برنامه هسته‌ای عربستان باید در چارچوب تحولات اقتصادی و سیاسی گسترده‌تر این کشور ارزیابی شود. پادشاهی عربستان سال‌ها به درآمدهای نفتی متکی بوده، اما اکنون با کاهش ذخایر و نوسان قیمت نفت روبه‌رو است. از سوی دیگر، پیش‌بینی می‌شود رشد جمعیت و گسترش صنایعی که انرژی مصرف می‌کنند، نیاز عربستان به برق را تا سال ۲۰۳۰ سه برابر کند.

مقام‌های سعودی بر این باورند که انرژی هسته‌ای می‌تواند بخشی از نیاز انرژی کشور در حوزه‌هایی مانند نمک‌زدایی آب و تهویه مطبوع را تأمین کند و همچنین این امکان را برای عربستان فراهم سازد که درآمد بیشتری از محل فروش نفت کسب کند.

مجموعه این عوامل، همراه با تعهدات بین‌المللی برای کاهش انتشار کربن، عربستان سعودی را به سمت بهره‌گیری از انرژی هسته‌ای سوق داده است. مهم‌تر از همه، توسعه فناوری هسته‌ای برای ریاض صرفا یک پروژه انرژی نیست، بلکه نمادی از قدرت فناورانه و جایگاه منطقه‌ای این کشور نیز به‌شمار می‌آید.

عربستان سعودی از سال ۲۰۱۰ برنامه‌ای گسترده برای توسعه انرژی هسته‌ای در دستور کار قرار داده است. این کشور در نخستین گام، با راه‌اندازی «شهر هسته‌ای ملک عبدالله»، زیرساخت‌های اولیه را ایجاد کرد. در مرحله بعد، با امضای تفاهم‌نامه‌هایی با کره جنوبی، فرانسه و آرژانتین به‌دنبال انتقال فناوری برآمد. پروژه ساخت دو راکتور تحقیقاتی ۱۰۰ مگاواتی با همکاری کره جنوبی که قرار است تا سال ۲۰۲۵ به بهره‌برداری برسد، نخستین گام عملی در این برنامه محسوب می‌شود. عربستان همچنین یک نهاد مستقل نظارت بر انرژی هسته‌ای تأسیس کرده تا نشان دهد درصدد پایبندی به استانداردهای بین‌المللی است.

فناوری هسته‌ای به‌عنوان بخشی از مشارکت راهبردی اقتصادی

عربستان سعودی قصد دارد از طریق سرمایه‌گذاری‌های کلان، از جمله تزریق حدود یک تریلیون دلار به اقتصاد آمریکا، روابط اقتصادی خود با ایالات متحده را تقویت کند. اما مذاکرات فقط حول محور مطالبات آمریکا نمی‌چرخد و ریاض نیز خواسته‌های خاص خود را مطرح کرده است.

عربستان خواهان غنی‌سازی اورانیوم در داخل کشور است. پیش‌تر، وزیر انرژی عربستان، شاهزاده عبدالعزیز بن سلمان، اعلام کرده بود که این پادشاهی «در پی غنی‌سازی اورانیوم و فروش محصولات آن» خواهد بود؛ موضعی که نگرانی‌هایی را در سطح بین‌المللی و در آمریکا نسبت به گسترش سلاح‌های هسته‌ای در منطقه برانگیخته است.

ریاض همچنین خواهان دریافت تضمین‌های امنیتی از واشنگتن (از جمله امضای یک پیمان دفاعی) پیش از امضای هرگونه توافق است. سال گذشته، عربستان سعودی از پیگیری امضای پیمان دفاعی با آمریکا در ازای عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی صرف‌نظر کرده و اعلام کرد که به‌دنبال توافقی «محدودتر» در زمینه همکاری‌های دوجانبه نظامی است.

تغییر در سیاست سنتی ایالات متحده

در سال‌های گذشته، آمریکا سیاست‌های سخت‌گیرانه‌تری در قبال انتقال فناوری هسته‌ای به عربستان در پیش گرفته بود. واشنگتن سه شرط اصلی تعیین کرده بود: نخست، عربستان باید توافق موسوم به «توافق ۱۲۳» را امضا می‌کرد که غنی‌سازی اورانیوم را ممنوع و بازفرآوری سوخت را محدود می‌کند؛ دوم، باید روابط خود را با رژیم صهوینستی عادی می‌کرد؛ و سوم، می‌بایست یک پیمان دفاعی جامع با ایالات متحده به امضا می‌رساند. این سیاست تا دوران دولت ترامپ بدون تغییر باقی مانده بود.

با این حال، در نشانه‌ای احتمالی از رویکردی تازه، وزیر انرژی ایالات متحده، کریس رایت، در جریان سفرش به عربستان در آوریل گذشته اعلام کرد که ریاض و واشنگتن «در مسیر دستیابی به یک توافق هسته‌ای غیرنظامی» قرار دارند.

اکنون تحلیلگران بر این باورند که دلایل متعددی برای این تغییر در سیاست آمریکا وجود دارد: نخست آن‌که ترامپ به‌دنبال منافع اقتصادی از گسترش روابط با عربستان سعودی است و ریاض نیز در قبال سرمایه‌گذاری عظیم خود در اقتصاد آمریکا، از جمله قرارداد تسلیحاتی ۱۴۰ میلیارد دلاری، انتظار دریافت امتیازاتی از جمله در حوزه هسته‌ای را دارد. دوم، ایالات متحده نگران آن است که اگر خواسته‌های هسته‌ای عربستان تأمین نشود، این کشور به‌سمت روسیه یا چین متمایل شود. در واقع، کاهش نفوذ آمریکا در غرب آسیا و رقابت فزاینده با چین و روسیه در حوزه انرژی، اولویت‌های ایالات متحده را تغییر داده است. سوم، لابی‌های قدرتمند انرژی در آمریکا در تلاشند در پروژه‌های سودآور عربستان مشارکت داشته باشند.

چالش‌های فنی، زیرساختی و سیاسی

توسعه برنامه هسته‌ای در عربستان سعودی با موانع جدی روبه‌روست. مهم‌ترین چالش، کمبود شدید نیروی انسانی متخصص است. برآوردها نشان می‌دهد که عربستان برای اجرای برنامه‌های خود به دست‌کم دو هزار متخصص هسته‌ای نیاز دارد و تربیت این نیروها دست‌کم یک دهه زمان خواهد برد. مشکل دیگر، وابستگی کامل به فناوری خارجی است که این کشور را در برابر تحریم‌ها و محدودیت‌های بین‌المللی آسیب‌پذیر می‌سازد. از نظر ایمنی نیز شرایط جغرافیایی عربستان، از جمله دمای بالا و طوفان‌های شن، چالش‌هایی ویژه برای نیروگاه‌های هسته‌ای به‌وجود می‌آورد.

اما حتی در صورت رفع چالش‌های مربوط به ایمنی و دستیابی به توافق درباره مفاد توافق ۱۲۳، موضوع مهم‌تر و بزرگ‌تر، نگرانی‌ها و مخالفت شدید رژیم صهیونیستی با دستیابی عربستان به فناوری هسته‌ای است. این نگرانی‌ها باعث شده که مخالفان و حامیان دولت در رژیم صهیونیستی موضعی مشابه اتخاذ کنند. یائیر لاپید، رهبر اپوزیسیون، از بنیامین نتانیاهو خواسته است در برابر مذاکراتی که می‌تواند به «رقابت تسلیحات هسته‌ای در منطقه» منجر شود، سکوت نکند.

در نتیجه به‌نظر می‌رسد در کوتاه‌مدت، مذاکرات هسته‌ای با فراز و فرودهای بسیاری همراه باشد. احتمال دارد عربستان سعودی از این فرصت برای کسب امتیاز از آمریکا استفاده کند و هم‌زمان مذاکرات با روسیه و چین را نیز ادامه دهد. این روند ممکن است سال‌ها به طول بینجامد، پیشرفت برنامه هسته‌ای عربستان را به تأخیر اندازد و مانع از اتخاذ اقدامات عملی جدی شود.

در پایان باید گفت که برنامه هسته‌ای عربستان سعودی، اگرچه در ظاهر تلاشی برای پاسخ به نیازهای انرژی آینده کشور است، اما در عمل بخشی از یک راهبرد کلان‌تر برای افزایش نفوذ منطقه‌ای و تثبیت موقعیت سیاسی و اقتصادی ریاض در نظام بین‌الملل محسوب می‌شود. هم‌زمانی این تلاش‌ها با کاهش نفوذ آمریکا در منطقه، رقابت با چین و روسیه، و نگرانی‌های فزاینده رژیم صهیونیستی، این روند را پیچیده‌تر کرده است. در این میان، عربستان می‌کوشد از اهرم مذاکرات هسته‌ای برای کسب امتیازهای سیاسی، نظامی و اقتصادی از واشنگتن استفاده کند. اما مسیر دستیابی به فناوری هسته‌ای، طولانی، پرهزینه و همراه با موانع داخلی و خارجی خواهد بود.

**************
پایان پیام/ 345

برچسب‌ها