۱۲ خرداد ۱۴۰۴ - ۲۰:۴۰
نامه‌های نهج‌البلاغه ۱۰/ همان شمشیر، همان قدرت، همان ایمان!

نامه دهم نهج‌البلاغه، نامه‌ای از امام علی(ع) به معاویه است که حضرت در آن به موضوعات مختلفی اشاره می‌کند که به شکل کلی می‌توان این موضوعات را به چند دسته کلی توصیه‌های اخلاقی، پاسخ به تهدیدات نظامی و رفع ابهامات در قتل عثمان تقسیم کرد.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی اهل‌بیت(ع) ـ ابنا ـ در نوشته‌های قبلی این سلسله مطالب، نامه‌های شماره‌های ششم، هفتم و نهم نهج‌البلاغه که تمامی آنها خطاب به معاویه نوشته شده بود، مورد بررسی قرار گرفت، نامه دهم نهج‌البلاغه نیز نامه‌ای از امام علی(ع) به معاویه است که حضرت در آن موضوعات مختلفی را به وی یادآور می‌شود.

متن این نامه قبل از تدوین نهج‌البلاغه، در کتاب «وقعة الصفین» نقل شده است و سید رضی تنها بخش دوم این نامه را نقل کرده است.

این نامه به شکل کلی به چهار موضوع قابل تقسیم‌بندی است:

بخش اول حاوی توصیه‌های اخلاقی به معاویه و توجه‌دادن او به قیامت و عواقب دشمنی او با باورهای دینی است. روشن است که معاویه هیچ‌گاه اعتقادی به مبانی دینی نداشته است، اما تلاش می‌کرد با حفظ ظواهر، خود را شخصی معتقد نشان دهد. امام نیز با امید به هدایت و اصلاح او یا اطرافیانش، این باورهای دینی را به او یادآور می‌شود.

در بخش دوم نامه، حضرت تأکید می‌کند که معاویه هیچ‌گونه سابقه درخشان دینی و سیاسی در نظام اسلامی ندارد؛ بنابراین نمی‌تواند مدعی حاکمیت بر حکومتی باشد که بارها برای از بین‌بردن آن، شمشیر به دست گرفته است و تعدادی را برای نابودی آن در جنگ‌های مختلف به قتل رسانده است.

در بخش سوم نامه نیز حضرت با اشاره به سابقه جهاد خود در نبرد با دشمنان و با یادآوری نبرد خود با کفار قریش، از جمله پدربزرگ، دایی و برادر معاویه، از او درخواست می‌کند که از سپر قرار دادن مردم در این نبرد اجتناب کرده و تنها به میدان رزم بیاید.

در بخش چهارم نامه نیز حضرت به بهانه‌گیری‌های معاویه در خون‌خواهی عثمان اشاره می‌کند و این نکته را یادآور می‌شود که معاویه خود، قاتلین عثمان را می‌شناسد ولی به دلایل سیاسی، به سراغ آنان نمی‌رود و حتی مخفیانه آنان را حمایت هم می‌کند.

حضرت در ادامه نامه نیز سرنوشت نبرد را برای معاویه ترسیم می‌کند:

«قَدْ رَأَیْتُکَ تَضِجُّ مِنَ الْحَرْبِ إِذَا عَضَّتْکَ ضَجِیجَ الْجِمَالِ بِالْأَثْقَالِ، وَ کَأَنِّی بِجَمَاعَتِکَ تَدْعُونِی جَزَعاً مِنَ الضَّرْبِ الْمُتَتَابِعِ، وَ الْقَضَاءِ الْوَاقِعِ، وَ مَصَارِعَ بَعْدَ مَصَارِعَ إِلَی کِتَابِ اللَّهِ وَ هِیَ کَافِرَةٌ جَاحِدَةٌ أَوْ مُبَایِعَةٌ حَائِدَةٌ»

«من، تو را در جنگ می‌نگرم که چونان شترانِ زیرِ بارِ سنگین‌مانده، فریاد و ناله سر می‌دهی، و می‌بینم که لشکریانت با بی‌صبری از ضربات پیاپی شمشیرها، و بلاهای سخت، و بر خاک افتادن مداوم، تنها مرا به کتاب خدا می‌خوانند، در حالی‌که لشکریان تو کافر و بیعت‌کنندگان پیمان‌شکنند!»

از نکات مورد توجه در این نامه، این عبارت از امیرالمؤمنین (ع) است که در پاسخ به تهدید معاویه به جنگ، خطاب به او نگاشته است. حضرت در این عبارت، اگرچه به «شمشیر» خویش و حوادث روز بدر اشاره می‌کند، اما به موضوعی مهم‌تر از این شمشیر، به‌عنوان نماد قدرت ظاهری، نیز اشاره کرده و آن توجه‌دادن به استمرار خود در توجه به دین و باورمندی مستمر خویش بر آن باورهای اعتقادی است و این‌گونه حق‌بودن خود را به دشمن خویش یادآور می‌شود:

«فَأَنَا أَبُوْحَسَنٍ، قَاتِلُ جَدِّکَ وَ خَالِکَ وَ أَخِیکَ شَدْخاً یَوْمَ بَدْر، وَ ذَلِکَ السَّیْفُ مَعِی، وَ بِذَلِکَ الْقَلْبِ أَلْقِی عَدُوِّی، مَا اسْتَبْدَلْتُ دِیناً، وَ لاَ اسْتَحْدَثْتُ نَبِیّاً»

«منم ابوالحسن، قاتل جدّ و دایی و برادرت که آنان را در جنگ بدر درهم کوبیدم، هم‌اکنون آن شمشیر با من است، و با همان قلب دشمنم را دیدار می‌کنم، دینم را تبدیل ننموده، و پیامبر تازه‌ای انتخاب نکرده‌ام.»

به‌عبارت دیگر حضرت در این جملات می‌فرماید که همان شمشیری با من است و با همان قلب و اعتقادی با دشمنان خویش نبرد می‌کند که در زمان رسول خدا (ص) با دشمنانش می‌جنگیدم و هیچ تزلزل و خللی در این باورها به‌وجود نیامده است.

بنابراین باید گفت که آنچه فراتر از یک قدرت نظامی و سلاح‌های جنگی است، باورهای اعتقادی و تلاش برای حفظ آن‌ها در تمامی دوران‌ها است. این باورهای دینی، در بسیاری از زمان‌ها و مکان‌ها، مؤثرتر از سلاح‌های ظاهری و ابزارهای جنگی بوده، و این همان یقین و باور اعتقادی، رمز پیروزی قطعی بر دشمنان دین در طول تاریخ استقرار نظام‌های اسلامی است.

سید علی اصغر حسینی/ ابنا

------------------------------

پایان پیام

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha