به گزارش خبرگزاری بینالمللی اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ با گذشت دوماه از زمان آتشبس در یازدهم اکتبر سال ۲۰۲۵ رژیم صهیونیستی با وجود پایبندی مقاومت به مفاد آتشبس در تحویل اسرا و اجساد آنها، ۷۳۸ بار این آتشبس را نقض کرده که منجر به شهادت ۳۷۶ نفر از اهالی غزه و زخمی شدن ۹۸۱ نفر از آنها شده است.
در طی این دو بارها در محافل سیاسی و رسانهای بررسی طرح آتشبس ترامپ در غزه مورد بررسی قرار گرفته و با نقضهای مکرر توسط اسراییل امید برای اجرای این طرح و بازسازی غزه رو به زوال رفته است.
ترامپ در نخستین سخنرانی پس از اعلام آتشبس گفت هدفش «بازسازی غزه و کمک به ماندن مردم در خانههایشان» است اما چند روز بعد، در مصاحبهای با شبکه فاکسنیوز اعلام کرد «کشورهای منطقه مانند مصر و اردن باید مسؤولیت اسکان آوارگان غزه را بر عهده بگیرند».
از این رو غزه در شرایط بلاتکلیفی و در آستانه فراموشی از اذهان جامعه بینالملل به سر میبرد. اخبار حملات اسراییل به نوار غزه در کنار اخبار تجاوازت هر روز رژیم صهیونیستی به کرانه باختری در محافل رسانهای در حالی منتشر میشود که جهتگیری دقیقی برای تحولات فلسطین در آن دیده نمیشود.
از یک سو خلع سلاح مقاومت حماس بهعنوان یک بهانه در دست رژیم صهیونیستی در حالی در رسانهها مطرح میشود که گویی این امر رابطه مستقیمی با بهبود وضعیت زندگی مردم در غزه دارد؛ حال آنکه به اعتقاد کارشناسان و صاحبنظران حتی اگر به طور فرض خلع سلاح انجام شود، ضمانتی برای ادامه زندگی مردم غزه در سرزمین مادرشان وجود ندارد و آمریکا و رژیم صهیونیستی بر ادامه درخواستهای توسعهگرایانه و اشغالگرایانه خود پافشاری خواهند کرد.
حسین البطش با نگارش یادداشتی با عنوان «آینده مقاومت در غزه: بین فشارها برای خلع سلاح و تاکتیکهای بقا» به بررسی شرایط مقاومت در فضای به اصطلاح آتش بس غزه میپردازد:
مقاومت در حال گذر از مرحلهای حساس بین توافقاتی است که جنگ و درگیری را متوقف نمیکند و فشارهایی که ارادهاش را در هم نمیشکند و واقعیت میدانی که در غیاب یک راه حل سیاسی جامع، مقاومت را مجبور به توسعه ابزارهای بقا میکند. به نظر میرسد که سلاحها بخش اساسی از این صحنه رویارویی هستند.
توافقهای آتشبس موقت در غزه، واقعیت جدیدی را بر مقاومت فلسطین تحمیل میکند، مقاومتی که خود را بین افزایش فشارهای بینالمللی و منطقهای برای خلع سلاح، و نیاز میدانی به تثبیت حضور و سازماندهی مجدد قابلیتهایش پس از هر دور از درگیری، گرفتار میبیند.
اگرچه این توافقات به عنوان راهحلهای بشردوستانه ارائه میشوند، اما عملاً درگیری را به میز مذاکره منتقل میکنند، جایی که مسائل مربوط به آینده تسلیحات، بازسازی و مدیریت این بخش مطرح میشود، با این درک که هر آتشبس جزئی، تمهیدات امنیتی را در خود دارد که میتواند بر آینده مقاومت تأثیر بگذارد.
کشورهای حامی این توافقنامهها، که در صدر آنها ایالات متحده، قدرتمندترین میانجی، قرار دارد، آشکارا پیشنهاد میدهند که بازسازی به محدودیتهای امنیتی مرتبط شود، و خواستار سازوکارهای نظارت بینالمللی در گذرگاهها و از بین بردن ساختارهای نظامی این گروهها هستند .
این گفتمان، منعکس کننده یک روند بینالمللی برای محدود کردن نقش مقاومت، در ازای تضمینهای سیاسی و امنیتی برای آینده نوار غزه است که برای اسرائیل الزامآور نیست. مقاومت با استفاده از سیاست «مدیریت زمان» با این فشارها مقابله میکند.
بین حفظ سلاح به عنوان یک عامل و پذیرش برخی مراتب بشردوستانه برای کاهش فشار بر مردم غزه، که زندگی روزمره آنها را تحت تأثیر جنگ قرار داده ، تقریبا توازنی وجود ندارد و این موضوع بار سنگینی را بر دوش تصمیم گیرندگان می گذارد. با وجود این ملاحظه، همه میدانند که اسرائیل حتی اگر مقاومت آن را بپذیرد، به خلع سلاح راضی نخواهد شد و در عوض خواستههای جدیدی را مطرح خواهد کرد که ممکن است شامل اخراج و سایر شرایط غیرممکن باشد.
لازم به ذکر است که بیشتر سلاحهای مقاومت در غزه ابتدایی و ساخت داخل هستند و بخش بزرگی از آنها در طول دو سال جنگ استفاده شدهاند، در حالی که برخی دیگر توسط اسرائیل از طریق عملیات بمباران فشرده در نوار غزه آسیب دیدهاند.
بنابراین، توسعه مجدد و تولید این سلاح در صورت تغییر دادههای امنیتی تولید شده توسط جنگ، مشکل عمدهای نخواهد بود و بزرگنمایی سیستماتیکی که "اسرائیل" در مورد این سلاح ترویج میدهد، با هدف فرار از الزامات مرحله دوم است که دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، گفته بود به زودی آغاز خواهد شد.
به نظر من، همه میدانند که «اسرائیل» به دلایل خاص نتانیاهو و دولت راست افراطیاش، میخواهد پیرامون هر موضوع آتشبس، بحران ایجاد کند.
بنابراین، ما شاهد انعطافپذیری زیادی از سوی رهبری مقاومت در جلوگیری از فرصتهای نتانیاهو برای شعلهور کردن مجدد جنگ در چندین موضوع، از جمله موضوع اجساد و اسرا هستیم که مقاومت به سرعت و در مدت زمان بیسابقهای آن را حل کرد، با وجود اینکه قویترین برگ برنده در دست مقاومت بود. با این حال، سرعت تکمیل این پرونده برای جلوگیری از دادن بهانه به اسرائیل برای جنگ مجدد و برای مقاومت بسیار مهم بود تا متوجه شود که تغییر چشمانداز منطقهای از توافقات عادیسازی گرفته تا فشار آمریکا بر متحدان مقاومت واقعیت جدیدی را تحمیل میکند که حمایت سیاسی و لجستیکی را محدود میکند.
با این حال، این امر نفی کننده حمایت مستمر بازیگران منطقهای از مقاومت به عنوان بخشی از موازنه قدرت در منطقه نیست. در صدر این حامیان، جمهوری اسلامی ایران قرار دارد که همچنان از نیروهای مقاومت در فلسطین و منطقه حمایت میکند و هیچ نشانهای دال بر خلاف این موضوع وجود ندارد ، با وجود اینکه همه میدانند شکل و روش این حمایت ممکن است در نتیجه شرایط تحمیل شده توسط جنگهای دو سال گذشته تغییر کند.
با وجود شرایط دشوار، بخش بزرگی از فلسطینیها از ادامه مقاومت حمایت میکنند و رویکردی را که اسرائیلیها و آمریکاییها سعی در تحمیل آن دارند، را نمی پذیرند، زیرا آنها می دانند که پایان دادن به مقاومت تا زمانی که اشغال وجود دارد، راه حل نیست. با این حال، آنها مشتاق یافتن تعادلی بین ادامه آن و کاهش هزینههای درگیری برای غیرنظامیان و رسیدگی به مسائل انسانی تحمیل شده توسط جنگ هستند.
در حال حاضر ۳ سناریو پیش روی جنگ غزه وجود دارد:
۱- خلع سلاح تدریجی: این یک خواسته بینالمللی-اسرائیلی است، اما بدون یک توافق سیاسی بزرگ که مقاومت به هر قیمتی آن را نمی پذیرد و تقریباً غیرممکن است.
۲- سلاح تحت یک چارچوب سیاسی واحد: ادغام سلاحها در یک سیستم امنیتی مشترک فلسطینی، سناریویی است که به توافقهایی بستگی دارد که در حال حاضر در دسترس نیستند. علاوه بر این، دستیابی به این هدف دشوار است، زیرا این گزینه حتی در شرایط سادهتر در لبنان نیز هنوز موفق نبوده است.
۳- ادامهی تولید سلاح با تغییر در تاکتیکها و حفظ ذهنهایی که بر تولید آن نظارت دارند، نزدیکترین گزینه به واقعیت است، زیرا مقاومت همچنان قادر به تطبیق و توسعهی ابزارهای خود با در نظر گرفتن متغیرهای ناشی از جنگ است.
نتیجه:
یکی از مهمترین اهداف عملیات طوفان الاقصی زنده کردن نام قضیه فلسطین در جهان بود. مردم فلسطین که بیش از ۸ دهه با انواع جنایت های اشغالگران قدس در مناطق مختلف اعم از قدس، کرانه باختری و غزه.. دست و پنجه نرم می کردند و هزاران فلسطینی در شرایط غیر انسانی در زندان های اسراییل به سر می بردند نیازمند حمایت جهانی بویژه حمایت مسلمانان بودند.
جنایات دو ساله رژیم صهیونیستی در نوار غزه نه تنها قضیه فلسطین را در جهان احیا کرد، بلکه مردم جهان اعم از مسلمان و غیر مسلمان برای احقاق حقوق مردم فلسطین در کشورهای خود به خیابان آمدند و فریاد «فلسطین را آزاد کنید» سر دادند.
اما حالا با گذشت دو ماه از آتش بس موقت در نوار غزه تعداد تظاهرات اعتراض آمیز نسبت به جنایات اشغالگران قدس نسبت به دو سال گذشته کمتر شده و اتفاقاتی در پشت پرده برای قیومیت مردم فلسطین در جریان است که با منافع ملت فلسطین در تناقض است.
قیومیت خارجی بر غزه و به دست گرفتن اداره اجتماعی، سیاسی و امنیتی این باریکه خطر دیگری است که حقوق مردم فلسطین را پایمال می کند. اخراج مردم غزه و انتقال به کشورهای جایگزین خطر دیگری است که مردم غزه را تهدید می کند. قیومیت خارجی که پیش از این قرار بود بر عهده نخست وزیر سابق انگلیس باشد، امروز با توجه به اعتراضات برخی از کشورهای عربی ظاهرا به فرد دیگری منتقل شده است. تونی بلر که بیش از یک سال از طریق «مؤسسه تونی بلر» و با هماهنگی جرد کوشنر روی پیشنهادهایی درباره غزه کار کرده بود، دیگر عضو «شورای صلح» نخواهد بود، اما ممکن است در یک کمیته اجرایی کوچکتر با حضور مسئولان غربی و عربی، در کنار کوشنر و استیو ویتکاف مشارکت کند. بر اساس اعلام منابع آگاه ، بلر همچنان گزینهای برای ایفای نقش «در قالبی دیگر» در ترتیبات آینده غزه باقی مانده است و تأکید کردهاند که «آمریکاییها و اسرائیلیها او را دوست دارند».
بیش از ۷۰ درصد جمعیت مردم غزه در زمستان سرد بیخانمان شدهاند و زیرساختهای حیاتی (آب، برق، بیمارستانها) در وضعیت بحرانی قرار دارد. سیاست رژیم صهیونیستی در کرانه باختری اشغالی، نیز درست مانند نوار غزه، در حال مجبور کردن هزاران فلسطینی به ترک خانههایشان است که این موضوع نقض آشکار قوانین بینالمللی است. گزارشی که بهتازگی توسط یک سازمان حقوق بشری منتشر شد، به اخراج ۳۲ هزار فلسطینی از خانههایشان تنها در ۳ اردوگاه آوارگان در سال جاری اشاره کرد.
حال رسانههای مستقل و حامی مقاومت در چنین زمانی نباید اجازه دهند،جهت گیری رسانهای بر اخبار غزه و کرانه باختری به جهانیان به گونهای مخابره شود که فلسطین و فلسطینیها در مرحله ثبات و آرامش و در آستانه بازسازی منازلشان به سر میبرند، حال آنکه خطر فراموشی قضیه فلسطین در کنار طراحی خطرناک محور عربی، عبری و آمریکایی برای فلسطین و حذف خاموش مقاومت روبه فزونی است.
..............
پایان پیام
نظر شما