به گزارش خبرگزاری بینالمللی اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ آیین رونمایی از «موسوعه معارف شیعه» روز پنجشنبه ۲۷ آذرماه ۱۴۰۴ در سالن کنفرانس مجمع جهانی اهلبیت(ع) برگزار شد.
در این مراسم که با عنوان «معرفی تشیع در جهان امروز؛ ضرورتها و چالشها»، برگزار شد حجت الاسلام والمسلمین احمد واعظی رئیس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم با محوریت «مواجههی تفکر و فرهنگ شیعی با فرد معاصر؛ آسیبشناسی و راهکارشناسی» به ایراد سخن پرداخت.
انواع مواجههی تفکر شیعی با فرد معاصر
دکتر واعظی ابتدا به گستره و ابعاد مواجهه پرداخت و گفت: موضوع «مواجههی تفکر و فرهنگ شیعی با فرد معاصر» موضوعی بسیار وسیع و چندوجهی است. وقتی از «مواجهه» سخن میگوییم، این مفهوم میتواند در اشکال گوناگونی تحقق یابد:
- مواجههی تدریجی: همانگونه که در فعالیتهای فرهنگی، آموزشی و پژوهشیمان در حال انجام است؛ مواجههای آرام و تعاملی برای معرفی تدریجی فرهنگ و اندیشهی شیعی.
- مواجههی تحمیلی: گاه شرایط اجتماعی یا سیاسی نوعی مواجههی ناخواسته را تحمیل میکند و ما ناچار به پاسخگویی یا دفاع فکری میشویم.
- مواجههی چالشی و انتقادی: در این حالت، ما نظام معنایی و معرفتی غرب را از منظر تفکر شیعی به نقد میکشیم؛ بهعبارت دیگر، نوعی موضع فعال و تهاجمی فکری داریم و بنیادهای معرفتشناختی غرب را به چالش میکشیم.
وی درباره قسم بعدی مواجه که مواجههی تعاملی بود افزود: منظورم از این نوع، همکاری و گفتوگوی فکری در زمینهی دغدغهها و مسائل مشترک میان متفکران جهان اسلام و غرب است. امروز در دنیای غرب نیز اندیشمندانی وجود دارند که نسبت به بحرانهای تمدن مدرن منتقدند و دغدغههایی مشابه ما دارند. بهعنوان نمونه، مباحثی نظیر محیط زیست، عدالت اجتماعی، نابرابری اقتصادی، نسلکشیها (از جمله حوادث غزه)، افراطگرایی نژادی و مذهبی از جمله مسائلی است که میتواند بستر گفتوگوی سازنده و تعامل انسانی و فکری ما با متفکران غربی باشد.
میدانهای اصلی مواجهه؛ از دانشگاه تا فضای مجازی
حجت الاسلام واعظی در ادامه به میدانها و فضاهای مواجهه پرداخت و گفت: برای فهم درست از نوع مواجهه، باید به میدانهای اصلی این ارتباط توجه کنیم. به نظر میرسد میتوان دستکم چهار میدان یا عرصهی اصلی را برشمرد:
- محیطهای آکادمیک و دانشگاهی: این عرصه شامل مطالعات تطبیقی، نشستهای علمی، و همکاریهای پژوهشی است که در قالب پروژهها یا کنفرانسهای علمی انجام میشود.
- فضای رسانه و مجازی: فضای رسانه، بهویژه زیستبوم دیجیتال و فضای مجازی، امروز گستردهترین و کمهزینهترین بستر برای معرفی معارف شیعی است.
واعظی درباره اهمیت این فضا تاکید کرد : در این فضا میتوان با بهرهگیری از قالبهای چندرسانهای و محتوای فاخر، تأثیری عمیق ایجاد کرد.
رئیس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم در ادامه به تبیین جوامع مسلمانان در غرب پرداخت و مطرح کرد: این جامعه شامل مسلمانانی است که نسل نخست یا دوم مهاجر به غرب هستند. آنان خود بهترین رابط فرهنگی و فکری با محیط اجتماعی غرباند.
واعظی در ادامه به بیان فضای ارتباط با غیرمسلمانان، بهویژه جوانان غربی پرداخت و گفت: این گروه گرچه وابستگی دینی مستقیم ندارند، اما بسیاری از ایشان دغدغههای اخلاقی، معنوی و انسانی دارند و میتوان با آنان در قالب گفتوگوی فرهنگی تعامل داشت.
واعظی ضرورت واقعبینی در برنامهها را مهم دانست و عنوان کرد: هرگونه اقدام در هر یک از این عرصهها نیازمند درک دقیق از شرایط موجود، امکانات واقعی و محدودیتها است. بسیاری از ایدهها ارزشمندند، اما اگر ابزار و ظرفیت تحقق آن فراهم نباشد، در حد آرزو باقی میمانند.
واقعبینی راهبردی؛ چرا فضای مجازی مؤثرترین میدان امروز است؟
دکتر واعظی فضای رسانه و فضای مجازی را بستری مناسب برای ترویج این مهم دانست و گفت: در شرایط کنونی، به نظر میرسد گشودهترین و مؤثرترین میدان عمل، فضای مجازی و رسانهای است. فعالیت در این بستر به حضور فیزیکی نیاز ندارد، وابسته به مرکز یا مکان خاص نیست و میتواند جهانی و تأثیرگذار باشد.
موانع ساختاری و سیاسی مواجههی حضوری در غرب
رئیس دفتر تبلیغات اسلامی در ادامه به تبیین چالشهای مواجههی میدانی و فیزیکی پرداخت و بیان داشت: در مقابل فضای رسانه ای، اقداماتی که متکی به حضور فیزیکی و استفاده از نهادهای رسمی باشند، امروز با موانع و محدودیتهای جدی روبهرو هستند.
وی برخی از این موانع را اینگونه برشمرد:
تحریمهای بینالمللی و محدودیتهای قانونی؛ در برخی کشورها تعامل با نهادهای وابسته به ایران مشمول قوانین کیفری یا قضایی شده است (مانند طرح قانونی پیشنهادی در انگلستان).
رشد جریانهای دستراستی و ایرانستیز در غرب؛ برخلاف دو یا سه دههی گذشته، امروز احزاب و جریانهای سیاسی ضد مهاجر، ضد اسلام و حتی ضد اتحادیهی اروپا، نفوذ بیشتری یافتهاند. این مسئله پس از تحولات مربوط به غزه و حمایت گستردهی مردم از فلسطین شدت یافته است. بهگونهای که در برخی کشورها، از جمله آلمان و انگلیس، محدودیتهای مستقیم برای مراکز اسلامی ایجاد کردند و حتی گاهی کل مؤسسات مرتبط با ایران را تعطیل نمودند.
واعظی تاکید کرد: فعالیت مبتنی بر حضور فیزیکی مستقیم در کشورهای غربی امروزه با خطرات و محدودیتهای قابلتوجهی روبهرو است.
راهکار درونزا: نیروهای بومی، انسجام شیعی و تکمیل چرخهی فرهنگی
در ادامه وی به تبیین راهکارهای جایگزین و درونزا پرداخت و گفت: بهترین راهکار برای استمرار فعالیتهای فرهنگی، استفاده از ظرفیت نیروهای بومی و شهروندان مسلمان همان کشورها است؛ کسانی که یا در مؤسسات علمی شیعی آموزش دیدهاند یا فارغالتحصیل مراکز حوزوی و دانشگاهی مرتبط هستند و اکنون در جوامع غربی زندگی میکنند. این افراد ضمن آشنایی عمیق با فرهنگ محلی، امکان قانونی و اجتماعی فعالیت آزادانه را نیز دارند و میتوانند نمایندگان مؤثر تفکر شیعی در میدان واقعی باشند.
واعظی یکی از چالش های جامعه شیعی را عدم انسجام و سازمانیافتگی در میان شیعیان دانست و گفت: با این همه، باید بپذیریم که جامعهی شیعی در خارج از کشور از ضعف انسجام رنج میبرد. برخلاف برخی اقلیتهای مذهبی مانند یهودیان یا دیگر جوامع منسجم قومی و دینی در اروپا، شیعیان ـ بهویژه ایرانیان مقیم غرب ـ بهشدت پراکندهاند، کمتر همگرایی دارند و اغلب ارتباط سازمانیافته و شبکهای میانشان برقرار نیست. حتی گاهی هویت مذهبی یا ملی خود را نسبت به یکدیگر پنهان میکنند. برای تأثیرگذاری پایدار در عرصهی بینالمللی، لازم است که انسجام اجتماعی و همکاری شبکهای میان شیعیان تقویت شود. در مقابل، جوامعی مانند یهودیان یا حتی برخی اقلیتهای دیگر، علیرغم جمعیت بسیار کمتر، به دلیل انسجام درونی، ساختار شبکهای، سازمانهای منسجم و همکاری هدفمند، در مناطق محل زندگی خود قدرت تأثیرگذاری واقعی بر تصمیمات شهری و سیاستهای ناحیهای دارند. اما شیعیان ـ بهرغم جمعیت انبوه خود در برخی کشورهای غربی ـ به دلیل همین ضعف ساختاری، معمولاً نمیتوانند نقش مؤثری در فرآیندهای تصمیمسازی و گفتوگوهای اجتماعی ایفا کنند.
وی وضعیت محیطهای آکادمیک و مطالعات اسلامی در غرب را اینگونه توصیف کرد: در حوزهی آکادمیک نیز شرایط نسبت به گذشته دچار تغییرات اساسی شده است. در قرن نوزدهم و نیمهی نخست قرن بیستم، گرایش به مطالعات اسلامی و شرقشناسی در دانشگاههای اروپایی بسیار بالا بود و بسیاری از دانشگاههای بزرگ جهان، دپارتمانهای فعال در زمینهی اسلامشناسی، تاریخ اسلام و زبانهای شرقی داشتند. اما امروز این اقبال بهشدت کاهش یافته است. بسیاری از کرسیها و رشتههای مطالعات اسلامی تنها زمانی فعال میمانند که پشتوانهی مالی یا حمایت مستقیم از سوی کشورهای ثروتمند عربی مانند عربستان، کویت یا امارات دریافت کنند. در واقع، این کشورها در مواردی هزینهی کرسیها یا برنامههای مطالعاتی را برای حفظ حضور خود در فضای آکادمیک دنیا تأمین میکنند.با وجود این، شمار کرسیها بسیار کم شده است و فضای دانشگاهی نسبت به گذشته کمرونقتر و محدودتر شده است.
وی تاکید کرد: اگرچه تولید محتوای علمیِ مستند و دقیق (مانند آثار دانشنامهای یا پژوهشهای تحلیلی متقن) همچنان میتواند جای خود را در فضای علمی بیابد، اما از نظر تربیت نیروهای متخصص و آموزش دانشگاهی در بستر غرب، این زمینه بسیار محدودتر از قبل شده است.
واعظی گفت: براساس قانون جدید، دانشجویان خارجی که برای تحصیلات مقطع کارشناسیارشد وارد انگلیس میشوند، تنها برای شخص خودشان ویزا دریافت میکنند و برای همسر و فرزندانشان ویزایی صادر نمیشود. همین قانون موجب شده است بسیاری از علاقهمندان به تحصیل در رشتههای مطالعات اسلامی یا تاریخ اسلام از انتخاب این رشتهها صرفنظر کنند. زیرا پیشتر میتوانستند با خانوادهی خود مهاجرت کنند و هزینههای زندگیشان را از طریق اشتغال همسر پوشش دهند؛ اما اکنون، با جدا ماندن از خانواده، انگیزه برای ادامهی تحصیلات در این حوزه کاهش چشمگیری یافته است. نمونههایی از این دست نشان میدهد که سیاستهای مهاجرتی و آموزشی غرب نیز بهصورت غیرمستقیم بر رکود مطالعات اسلامی اثرگذار بودهاند.
حجت الاسلام و المسلمین واعظی در ادامه به نقش تولید محتوای فاخر و حلقهی کامل چرخهی فرهنگی پرداخت و بیان کرد: نکتهی بسیار مهمی که باید تأکید کنم این است که تولید آثار محتوایی فاخر ـ مانند همین مجموعههایی که امروز رونمایی میشوند ـ تنها حلقهی نخست از یک چرخهی بزرگ فرهنگی است. اگر کار در همین مرحله متوقف شود، چرخه کامل نخواهد بود. این آثار باید پایه و مبنایی برای گامهای بعدی در اشاعه، ترویج و بازنمایی تفکر شیعی در جوامع اروپایی باشند.
وی در پایان تاکید کرد: کارهایی که جنبهی مبنایی دارند و بر محور تحقیق و تفکر عمیق علمی تهیه میشوند، باید به تولیدات رسانهای و محتوای چندزبانه و چندرسانهای منتهی شوند. مخاطب عمومی در غرب معمولاً جذب مباحث صرفاً نظری و فلسفی نمیشود؛ بلکه نیازمند بیان رسانهای، مقایسهای و تحلیلی است؛ یعنی محتوایی که تفکر شیعی را در کنار سایر اندیشههای رقیب ـ مثلاً در حوزهی فلسفهی سیاسی یا نظریههای مردمسالاری ـ بهصورت مقایسهای، جذاب و کاربردی نشان دهد. به عنوان مثال، اگر ما نظریهی خاص خود را در باب «مردمسالاری دینی» مطرح کنیم، ارائهی مستقیم و آکادمیک آن برای مخاطب عمومی ممکن است خستهکننده باشد؛ ولی اگر همان نظریه در قالب تولیدات تحلیلی و رسانهای جذاب و در برابر سایر نظامهای اندیشه سیاسی معاصر معرفی شود، میتواند در فضای فکری و فرهنگی اروپا بیش از پیش اثرگذار باشد.
........................
پایان پیام
نظر شما