۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۰:۲۹
خطبه‌های نهج‌البلاغه ۸/ طمع در قدرت، عامل مقابله با حق!

زبیر بن عوام، از شخصیت‌های شناخته شده تاریخ است که سیر زندگی او برای همه مجاهدان انقلابی و مسئولان حکومتی می‌تواند درس‌آموز باشد. او که از اولین بیعت‌کنندگان با امیرمومنان(ع) بود، مدتی بعد، به بهانه‌های مختلف بیعت خود را شکست و نقش موثری در ایجاد فتنه در جنگ جمل بر عهده گرفت.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی اهل‌بیت(ع) ـ ابنا ـ «زبیر بن عوام»، صحابی معروف پیامبر(ص) بود که در طول تاریخ حیات خویش، خدمات فراوانی به پیامبر(ص) داشت. وی در کنار همه این خدمات، از آغازگران فتنه‌های متعدد بعد از حوادث مرگ عثمان، در میان مسلمانان شد و نقش موثری در ایجاد جنگ جمل ایفا کرد.

خصلت «طمع در کسب قدرت» به‌ویژه در امارات یا خلافت در او برجسته بود. او از امام علی(ع) درخواست «امارت» بر سرزمینی داشت و هنگامی که این درخواست اجابت نشد، پیشنهاد معاویه برای «خلافت» را پذیرفت و برای نخستین‌بار جنگ و خونریزی در میان مسلمانان را در واقعه جنگ جمل ایجاد کرد.

اگرچه به صراحت، تنها ۴ بار نام «زبیر» در خطبه ۳۱، نامه یک، نامه ۶۴ و حکمت ۴۵۳  در کتاب نهج‌البلاغه آمده، اما در این کتاب مطالب فراوانی دیگری در مورد او می‌توان یافت. یکی از این موارد خطبه هشتم نهج‌البلاغه است که حضرت امیرالمومنین(ع)، بدون ذکر نام؛ ولی با اشاره به برخی از ادعاها و بهانه‌های او در شکست بیعت خود فرموده است: «و من کلام له علیه‌السلام، یعنی به الزبیر فی حال اقتضت ذلک و یدعوه للدخول فی البیعة ثانیة: یَزْعُمُ أَنَّهُ قَدْ بَایَعَ بِیَدِهِ وَ لَمْ یُبَایِعْ بِقَلْبِهِ، فَقَدْ أَقَرَّ بِالْبَیْعَةِ وَ ادَّعَی الْوَلِیجَةَ، فَلْیَأْتِ عَلَیْهَا بِأَمْرٍ یُعْرَفُ وَ إِلَّا فَلْیَدْخُلْ فِیمَا خَرَجَ مِنْه‏. سخنی از آن حضرت(ع) مقصودش زبیر است، در حالی که، مقتضی چنین سخنی بود: می‌گوید با دستش بیعت کرده و با دلش بیعت نکرده. دست بیعت فراپیش آورد و مدعی شد که در دل چیز دیگری نهان داشته. اگر در ادعای خود بر حق است، باید دلیل بیاورد، و گرنه، به جمع یاران من که از آنان دوری گزیده است، بازگردد.»

حضرت در این سخنان به اشاره به بهانه زبیر که گفته بود: بیعت من با امیرالمومنین(ع)، بیعت با دست بود، نه قلب، این جمله را اشاره‌ای صریح به انجام بیعت از سوی وی اعلام می‌کند: «فَقَدْ أَقَرَّ بِالْبَیْعَةِ» ولی اگر مدعی است این بیعت با قلب نبوده است، این یک ادعای باطنی و درونی است: «ادَّعَی الْوَلِیجَةَ»، که باید برای این ادعای باطنی، دلیل بیاورد: «فَلْیَأْتِ عَلَیْهَا بِأَمْرٍ یُعْرَفُ».

اگرچه می‌توان دلایلی مختلفی برای دلایل انحراف زبیر از «حق»، که خود زمانی از او حمایت می‌کرد و بارها برای تحقق آن تلاش‌های فراوانی کرد بیان نمود، مانند نقش فرزندش عبدالله که امام علی(ع) در حکمت ۴۵۳ به آن اشاره می‌کند یا نامه‌های معاویه که در منابع تاریخی ذکر شده که زبیر را «امیرالمومنین» نامید یا تحریک‌های گروهی دیگر مانند طلحه که در او بسیار موثر بودند، اما آنچه به عنوان مهمترین دلیل باید مورد توجه قرار بگیرد این است که «زبیر» از ابتدای شروع حکومت امیرالمومنین(ع)، نه برای تحقق حق یا برپایی حکومت عدل، بلکه با هدف سهیم شدن در قدرت و طمع در حاکمیت، حکومت ایشان را پذیرفت و با ایشان بیعت کرد و زمانی که به این هدف خویش نرسید، بیعت شکست و جنگ جمل را پایه‌گذاری کرد و به نبرد فرهنگی و نظامی با حکومتی که خود برای استقرار آن، بارها تلاش کرده بود پرداخت. به‌عبارت دیگر او، حکومت علوی را برای اعمال حاکمیت خویش می‌خواست، نه آنکه این حکومت را برای استقرار حق و عدالت بخواهد ولو آنکه خود هیچ سمتی در این دولت نداشته باشد.

در روزگار ما نیز افرادی هستند که که حاکمیت حق را برای اعمال قدرت خود بخواهند و اگر به هر دلیلی به این خواسته خود نرسند، پرچم دیگری را برپا کنند و با ادعاهای واهی، راهی برای بهانه‌گیری و دشمنی کردن بیابند. نمونه‌هایی که در طول تاریخ گذشته و انقلاب معاصر فراوان دیده شده است.


منابع:

کتاب: پیام امام شرح نهج‌البلاغه آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی

کتاب: فرهنگ معارف نهج‌البلاغه، مرحوم محمد دشتی

کتاب: شرح نهج‌البلاغه ابن ابی الحدید

کتاب: مفردات نهج‌البلاغه، علی‌اکبر قریشی بنایی

سید علی اصغر حسینی/ ابنا

------------------------

پایان پیام

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha