۱۸ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۶:۲۰
نامه‌های نهج‌البلاغه ۱۸/ هشداری برای همه مسئولان حکومت اسلامی

نامه هجدهم نهج‌البلاغه، اگرچه به‌عنوان عبدالله بن عباس، والی وقت بصره، نوشته شده است اما باید آن را هشداری برای همه مسئولان حکومتی در طول تاریخ دانست. هشداری که هم‌اکنون نیز باید سرلوحه هر فردی قرار گیرد که سمتی یا مسئولیتی در دستگاه‌های مختلف در نظام اسلامی را دارند.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی اهل‌بیت(ع) ـ ابنا ـ امام علی(ع)، بعد از جنگ جمل و خارج کردن شهر بصره از دست طرفداران طلحه و زبیر، «عبدالله بن عباس» را از سوی خود، به‌عنوان حاکم بصره، نصب کردند.

اگر به آنچه از امیرالمؤمنین(ع) در نهج‌البلاغه نقل شده، صرفاً با نگاهی تاریخی و بررسی وقایع نگاه شود، امکان بهره‌برداری از آن سخنان، برای هدایت خود و دیگران فراهم نمی‌شود.

اما هر شخصی که خود را یک مسلمان شیعه می‌داند و امیرالمؤمنین(ع) را پیشوا و مقتدای خود می‌شمارد، باید خود را مخاطب هر سخن ایشان بداند و تلاش کند تا مسیر مناسب برای اجرای آن سخنان در زندگی خویش را بیابد. این‌گونه این سخنان، فراتر از یک بیان یک واقعه تاریخی خود را نمایان می‌کند و می‌تواند به‌عنوان چراغی راهگشا برای سعادت خود و دیگران قرار گیرد.

امام علی(ع) در نامه ۱۸ نهج البلاغه، با هشدار به ابن عباس برای مدارا با مردم بصره این‌گونه می‌فرماید:

«فَحَادِثْ أَهْلَهَا بِالْإِحْسَانِ إِلَیْهِمْ، وَاحْلُلْ عُقْدَةَ الْخَوْفِ عَنْ قُلُوبِهِمْ، با اهل آن به نیکی رفتار کن و گره ترس و وحشت را از دل‌های آن‌ها بگشا».

ایشان در عبارتی دیگر از همین نامه، به بدرفتاری با قبیله بنی‌تمیم توسط والی خود اعتراض می‌کند و از حاکم منتخب خود در این شهر می‌خواهد که با آن‌ها مدارا کند.

به نظر می‌رسد اگر بخواهیم نگاهی اجتماعی به این نامه داشته باشیم، عبارت پایانی این نامه می‌تواند راهگشای نیازهای امروزه و همیشه برای هر کسی باشد که مسئولیتی در نظام اسلامی دارد:

«فَارْبَعْ أَبَا الْعَبَّاسِ، رَحِمَکَ اللَّهُ، فِیمَا جَرَی عَلَی لِسَانِکَ وَیَدِکَ مِنْ خَیْرٍ وَشَرٍّ! فَإِنَّا شَرِیکَانِ فِی ذلِکَ، ای ابوالعباس! خدا تو را رحمت کند؛ درباره آنچه از خیر و شر بر زبان و دست تو جاری می‌شود، خویشتن‌دار باش و مدارا کن، چراکه هر دو در این امور شریک هستیم».

به بیان دیگر، امام علی(ع) از هر شخصی که در حکومت اسلامی، مسئولیتی دارد، می‌خواهد که در مقابل مردم، حاجت‌ها و سخنان تند آنان، «خویشتن‌دار» باشد و این موضوع را در نظر داشته باشد که آنچه از زبان و دست یک کارگزار حکومتی در نظام اسلامی، صادر می‌شود، «امام» و ولی حاکم آن جامعه نیز در نتایج خوب یا بد آن شریک است.

پس اگر این شخص که به‌عنوان کارگزار یا مسئول یا مدیر در یکی از دستگاه‌های نظام اسلامی، فعالیت می‌کند، به این باور برسد که هر گونه فعالیت مناسب و شایسته او، تأثیر مستقیم بر اهداف عالی حکومت اسلامی و رهبر آن دارد، طبیعی است که در اجرای وظایف خود، «پرتلاشگر و مردم‌دار» خواهد بود. همچنین اگر او به این یقین برسد که هر سستی او در این وظایف، اثری مستقیم ولی سوء، بر اعتبار حکومت و حاکم اسلامی دارد، قطعاً در کارهای ناشایسته خود، تجدیدنظر خواهد شد.

در هر حال هر کارگزار در حکومت اسلامی، نباید این جمله امیرالمؤمنین(ع) را فراموش کند که «فِیمَا جَرَی عَلَی لِسَانِکَ وَیَدِکَ مِنْ خَیْرٍ وَشَرٍّ! فَإِنَّا شَرِیکَانِ فِی ذلِکَ، آنچه که از دست و زبان تو، از خیر یا شر صادر می‌شود، من در آن شریک هستم».

سید علی‌اصغر حسینی/ ابنا

------------------------

پایان پیام

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha