به گزارش خبرگزاری بینالمللی اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ حمله اخیر رژیم صهیونیستی به مقر رهبران جنبش حماس در دوحه واکنشهای متعددی را در محافل بینالمللی، بهویژه در بین کشورهای عربی به همراه داشته است و تهدیدهای این رژیم علیه قطر و به ویژه ادعای رئیس کنست اسرائیل درباره پیام این حمله به همه کشورهای خاورمیانه با تعابیر و خوانشهای متفاوتی همراه شده است.
از سوی دیگر ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی اخیرا به توافقی برای تعیین چارچوب همکاریها دست یافتند که بازیگران منطقه و جهان از این توافق استقبال و آن را اقدامی در راستای کاهش تنشها توصیف کردند.
در چارچوب تحلیل و تشریح این تحولات و توصیف چشمانداز مرحله آتی، «اسکات ریتر»، افسر بازنشسته سازمان اطلاعات آمریکا و کارشناس امور نظامی این کشور در گفتوگو با خبرگزاری ابنا به پرسشهای مطرح شده پاسخ گفت:
ابنا: با توجه به اینکه قطر کشور متحد آمریکاست و ایالات متحده در قطر پایگاه نظامی دارد و بهنوعی ملزم به حمایت از دوحه در برابر حمله خارجی است، چگونه به اسرائیل اجازه برای انجام این حمله را داده و این چراغ سبز آمریکا در عرف بینالملل چکونه تعبیر میشود؟
اول از همه، تا جایی که من میدانم، هیچ معاهده رسمی بین قطر و ایالات متحده وجود ندارد. یک توافقنامه وضعیت نیروها وجود دارد که نقش پایگاه «العدید»، نحوه هماهنگی ایالات متحده و قطر در این مورد و سایر موارد را تعیین میکند. اما درباره اینکه ایالات متحده موظف به دفاع از قطر در برابر هرگونه حمله خارجی باشد، من معتقد نیستم که چنین معاهده رسمی وجود داشته باشد.
میتوان گفت که این توافق، تفاهمی درباره دفاع متقابل از خود و مفادی از این دست است. اما به هر حال، قطر یک کشور مستقل است و ایالات متحده هیچ اختیار یا مشروعیتی برای دادن چراغ سبز به طرف دیگری مانند اسرائیل برای حمله به قطر ندارد.
بنابراین، این تصمیمی بود که بین ایالات متحده و اسرائیل بدون هماهنگی با قطر گرفته شد و این نقض قوانین بینالمللی است. این حمله به مفهوم حقیقی کلمه، حمله به قطر است، نقض منشور سازمان ملل متحد به شمار میرود و طبق قوانین بینالمللی هیچ توجیهی برای آن وجود ندارد.
ابنا: اسرائیل با زیر پا گذاشتن تمام قوانین و قواعد بیناللمل نشان داده که به هیچ خط قرمزی پایبند نیست. نخست اینکه حمله به قطر چه پیامی برای کشورهای عربی داشت و دوم اینکه چه تاثیری بر وجهه بیناللملی آمریکا خواهد داشت؟
اسرائیل سابقه نقض قوانین و هنجارهای بینالمللی را دارد. حمله غافلگیرانه علیه ایران نقض قوانین بینالمللی بود. عملیات نظامی مداوم اسرائیل علیه لبنان، علیه سوریه، علیه یمن، همگی نقض قوانین بینالمللی هستند. هیچ خط قرمزی برای اسرائیل وجود ندارد. این یک رویه ثابت شده است. بنابراین پیامی که از طریق این حمله به قطر و سایر کشورهای عربی ارسال شد این است که اسرائیل هر کاری را که بخواهد، هر زمان که بخواهد، هر کجا که بخواهد، انجام خواهد داد. این کاری است که اسرائیل انجام میدهد.
در واقع یکی از دلایل فرار اسرائیل از مجازات در برابر چنین رویکردی این است که کشورهای عربی خود را این گونه نشان دادهاند که در ایستادگی در برابر اسرائیل، چه به صورت فردی و چه به صورت جمعی ناتوان هستند.
حال، این چه تأثیری بر وجهه بینالمللی آمریکا خواهد داشت؟ آمریکا عملا نشان داده که سیاست امنیت ملی خود را کاملا تابع اسرائیل و منافع آن قرار داده است. حمله به قطر هیچ فرقی با هر عملیات نظامی دیگری که اسرائیل در طول سالها با اطلاع و حمایت کامل آمریکا انجام داده است، ندارد.
تصویر آمریکا پس از حمله به قطر همان تصویری باقی خواهد ماند که همیشه به عنوان کشوری نشان داده که کورکورانه از اسرائیل بدون توجه به قوانین بینالمللی، هنجارها و ارزشهای انسانی حمایت میکند.
ابنا: با توجه به اینکه تحولات منطقه در ارتباط زنجیرهای با یکدیگر قرار دارد، تاثیر حملات اخیر اسرائیل به دوحه در تشدید تنش در منطقه و احتمال رویارویی جدید یا هر یک از کشورهای دیگر مانند مصر و ترکیه را چگونه پیشبینی میکنید؟
نباید حمله به قطر را یک اتفاق منحصر به فرد بدانیم، بلکه این حمله بخشی از یک الگوی کلی رفتاری است که اسرائیل با کمک ایالات متحده در طول چندین دهه دنبال کرده است. البته، حمله به قطر به تنشها دامن می زند، اما با توجه به پیشینه تاریخی، هیچ رویارویی جدیدی با کشورهای دیگر مانند مصر، ترکیه و ایران وجود نخواهد داشت، هیچ کشوری برای دفاع از دیگری اقدام نخواهد کرد.
در پی این اتفاق، تعابیر ژستگونه و داد و فریادهای زیادی وجود خواهد داشت، اما در نهایت، هیچ اتفاقی نخواهد افتاد، زیرا ایالات متحده از این حمله حمایت کرده و هیچ اتفاقی علیه اسرائیل نمیتواند رخ دهد، غیر از اینکه ایالات متحده در آن اقدام شرکت کند. حال آنکه این کشور به طور صد در صد در کنار اسرائیل ایستاده است.
ابنا: توافق جدید ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا این توافق میتواند مانع فعال شدن اسنپبک شود و مقدمات بازگشت آمریکا و ایران به میز مذاکره را فراهم کند؟
ببینید، واقعیت این است که ایران باید وارد توافق با آژانس بینالمللی انرژی اتمی میشد. ایران در حال حاضر از حمایت کشورهایی مانند چین و روسیه و دیگران برخوردار است که به خطای آژانس بینالمللی انرژی اتمی در تسهیل حمله اسرائیل و ایالات متحده واقف هستند. اما همچنین این درک وجود دارد که ایران باید در پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (ان پی تی) باقی بماند. این اتفاق تنها در صورتی میتواند عملی شود که ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی در ارتباط با تعهدات پادمانی که ایران به عنوان عضوی از ان پی تی دارد، رابطه کاری داشته باشند.
بنابراین، این توافق یک گام ضروری است و من معتقدم که این اقدام همچنین مانع از آن میشود که اروپا و ایالات متحده، تحریمها را بازگردانند چه اینکه راه را برای بازگشت ایران و ایالات متحده به میز مذاکره هموار کند یا خیر. امکان بازگشت ایران و آمریکا به میز مذاکره یک موضوع کاملا متفاوت است، ایالات متحده با سوءنیت عمل کرد و از ترفند مذاکرات برای زمینهسازی حمله غافلگیرانه اسرائیل علیه ایران استفاده شد.
نکته دیگر این است که آنها در مورد چه چیزی مذاکره کنند؟ به نظر میرسد موضع ایران که مبتنی بر قوانین بینالمللی و جایگاه آن به عنوان عضوی از ان پی تی است، با دیدگاه اسرائیل و ایالات متحده در تعارض است و به همین دلیل من نسبت به هرگونه مذاکرهای خوشبین نیستم، اما ضروری است که ایران روابط خود را با آژانس بینالمللی انرژی اتمی از سر بگیرد، زیرا ایران از این طریق میتواند از قرار گرفتن در محاصره نه تنها دشمنانش، بلکه دوستانش نیز جلوگیری کند.
.......................
پایان پیام
نظر شما