به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ اخیرا نخستوزیر رژیم صهیونیستی با طرح ادعاهایی چون اشغال نظامی غزه، «اسرائیل بزرگ» و اشغال کشورهای عربی از جمله اردن، مصر و عربستان سعودی و گسترش شهرکسازی در مرز کرانه باختری و قدس اشغالی، صفحه جدیدی از طمعورزیهای خود را به نمایش گذاشته و به دنبال بازطراحی نقشه منطقه در راستای منافع حیاتی خود و متحدانش است.
ناظران سیاسی، اظهارات نتانیاهو را فراتر از یک ایده توسعهطلبی ارضی برشمرده و آن را تلاش برای سیطره بر شاهراههای حیاتی اقتصادی و انرژی تعریف کردهاند که امنیت منطقه و جهان را تهدید میکند. همچنین اهدافی که نتانیاهو از طرح چنین مسائلی دنبال میکند، در چارچوب تلاش برای بقای حیات سیاسی شخص او قرار میگیرد. در همین زمینه دکتر «نضال ابو زید»، کارشناس نظامی و استراتژیست اردنی در گفتوگو با خبرگزاری ابنا به پرسشهای مطرح شده درباره ابعاد این طرحها پاسخ گفت.
ابنا: ادعاهای «بنیامین نتانیاهو»، نخست وزیر رژیم صهیونیستی درباره طرح «اسرائیل بزرگ» و اشغال کشورهای عربی از جمله مصر و اردن را چگونه ارزیابی میکنید؟
من معتقدم طرح این اظهارات در چنین زمانی هم پیامهای زمانی و هم پیامهای مکانی دارد. نخست اینکه پخش اظهارات نتانیاهو در کانال ۲۴ عربی برخلاف روال معمول که همیشه یا بیشتر مواقع یا تمام اظهارات نتانیاهو در کانال عبریزبان ۱۴ منتشر میشود، نشان میدهد که نتانیاهو قصد داشته با این بیانیه به کشورهای مورد هدف یعنی اردن، سوریه، عراق و بخشهایی از عربستان سعودی پیامی ارسال کند. بنابراین، این یک بیانیه جهتدار است که به نظر میرسد از این کانال بهعنوان بستری رسانهای برای ارسال پیام خود استفاده کرده است.
علاوه بر این، اظهارات نتانیاهو در سایه تلفات و ناتوانی اسرائیل در دستیابی به پیروزی نظامی قاطع در نوار غزه در زمان مهمی بیان شده است. بر این اساس، این اظهارات، برای فضای داخلی رژیم صهیونیستی نیز این پیام را ارسال میکند که نتانیاهو به دنبال بهرهبرداری سیاسی از مفاهیم صهیونیستی برای انتخابات آینده ۲۰۲۶ است.
نتانیاهو همچنین شخصیتی خودشیفته دارد و میخواهد به اصطلاح افتخارات پادشاهان یهود در نبردهای بیسان را تکرار کند، تا جایی که عملیات نظامی که توسط ارتش اشغالگر اسرائیل در زمان نتانیاهو آغاز شد، همگی نامهای یهودی کتاب مقدس را داشتند. این موضوع نشان میدهد که این درگیری، یک درگیری صهیونیستی و ادبیات صهیونیستی است که نتانیاهو میخواهد با ابزارهای نظامی آن را اجرا کند. بنابراین راهکار مقابله با این توهم، تشدید گفتمان رسانههای عربی در زمینه مقاومت بزرگ علیه طرح اسرائیل بزرگ است.
ابنا: کشورهای عربی در برابر چنین ادعاهایی باید چه موضعی اتخاذ کنند؟ آیا آنها با طمعورزیهای رژیم صهیونیستی مبارزه خواهند کرد؟
اظهارات نتانیاهو قطعا نقطه تلاقی ایدئولوژی صهیونیستی مذهبی افراطی و بهرهبرداریهای سیاسی است و بنابراین کاملا غیرقابل قبول است.
من معتقدم که بیانیه عربی یا آنچه که بهعنوان بیانیه سی و یکم شناخته میشود و در انتقاد از اظهارات نتانیاهو صادر شد، ویژگیهای لازم برای اتخاذ یک موضع یکپارچه عربی را در رد همه این اظهارات ترسیم میکند.
قطعا اقداماتی علیه اظهارات نتانیاهو اتخاذ میشود، اما به اعتقاد من، این گامها ترکیبی نخواهند بود، بلکه گامهای یک جانبهای از سوی کشورهای عربی اتخاذ خواهد شد. بهعنوان مثال اردن تصمیم گرفته است در واکنش به اظهارات نتانیاهو درباره اسرائیل بزرگ، خدمت سربازی اجباری را پس از ۳۲ سال دوباره فعال کند.
بنابراین، من معتقدم که ممکن است شاهد گامهای بیشتری از سوی کشورهای عربی باشیم، اما این اقدامات، جداگانه خواهند بود و شاهد اقدام جمعی نخواهیم بود.
ابنا: طرح اسرائیل برای اشغال نظامی غزه و اختلاف نظری که بین سران این رژیم در این باره وجود دارد را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا اجرای این طرح امکانپذیر است؟
درباره طرح اسرائیل برای اشغال غزه و بروز اختلاف میان نتانیاهو و «ایتمار بن گویر»، وزیر امنیت داخلی اسرائیل با «ایال زامیر»، رئیس ستاد کل این رژیم، در وهله نخست باید بدانیم که انتصابات اخیر در ارتش اسرائیل به رغم تلاش ناموفق رسانههای عبری برای سرپوش گذاشتن بر آن بسیار مهم بودند.
مهمترین این انتصابات که میخواهم روی آن تمرکز کنم، انتصاب ژنرال «باراک هیرام» است که از سمت فرمانده تیپ ۹۹ ارتش اشغالگر به سمت رئیس واحد عملیات رزمی منتقل شد. این اقدام نشان میدهد این لشکر که مسئول طرحهای نظامی و اجرای آنها در کلیه یگانهای ارتش رژیم اشغالگر است، لشکری مهم در ارتش این رژیم به شمار میرود.
اگر به ذهنیت باراک هیرام برگردیم، مشاهده میکنیم که او یک صهیونیست جنایتکار است، شخصیتی درنده دارد تا جایی که طبق برخی اطلاعات فاش شده، افسران و سربازان خود را در کشتارگاهها آموزش میدهد زیرا او یک جنایتکار حرفهای است.
علاوه بر این، باراک هیرام همان ژنرالی است که در ۷ اکتبر یک خانه اسرائیلی را در شهرک بئری که در آن ۱۵ اسرائیلی حضور داشتند، بمباران کرد. بنابراین، او پروتکلهای جنگی «هانیپال» (فرمانده نظامی کارتاژی که به ایجاد بسیاری از تاکتیکهای جنگی شناخته میشود) را اجرا میکند.
همه این موارد نشان میدهد که انتصابهای اخیر در ارتش اسرائیل که توسط ایال زمیر، رئیس ستاد ارتش حمایت میشود، از ایده یک عملیات نظامی خونین علیه نوار غزه و بهطور خاص علیه شهر غزه پشتیبانی میکند. از این منظر، میتوانم بگویم که اگر طرز فکر ایال زمیر که یک افسر زرهی است را نیز در نظر بگیریم، متوجه میشویم که عملیات نظامی در دو جهت پیش خواهد رفت:
نخست اینکه بمباران خانیونس و بمباران شهر غزه یک دلیل اصلی دارد: ارتش اشغالگر میخواهد دکترین جنگی کنونی خود را که حمله به چند محور و تقویت محور موفق است، اجرا کند که این به مفهوم حمله به یک محور اصلی و حمله به یک محور فرعی است.
تاکنون، به نظر میرسد که اشغالگران محور اصلی حرکت خود را مشخص نکردهاند، اما میخواهند حسگرها یا واکنشهای مقاومت را بسنجند تا مشخص شود که ضعیفترین نقطه کجاست و به تبع، از طریق بمباران، به سمت یک محور اصلی، غزه یا خان یونس حرکت میکنند.
به اعتقاد من طرح اسرائیل این است که غزه، محور اصلی و خان یونس، محور گمراهکننده باشد. بنابراین، میخواهند مقاومت را خسته و تلاشهای آن را در دو محور پراکنده کنند. در واقع، ابتدا به سمت خانیونس و سپس به سمت شهر غزه خواهند رفت و اصل محاصره و انزوا را در شهر غزه اجرا خواهند کرد. سپس، یگانهای کماندویی به ویژه تیپ ۸۲ چترباز که چند هفته پیش عقبنشینی کرد را مستقر خواهند کرد.
این چیزی است که اشغالگران میخواهند، اما آیا موفق خواهند شد یا خیر؟ این موضوع بستگی به واکنشهای مقاومت دارد که به نظر میرسد اصل سیستماتیک برای به حداقل رساندن تلفات اتخاذ کردهاند. بنابراین، به مهندسی حلقههای دفاعی و خسته کردن اشغالگران از طریق کمین، مواد منفجره، کارگذاری مین و تلههای انفجاری روی خواهد آورد.
در چارچوب این ملاحظات، رژیم صهیونیستی دچار فرسایش شده و ساز و کارهایش شکننده است. مقاومت نیز به دنبال به حداقل رساندن تلفات نیروی انسانی خود است.
البته در اینجا باید به یک نکته جغرافیایی توجه کرد. موقعیت جغرافیایی غزه قطعا نیروهای اشغالگر را گرفتار خواهد کرد، زیرا شهر غزه مساحتی بالغ بر ۴۵ کیلومتر مربع را پوشش میدهد و شامل یازده محله و بزرگترین این محلهها، محله زیتون است. برای نیروهای اشغالگر آسان نخواهد بود و طبق اصل نظامی معروف، در اینجا زمین در کنار صاحبانش میجنگد.
بنابراین، من معتقدم که تلفات اشغالگران در اینجا بسیار خواهد بود و این موضوع، الگوی عملیات ارابههای جدعون را برای ما تداعی میکند که با وجود هیاهوی رسانهای زیادی که برای این عملیات ایجاد شد، اسرائیل نتوانست اهداف خود را محقق کند و این رژیم به شکست خود اعتراف کرد.
ابنا: هدف از طرحهای جدید اسرائیل برای شهرکسازی و ساخت واحدهای مسکونی جدید در مرز میان کرانه باختری با قدس اشغالی چیست؟
درباره طرحهای جدید شهرکسازی در کرانه باختری باید بگویم که سه پایگاه شهرکسازی وجود دارد. اگر به نقشه نگاه کنیم، یکی را در شمال شرق کرانه باختری، یکی را در شرق قدس و دیگری را در جنوب کرانه باختری در شرق الخلیل مشاهده میکنیم.
اگر به جغرافیا نگاه کنیم، مشاهده میشود که نقطهای از مرز اردن تا انتهای کرانه باختری، کوتاهترین و باریکترین نقطه روی نقشه کرانه باختری است.
بنابراین، وجود این شهرک در این منطقه جغرافیایی خاص، شمال کرانه باختری را از جنوب آن توسط شهرکهای جنوب یعنی شهرکهای «مسافر یطا» جدا میکند. این شهرکها شامل ۲۸ روستا هستند که ۱۲ روستا از آنها مشمول قانونی به نام «قانون آتشبس شصت و هشت» هستند، به این معنی که هرگونه حرکت غیرمعمول در این منطقه، مشمول تیراندازی شهرکنشینان میشود.
اشغالگران از طریق تمام این تحرکات شهرکسازی، به دنبال تصرف منطقه C در کرانه باختری هستند که شصت درصد از مساحت این منطقه را تشکیل میدهد.
این در حالی است که این منطقه مشمول توافق صلح فلسطین و اسرائیل نیست، بلکه مشمول مذاکرات حل نهایی است. بر همین اساس، رژیم صهیونیستی تمام اصول توافق صلح را نقض کرده و به سمت کنترل منطقه C خیز برداشته است. آنها همچنین تلاش می کنند تا از طریق منطقه C، جنوب این منطقه یعنی دره اردن را که منطقهای حاصلخیز است، کنترل کنند.
بنابراین، تمام شاخصهای میدانی حاکی از آن است که اشغالگران تقریبا روند الحاق کرانه باختری و جدا کردن شمال این منطقه از جنوب آن را تکمیل کردهاند و میخواهند مناطق تحت کنترل تشکیلات خودگردان ملی فلسطین در مناطق A و b را به مناطقی که بهعنوان کانتونهای اداری شناخته میشوند، تبدیل کنند. این بدان معناست که نقش تشکیلات خودگردان از یک مرجع ادارهکننده یک کشور به یک شهرداری که کانتونها را اداره میکند، تغییر خواهد کرد و بدین ترتیب اشغالگران آثار وجود هرگونه کشور فلسطینی را از بین خواهند برد.
.......................
پایان پیام
نظر شما