خبرگزاری اهلبیت(ع) ابنا:
رهبر معظم انقلاب اسلامی در اولین روز سال جدید ۱۴۰۴ در دیدار با هزاران نفر از قشرهای مختلف مردم، با اشاره به شکست دشمنان در دور کردن مردم از معنویات، ایام نخست امسال را متعلق به امیرالمؤمنین یعنی قله رفیع عدالت، تقوا و گذشت خواندند و گفتند: ملت ایران و ملت های مسلمان برای استفاده از درسهای حضرت علی(ع) به عنوان برترین انسانها بعد از پیامبر(ص)، به نهجالبلاغه مراجعه کنند و فعالان عرصه فرهنگی به مطالعه و آموزش این کتاب عظیم توجه ویژه داشته باشند.
توصیه حضرت آیتالله خامنهای به توجه و استفاده بیشتر از نهجالبلاغه در حالی صورت میگیرد که ایران و جهان اسلام خصوصا جوامع پیرو اهلبیت(ع) شرایط خطیر و حساسی را پشت سر میگذارنند.
با توجه به تأکیدات رهبر معظم انقلاب، خبرگزاری ابنا امسال اهتمام ویژهای به نشر آموزههای نهج البلاغه دارد. از این رو حجت الاسلام و المسلمین «محمد نمازی» استاد حوزه و پژوهشگر نهج البلاغه در سلسله ویدیوهایی به تشریح جایگاه و معارف نهج البلاغه میپردازد.
بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین، و الله خیر ناصر و معین.
یکی از حکمتهای مهم نهج البلاغه مثل سایر حکمتها، حکمت 252 است که فلسفهی احکام در اینجا بیان شده است. امیرالمومنین(ع) میفرماید: «فَرَضَ اللَّهُ الْإِیمَانَ تَطْهِیراً مِنَ الشِّرْکِ» خداوند ایمان را برای تطهیر از شرک واجب کرد. «الصَّلَاةَ تَنْزِیهاً عَنِ الْکِبْرِ» خداوند نماز را برای دوری از کبر واجب کرد. «الزَّکَاةَ تَسْبِیباً لِلرِّزْقِ» زکات را - که بعضی جاها در این مفهوم روایی شامل خمس هم میشود - باعث رسیدن رزق قرار داد و جعل کرد. «وَ الصِّیَامَ ابْتِلَاءً لِإِخْلَاصِ الْخَلْقِ» روزه را هم برای این واجب کرد که اخلاص مخلوقین را بیازماید. «وَ الْحَجَّ تَقْرِبَةً لِلدِّینِ» حج را برای همبستگی و نزدیک شدن مسلمانان بر پایهی دین، «وَ الْجِهَادَ عِزّاً لِلْإِسْلَامِ» و جهاد را برای عزت اسلام قرار داد. یعنی اگر اینها نباشد اسلام آن عزت را ندارد، حج نباشد مسلمانان متفرق هستند و جملات قبلی هم به همین صورت هستند.
«وَ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ مَصْلَحَةً لِلْعَوَامِّ» امر به معروف را برای اصلاح تودهها قرار داد. راهکار اسلام این است که اصلاح جامعه با همین امر به معروف است. «وَ النَّهْیَ عَنِ الْمُنْکَرِ رَدْعاً لِلسُّفَهَاءِ» سفیه در واقع همان کسی است که گناه میکند، کسی که به جای طاعت خدا در جامعه گناه میکند و دچار منکر میشود، میفرماید ک نهی از منکر را قرار داد برای اینکه مانعی در برابر سفیهان باشد.
در جای دیگر میفرماید: «تَرْکَ شُرْبِ الْخَمْرِ تَحْصِیناً لِلْعَقْلِ» اگر خمر و مشروب حرام شده به خاطر این است که عقل حفظ شود «تَحْصِیناً لِلْعَقْلِ». اگر کسی اهل شرابخواری است، عقل او کار نمیکند. اگر ما گاهی موافق نیستیم که با هر کسی گفتگو یا مذاکره شود، چون عقل او کار نمیکند و اهل شراب خواری است. با هر کسی نباید گفتوگو کرد و از هر کسی نباید نظرخواهی کرد. خدایی که این همه چیز را حلال کرده، شراب که حرام است را برای حفظ عقل قرار داده است، هر کسی که رعایت نمیکند در واقع عقل او کار نمیکند.
جملات بعدی را هم دارد تا این جمله که میفرماید: خدا امامت را قرار داد «نِظَاماً لِلْأُمَّةِ»؛ امامت مایهی انسجام امت است. یعنی خداوند امامت را مثل یک بند تسبیح قرار داد. بعضی امامت را در اینجا به امانت تبدیل کردهاند تا باز هم جایگاه امامت آنطور که باید، به مسلمین نرسد. ولی نظر قویتر و محکمتر این است که امامت درست است که با توجه به جملهی بعدی است، «وَ الطَّاعَةَ تَعْظِیماً لِلْإِمَامَة» خداوند برای بزرگداشت امامت چه چیزی را قرار داد؟ طاعت. زیارت خوب است، توسل خوب است، پیادهروی خوب است، ایستگاه صلواتی خوب است، ولی واقعاً بزرگداشت امامت به اطاعت است، باید از او اطاعت کرد. در خطبهی 156 میفرماید: «فَإِنْ أَطَعْتُمُونِی فَإِنِّی حَامِلُکُمْ إِنْ شَاءَ اللَّهُ عَلَی سَبِیلِ الْجَنَّةِ». آقا امیرالمؤمنین(ع) فرمود: اگر از من اطاعت کنید، من شما را به راه بهشت خواهم برد، هر چند سخت باشد، هر چقدر این مسیر تلخ باشد، من شما را به راه بهشت خواهم برد، «حَامِلُکُمْ عَلَی سَبِیلِ الْجَنَّةِ».
این طاعت را چطور به دست بیاوریم؟ جوابش باز در نهج البلاغه است. در حکمت 147 میفرماید: «و بالعلم یکسب الطاعه»؛ با علم طاعت به دست میآید. علم یعنی چه؟ یعنی علم به همین دستورات و فرمایشات. بدون علم نمیتوان اطاعت کرد. جملهی پایانی اینکه در نامهی 45 حضرت میفرماید: «أَلَا وَ إِنَّ لِکُلِّ مَأْمُومٍ إِمَاماً یَقْتَدِی بِهِ وَ یَسْتَضِیءُ بِنُورِ عِلْمِهِ»؛ برای هر پیرویی امامی است که باید به او اقتدا کند و از نور علمش روشنی بگیرد. پس علم امام را استفاده میکنیم، بعد اگر طاعت کنیم، این در واقع تعظیم و بزرگداشت حقیقی امام میشود.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
…………………………………
پایان پیام/ 167
نظر شما