۶ خرداد ۱۴۰۴ - ۰۹:۴۴
منبع: ابنا
«گنبد طلایی» ترامپ؛ بازدارندگی واقعی یا جنگ روانی جدید؟

دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا از برنامه ساخت یک سامانه دفاع موشکی موسوم به «گنبد طلایی» خبر داد که هدف آن مقابله با تهدیدات موشکی چین، روسیه و کره شمالی است. طبق گزارش‌ها این پروژه بزرگ و پرهزینه به فناوری‌های پیشرفته مانند هوش مصنوعی و لیزرهای پرتوان متکی است.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی اهل‌بیت(ع) ـ ابنا ـ در حالی که سایه تهدیدات امنیتی سراسر جهان را فرا گرفته، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا اعلام کرده قصد دارد پیشرفته‌ترین سامانه دفاع موشکی جهان با نام نمادین «گنبد طلایی» را توسعه دهد؛ پروژه‌ای که بسیار شبیه به سامانه دفاع هوایی «گنبد آهنین» رژیم صهیونیستی است، اما در مقیاسی بسیار گسترده‌تر که شبکه‌ای وسیع از ماهواره‌ها را برای شناسایی، ردیابی و رهگیری موشک‌ها در بر می‌گیرد.

گنبد طلایی ترامپ: بلندپروازی یا ابزاری واقعی برای بازدارندگی؟

ترامپ مدعی شده که این سامانه دفاع هوایی بسیار پرهزینه، اما «ضروری»، قرار است از آمریکا در برابر تهدیدات موشکی قدرت‌هایی مانند چین، روسیه و کره شمالی محافظت کند. او در سخنان خود بر لزوم بازدارندگی در برابر موشک‌های بالستیک و حتی موشک‌های مافوق صوت تأکید کرده؛ موشک‌هایی که به دلیل سرعت بالا و قدرت مانور زیاد، مقابله با آن‌ها بسیار دشوارتر است. ترامپ مدعی شده است که این پروژه تا پایان دوره ریاست‌جمهوری او در سال ۲۰۲۹ به بهره‌برداری خواهد رسید.

با بررسی شرایط و تحولات مختلف در آمریکا این پرسش مطرح می‌شود که با توجه به وسعت جغرافیایی این کشور و هزینه‌های کلان این پروژه، آیا ساخت و توسعه چنین سامانه‌ای از نظر فنی و اقتصادی امکان‌پذیر است؟

چالش‌های فنی و اقتصادی بر سر راه «گنبد طلایی»

در ابتدا باید گفت که از نظر پوشش سرزمینی، سامانه گنبد آهنین رژیم صهیونیستی، یک سامانه تاکتیکی است که برای رهگیری راکت‌ها و موشک‌های کوتاه‌برد در منطقه‌ای نسبتا محدود طراحی شده است. گسترش چنین سامانه‌ای برای کشوری به وسعت ایالات متحده، به‌ویژه برای مقابله با موشک‌های مافوق صوت، مستلزم ساخت و استقرار هزاران واحد پرتاب و رادارهای پیشرفته خواهد بود.

به گفته ترامپ، این برنامه ایالت‌های آلاسکا، فلوریدا، جورجیا و ایندیانا را پوشش خواهد داد. وی افزود که دولت کانادا نیز علاقه‌مندی خود برای پیوستن به این پروژه را ابراز کرده است. در حال حاضر، هیچ سامانه‌ای که بتواند به‌طور کامل موشک‌های مافوق صوت (با سرعتی بیش از ۵ ماخ و قدرت مانور بالا) را رهگیری کند، وجود ندارد. هرچند تلاش‌هایی در پنتاگون و ساختار دفاعی ایالات متحده برای رسیدن به این هدف در حال انجام است، اما این فناوری همچنان در مرحله تحقیق و توسعه قرار دارد.

از نظر هزینه‌ها نیز باید خاطر نشان کرد که حتی در مقیاس سرزمین‌های اشغالی که بسیار کوچکتر از آمریکا هستند، برای رژیم صهیونستی هزینه هر رهگیری با سامانه گنبد آهنین بسیار گزاف است. برآوردها نشان می‌دهد ساخت سامانه «گنبد طلایی» با فناوری‌هایی پیشرفته‌تر از آنچه اکنون وجود دارد، صدها میلیارد دلار هزینه خواهد داشت. بودجه اولیه این پروژه ۲۵ میلیارد دلار برآورد شده و هزینه نهایی آن با تکمیل پروژه به ۱۷۵ میلیارد دلار خواهد رسید. با این حال، کاخ سفید و کنگره در مورد این هزینه‌ها اختلاف‌نظر دارند و دفتر برنامه و بودجه کنگره آمریکا در برآورد خود از هزینه‌های این پروژه، ارقام بسیار بالاتری نسبت به اظهارات ترامپ اعلام کرده است.

گزارش این مرکز حاکی از آن است که سامانه دفاع موشکی پیشنهادی ترامپ «به قابلیت‌هاس گسترده‌تری در زمینه رهگیرهای فضایی نسبت به سامانه‌های مورد بررسی در مطالعات پیشین نیاز دارد. چراکه تهدیدات پیشرفته‌تری پیش‌بینی شده است که این مسئله هزینه‌ها را افزایش می‌دهد». ارزان‌ترین گزینه پیشنهادی در این گزارش ۱۶۱ میلیارد دلار برآورد شده و پیش‌بینی می‌شود که هزینه‌ها تا ۵۴۲ میلیارد دلار افزایش یابد. این در حالی است که آمریکا با چالش‌هایی در زمینه بودجه داخلی و نیز بدهی ملی شدیدا افزایشی مواجه است.

به‌نظر می‌رسد که پروژه «گنبد طلایی» ترامپ از فناوری‌های نوظهوری مانند هوش مصنوعی و لیزرهای پرتوان نیز بهره خواهد گرفت تا سامانه‌ای عملیاتی برای مقابله با تهدید موشک‌های هدایت‌شونده مافوق‌صوت ایجاد کند. این فناوری‌ها می‌توانند به‌طور قابل‌توجهی هزینه طراحی و زمان اجرای پروژه را افزایش دهند. ایالات متحده از دهه ۲۰۱۰ در زمینه فناوری تسلیحات لیزری پرانرژی سرمایه‌گذاری کرده است. اما کارشناسان بر این باورند که این فناوری محدودیت‌های قابل توجهی دارد که از آن جمله می‌توان به وابستگی به شرایط جوی، نیاز به انرژی بسیار زیاد (که مستلزم راکتورهای پرقدرت یا اَبَرخازن‌ها است)، و برد کمتر نسبت به موشک‌های رهگیر اشاره کرد.

جنگ ستارگان ریگان؛ اصل بازدارندگی روانی

ایده ترامپ شباهت زیادی به طرح «ابتکار دفاع استراتژیک» دارد که در دهه ۱۹۸۰ توسط رونالد ریگان، رئیس‌جمهور وقت آمریکا مطرح شد. این طرح با هدف ایجاد سامانه‌ای برای رهگیری موشک‌های هسته‌ای شوروی از طریق لیزرهای مداری، ماهواره‌های دفاعی و فناوری‌های علمی-تخیلیِ برگرفته از فیلم‌های هالیوودی معرفی شد تا بر افکار عمومی تأثیر بگذارد.

گرچه این پروژه به دلیل پیچیدگی‌های فنی، هزینه‌های هنگفت و مخالفت‌های داخلی و بین‌المللی هیچ‌گاه عملیاتی نشد، اما تأثیر روانی و تبلیغاتی آن بر اتحاد جماهیر شوروی بسیار عظیم بود. تحلیلگران معتقدند همین فشارهای روانی و اقتصادی باعث شد شوروی منابع عظیمی را صرف رقابت نظامی کند، که در نهایت به فروپاشی اقتصادی و ایدئولوژیک آن انجامید؛ موضوعی که به نظر می‌رسد اکنون بار دیگر در دستور کار آمریکا برای مقابله با چین قرار گرفته است. ترامپ در سخنرانی هفته گذشته خود حتی این موضوع را پنهان نکرد و گفت: «ما به طور واقعی کار رئیس‌جمهور ریگان را که ۴۰ سال پیش آغاز شد، تکمیل خواهیم کرد و برای همیشه به تهدید موشکی علیه سرزمین اصلی آمریکا پایان خواهیم داد».

تکرار سیاست فشار روانی بر حریف

به گفته برخی کارشناسان، گنبد طلایی ترامپ بیش از آن‌که یک برنامه واقعی موشکی باشد، ابزاری روانی برای افزایش هزینه‌های نظامی رقبای آمریکا است؛ مشابه همان کاری که ریگان در دوران جنگ سرد علیه اتحاد جماهیر شوروی انجام داد. در جهانی که رقابت چین و آمریکا رو به تشدید است، سوق دادن پکن و مسکو به یک رقابت تسلیحاتی پرهزینه می‌تواند بخشی از راهبرد بازدارندگی واشنگتن باشد.

با این حال شرایط کنونی جهان در قرن بیست و یکم، تفاوت‌های مهمی با شرایط دهه 80 میلادی دارد. چین و روسیه اکنون از نظر اقتصادی و فناوری بسیار انعطاف‌پذیرتر از اتحاد جماهیر شوروی هستند و در دور زدن تحریم‌ها و فشارهای غربی تجربه بیشتری دارند. جامعه آمریکا نیز تمایل کمتری به پذیرش هزینه‌های سرسام‌آور نظامی دارد، به‌ویژه در شرایطی که این کشور با بحران‌های اقتصادی، آموزشی و بهداشتی داخلی دست‌وپنجه نرم می‌کند.

در پایان باید گفت که گرچه پروژه «گنبد طلایی» در نگاه نخست بلندپروازانه و غیرواقعی به‌نظر می‌رسد، اما در واقع می‌تواند به عنوان یک بازی چندلایه، هم برای مصرف داخلی و هم در چارچوب جنگ روانی بین‌المللی عمل کند. پروژه پدافند هوایی ترامپ موسوم به «گنبد طلایی» در کنار بلندپروازانه و هزینه‌بر بودن، ترکیبی از نمایش قدرت، بازدارندگی روانی و ابزار فشار در رقابت‌های جهانی بر سر قدرت است. با توجه به پیچیدگی‌های فنی و هزینه‌های سرسام‌آور، عملیاتی شدن کامل این سامانه هنوز در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. همچنین، چین و روسیه به‌خاطر انعطاف‌پذیری اقتصادی و فناوری خود، بسیار متفاوت و خردمندانه‌تر از دوران جنگ سرد عمل می‌کنند و آمریکا نیز در شرایط بحران‌های داخلی، توان حمایت کامل از چنین برنامه‌های نظامی عظیمی را ندارد.

**************
پایان پیام/ 345

برچسب‌ها