۴ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۷:۴۴
تحلیل | آیا سوریه به صحنه درگیری اسرائیل و ترکیه، تبدیل می شود؟ /  نسبت ایران با گروه‌های درگیر چیست؟

سوریه پس از روی کار آمدن دولت جدید، با چالش‌های داخلی و فشارهای خارجی مواجه است. در این میان، اسرائیل به بمباران مواضع ارتش سوریه ادامه می‌دهد و ترکیه در موقعیتی دشوار قرار دارد؛ از یک سو حامی دولت الشرع و از سوی دیگر عضو ناتو و در ارتباط با اسرائیل. این وضعیت پرسش‌هایی درباره احتمال درگیری مستقیم ترکیه و اسرائیل در سوریه و تأثیر آن بر روابط منطقه‌ای به وجود آورده است.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی اهل‌بیت(ع) ـ ابنا ـ پس از سقوط بشار اسد و روی کار آمدن دولت جدید احمد الشرع، سوریه وارد مرحله‌ای تازه اما ناپایدار از حیات سیاسی و امنیتی خود شد. دولتی که با شعارهای متعددی روی کار آمد، اما در عمل درگیر چالش‌های شدید داخلی و فشارهای بی‌سابقه خارجی باقی مانده است. در رأس این فشارها، رفتار غیرقابل پیش‌بینی اسرائیل قرار دارد که علیرغم تمایل آشکار دولت الشرع به تنش‌زدایی، همچنان به بمباران پایگاه‌های ارتش سوریه ادامه می‌دهد. آخرین مورد، حمله هوایی اسرائیل به مواضع ارتش سوریه در جریان تنش با دروزی‌های سویدا بود؛ حمله‌ای که پیام صریحی داشت: «سویدا و دروزی‌ها خط قرمز ما هستند.» اسراییل تنها به دنبال تجزیه سوریه نیست، راهبرد این رژیم نشان داده، اسراییل به دنبال نابودی، تضعیف و بی ثباتی هر گونه دولت و قدرتی است که پتانسیل ضربه به این رژیم را دارد. جنگ تحمیلی و حمله نظامی به ایران را نیز می شود در همین چهارچوب تحلیل کرد. در سوریه نیز این حملات بخشی از یک راهبرد بلندمدت اسرائیلی برای تجزیه سوریه و تحقق طرح‌هایی چون «کریدور داود» است. کریدوری که از جنوب سوریه آغاز می‌شود، با عبور از مناطق تحت کنترل کردها در دیرالزور و قامشلی به اقلیم کردستان عراق متصل می‌شود، و نهایتاً مرزهای اسرائیل را به ایران و خلیج فارس پیوند می‌ زند. چنین مسیری، علاوه بر تحقق بخشی از رؤیای کردستان بزرگ، امکان نفوذ ژئوپلیتیکی، اقتصادی و اطلاعاتی اسرائیل به عمق آسیای جنوب‌غربی را فراهم ساخته، عملاً نه تنها سوریه را به چند بخش تقسیم می‌کند، بلکه حلقه‌ای از متحدان بالقوه اسرائیل را در قلب جغرافیای مقاومت شکل می‌دهد.

در این میانه، ترکیه به عنوان بازیگر کلیدی منطقه در یک دوگانگی جدی قرار گرفته است: از یک سو با دولت الشرع روابط بسیار نزدیکی دارد و خواستار تثبیت حاکمیت آن، جلوگیری از تجزیه و تقویت کردها در سوریه است؛ از سوی دیگر عضو ناتو است و در رابطه‌ای پیچیده با اسرائیل قرار دارد. آنچه این معادله را پیچیده‌تر کرده، گمانه‌هایی است مبنی بر اینکه ترکیه از سوی احمد الشرع برای کمک نظامی و تقویت دفاع هوایی سوریه دعوت شده است. اسراییل پیش تر با بمباران مسیر کاروان های نظامی ترکیه و -بنابر اخبار تایید نشده- با کشتن ۸ مهندس نظامی ترک در جنوب سوریه پیام خود را آشکارا به آنکارا داده است؛ اسرائیل حاضر نیست کنترل بر سوریه را به دیگران واگذارد و حتی با ترکیه نیز در صورت لزوم درگیر خواهد شد.

در این فضا، این پرسش جدی مطرح می‌شود که آیا ترکیه -می‌تواند یا می خواهد_ وارد فاز تقابل مستقیم با اسرائیل شود؟ یا به انفعال و تماشا بسنده خواهد کرد؟

پاسخ به این پرسش را می توانیم در چند چشم‌انداز بررسی کنیم:

چشم‌انداز اول: درگیری مستقیم ترکیه و اسرائیل در سوریه
این چشم‌انداز با توجه به افزایش حملات اسرائیل به مواضع نظامی سوریه و نزدیک‌شدن ترکیه به دمشق، محتمل است. در صورت ارسال سامانه‌های دفاع هوایی ترکیه به سوریه یا استقرار نیروهای نظامی در نزدیکی مناطق حساس ( سویدا، دیرالزور یا مسیر کریدور داوود)، اسرائیل ممکن است با حملات هوایی یا اقدامات اطلاعاتی به این تحرکات پاسخ دهد. این درگیری می‌تواند محدود و هدفمند باشد. یا در صورت پاسخ ترکیه، به یک رویارویی گسترده‌تر بدل شود. با توجه به عضویت ترکیه در ناتو، این درگیری می‌تواند واکنش‌ پیچیده‌تری از سوی غرب نیز به همراه داشته باشد.

چشم‌انداز دوم: سکوت یا انفعال ترکیه در برابر اقدامات اسرائیل
در این حالت، ترکیه ترجیح می‌دهد با وجود نارضایتی از اقدامات اسرائیل، از مواجهه مستقیم پرهیز کند تا نه وارد درگیری نظامی شود و نه روابط خود با ناتو و اسرائیل را به خطر بیندازد. اما این سکوت، هزینه‌هایی برای ترکیه دارد؛ از جمله تضعیف اعتبار منطقه‌ای، افزایش نفوذ اسرائیل در سوریه و محدود شدن نفوذ آنکارا بر دولت الشرع. همچنین می‌تواند باعث نارضایتی متحدان داخلی و منطقه‌ای ترکیه شود و قدرت مانور آن را در آینده کاهش دهد.

چشم‌انداز سوم: همگرایی محدود و تاکتیکی میان ترکیه، ایران و دولت الشرع
در این چشم‌انداز، با تشدید تجاوزات اسرائیل و نگرانی مشترک از تجزیه سوریه، بازیگران منطقه‌ای تصمیم به همکاری موقت و تاکتیکی می‌گیرند. ایران که همچنان مخالف دولت احمد الشرع است، اما با اسرائیل دشمنی راهبردی دارد، ممکن است از مسیرهای غیررسمی یا غیرمستقیم از همکاری ترکیه با دمشق حمایت کند. ترکیه نیز با پرهیز از حضور مستقیم ایران در سوریه، تلاش می‌کند خود نقش اصلی حامی الشرع را ایفا کند. چنین همگرایی شکننده‌ای می‌تواند مانعی موقت برای پروژه‌های اسرائیل باشد، اما در صورت عدم اعتماد میان طرفین، ممکن است زودتر از موعد فروبپاشد.

چشم‌انداز چهارم: تقسیم عملی مناطق نفوذ و بازی با خطوط قرمز
در این وضعیت، هر یک از بازیگران (ترکیه، اسرائیل، ایران، آمریکا) بدون درگیری مستقیم، بر اساس تهدید متقابل و پیام‌های غیرمستقیم، مناطق نفوذ خود را تثبیت می‌کنند. اسرائیل بر سویدا و مسیر کریدور داوود پافشاری می‌کند، ترکیه بر شمال و مرکز سوریه تمرکز می‌یابد، و با احتمال ضعیف تر، ایران بر جنوب و مرزهای عراق. این وضعیت گرچه شکننده است، اما امکان درگیری را کاهش داده و نوعی توازن سرد برقرار می‌کند.

تأثیر درگیری مستقیم ترکیه و اسرائیل بر روابط آذربایجان با طرفین
نکته‌ای مهم در این میانه، جایگاه آذربایجان است که روابط امنیتی و راهبردی نزدیکی با اسرائیل و ترکیه دارد. در صورت درگیری شدید ترکیه با اسرائیل، جمهوری آذربایجان ممکن است در موقعیت دشواری قرار می‌گیرد. تصور کنید آذربایجان، سوخت جنگنده های اسراییلی، برای بمباران کشوری که بعنوان برادر بزرگتر یاد می شود را تامین کند، در اذهان ملت ترکیه این چگونه باید توجیه شود. با توجه به وابستگی آذربایجان به حمایت نظامی و دیپلماتیک ترکیه (به‌ویژه در قبال ایران و ارمنستان) و بحث کریدور زنگزور، احتمال دارد باکو در چنین چشم‌اندازی به‌ناچار جانب ترکیه را بگیرد، که به معنای شکاف در محور تل‌آویو-باکو خواهد بود. از این منظر، هرگونه تقابل ترکیه و اسرائیل ممکن است اتحاد ترکی ـ آذری را نیز با چالش مواجه کند.

امکان‌سنجی یک اتحاد جدید

با توجه به همه این تحولات، در صورت درگیری ترکیه و اسرائیل، ایران می‌تواند از این فرصت برای افزایش نفوذ در سوریه استفاده کرده و دوباره به میدان بازگردد.
شکل‌گیری یک اتحاد شکننده میان ایران، ترکیه و دولت احمد الشرع که با حمایت ضمنی پاکستان نیز همراه باشد،
برای مهار پیشروی اسرائیل و جلوگیری از تجزیه سوریه ممکن است، اما شروطی دارد:

  • ۱. ترکیه بعنوان بازیگر مورد اعتماد طرفین، باید رهبری این اتحاد را بر عهده بگیرد تا هم اعتماد دولت الشرع را جلب کند و هم نگرانی ایران را کاهش دهد.
  • ۲. هم ایران و هم ترکیه، باید از نگاه ایدئولوژیک به دولت جدید سوریه و به یکدیگر بپرهیزند و با رویکرد عملگرایانه با دشمن مشترک یعنی اسرائیل مقابله کنند. ترکیه در این چشم‌انداز باید ملاحظات مسائل خود با ناتو را نیز حل و فصل کند.
  • ۳. دولت احمد الشرع باید از بازی دوگانه و اعتماد به غرب و اسرائیل دست بردارد، و انگیزه همکاری با ایران و ترکیه و حتی سایر کشورها نظیر پاکستان و کشورهای عربی که آماده کمک، برای بازسازی دفاعی و حاکمیتی هستند، را داشته باشد.

در نهایت، دشمنی مشترک با اسرائیل، ترس از تجزیه سوریه، و حفظ توازن قدرت منطقه‌ای ممکن است تنها عاملی باشد که بتواند این بازیگران ناهمگون را در یک نقطه موقت و شکننده به هم نزدیک کند. آینده سوریه -و حتی منطقه- نه در ژنو و نشست‌های سیاسی، بلکه در آسمان دمشق و میدان‌های سویدا و دیرالزور رقم خواهد خورد.

نویسنده : ابوالفضل اجلی به نقل از سایت سیاق

..............................

پایان پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • حامد IR ۲۰:۵۰ - ۱۴۰۴/۰۵/۱۸
    در قسمت آخر که مقاله راه خوبی توصیه شده اما باید حقایق را دید و درک و پذیرفت . تا به الان عملکرد دولت احمد الشرع ، نشون داده که هیچ گونه اتحاد و انسجامی را در خودشون برای سرپا کردن یا حفظ سوریه ندارند و صرفا جای لولو سرخرمن را پر کرده اند تا به خواسته های امریکا-اسرائیل برسند . سوریه در حال حاضر برای ایران تمام شده است . باید سفت و سخت مراقب نخجوان و قره باغ باشیم ( سوری ها اگر ذره اتحاد داشتند اجازه سقوط اسد و رفتن نیروهای ایرانی را نمیدادند و حداقل آشکارا از ایران در خواست کمک میکردند ،یادمان نرورد که اینها اهل شام هستند )
  • حامد IR ۲۰:۵۷ - ۱۴۰۴/۰۵/۱۸
    در حال حاضر ایران باید تحولات سوریه رو تجزیه و تحلیل که تا بتونه در زمان درست بهش واکنش نشون بده ، در حال حاضر ممکن دخالت ترکیه در سوریه برای اردغان و حتی ترکیه بسیار گران تمام بشود و قبل از اینکه کسی متوجه بشود دولت اردغان هم یک شبه سقوط کنه و ترکیه به سرعت خودش رو تجزیه کنه حتی قبل از درگیری مستقیم با اسرائیل ( ایران امروز نیاز به جمع آوری سرمایه اجتماعی در داخل کشور داره و از فرصت پیش آمده باید نهایت استفاده را برای اتحاد و ملی گرایی استفاده کنه تا مشروعیت کمرنگ شده حاکمیت ، برگرده )