۳۱ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۳:۳۹
اجبار طالبان برای تبدیل مدارس دینی به تنها گزینه آموزشی دختران

تحقیقات مشترک روزنامه گاردین و وبسایت زن تایمز نشان می‌دهد طالبان به‌طور هدفمند و سیستماتیک در تلاش است تا آموزش دینی را به تنها مسیر تحصیلی دختران و زنان افغانستان تبدیل کند. خانواده‌ها یا با تهدید و فشار به ثبت‌نام دختران در مدارس دینی وادار می‌شوند، یا با وعده کمک‌های غذایی و شغلی فریب داده می‌شوند؛ مسیری که در نهایت فرصت‌های آموزشی و شغلی نسل جوان را نابود می‌کند.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی اهل‌بیت(ع) ـ ابنا ـ به گزارش روزنامه‌ی گاردین با بازگشت طالبان به قدرت در افغانستان در آگست ۲۰۲۱، بسیاری از آرزوهای آموزشی زنان و دختران نقش بر آب شد. ناهید، دختر ۲۴ ساله‌ای که نیمه‌راه تحصیل در رشته اقتصاد بود و آرزو داشت روزی در دانشگاه تدریس کند، اکنون ناگزیر صبح‌هایش را در زیرزمینی در استان هرات افغانستان سپری می‌کند؛ جایی که در کنار ۵۰ زن و دختر دیگر، تمام‌قد سیاه‌پوش، مشغول تلاوت متون دینی هستند.

ناهید می‌گوید: «طالبان می‌خواهند ذهن زنان را تغییر دهند، اما من فقط برای این می‌روم که افسرده نشوم و بتوانم از خانه بیرون بیایم.» او همچنین ماهانه هزار افغانی (معادل ۱۱ پوند) کمک مالی دریافت می‌کند که انگیزه‌ای دیگر برای حضورش در این کلاس‌ها است.

بررسی مشترک گاردین و زن تایمز در هشت استان افغانستان نشان می‌دهد طالبان عمداً مدارس دینی را به تنها گزینه آموزشی دختران بدل می‌سازد. پس از چهار سال محرومیت دختران از دبیرستان و دانشگاه، این گروه شبکه‌ای عظیم از مدارس مذهبی را ایجاد کرده است.

بر اساس گزارش‌ها، تا پایان سال گذشته بیش از ۲۱ هزار مدرسه دینی در افغانستان فعال بود و طالبان تنها بین سپتامبر ۲۰۲۴ تا فوریه ۲۰۲۵ حدود ۵۰ مدرسه جدید در ۱۱ استان افغانستان ساخته یا بنیان‌گذاری کرده است.

این مدارس عمدتاً توسط ملاها در مساجد یا خانه‌ها اداره می‌شوند و از وزارت معارف طالبان حقوق دریافت می‌کنند. این وزارت‌خانه همچنین به بیش از ۲۱ هزار فارغ‌التحصیل مدارس دینی گواهی تدریس داده تا بتوانند حتی در دانشگاه‌ها تدریس کنند؛ جایگزینی که معلمان با مدرک دانشگاهی را از کار برکنار کرده است.

خانواده‌ها، که دخترانشان از آموزش رسمی محروم شده‌اند، اغلب تحت فشار مستقیم یا غیرمستقیم مجبور به ثبت‌نام می‌شوند. برخی ملاها وعده کمک غذایی می‌دهند و برخی صراحتاً می‌گویند: «اگر دخترانتان را نفرستید، هیچ کمکی دریافت نمی‌کنید.»

یک مادر در نیمروز گفته است که پس از درخواست ملا، دخترانش را از مدرسه خارج کرده تا به کلاس دینی بفرستد، اما کمک وعده‌داده‌شده هرگز نرسید.

مادر دیگری نقل کرده که به او گفته‌اند: «یا دخترانت را به کلاس‌های دینی بفرست یا هیچ چیز نمی‌گیری.»

این روند، هنجارهای اجتماعی را به‌طور تدریجی تغییر داده است. خانواده‌هایی که مقاومت می‌کنند، با محرومیت از کمک‌های غذایی و شغلی روبرو می‌شوند و دچار انزوا می‌گردند؛ در حالی که خانواده‌های مطیع، دخترانی دارند که پس از مدتی با دیدگاهی سختگیرانه‌تر به خانه بازمی‌گردند و حتی گاه والدینشان را به «کفر» متهم می‌کنند.

تأثیر این سیاست‌ها بر مدارس ابتدایی دخترانه آشکار است. یک معلم در استان نیمروز افغانستان می‌گوید: «سال گذشته هر صنف چهار بخش با ۴۰ دانش‌آموز داشت. حالا سه بخش داریم که هرکدام تنها ۲۰ تا ۲۵ نفر دارند.» بسیاری از شاگردان مستقیماً به مدارس دینی منتقل شده‌اند.

از سوی دیگر، معلمان تحصیل‌کرده با مدرک دانشگاهی برکنار می‌شوند و جای خود را به فارغ‌التحصیلان کم‌سواد مدارس دینی می‌دهند. یک مدیر مدرسه در استان فراه افغانستان گفته است که پنج معلم باسابقه را مجبور به اخراج کرده‌اند و یکی از جانشینان حتی توان خواندن روان را نداشت، اما چون مدرک مدرسه دینی داشت و ارتباطات قوی با طالبان، منصوب شد.

محتوای آموزشی مدارس دینی محدود است: حفظ قرآن، آموزش‌های طالبان درباره شریعت، نقش‌های جنسیتی، و مقررات پوشش و رفتار. در این مدارس خبری از ریاضی، علوم یا دروس مدرن نیست.

کتاب‌های درسی نیز غالباً از پاکستان وارد شده و به زبان پشتو چاپ می‌شوند؛ حتی در مناطقی که مردم عمدتاً فارسی‌زبان (دری‌زبان) هستند. این موضوع باعث شده بسیاری از دانش‌آموزان عملاً نتوانند مطالب را بفهمند.

فعالان می‌گویند حتی بخشی از کمک‌های بین‌المللی نیز به مدارس دینی منتقل می‌شود. در یک نمونه، لوازم تحریری که یونیسف برای یک مدرسه‌ی دولتی اهدا کرده بود، به کلاس‌های یک ملا برده شد و سرایدار مجبور شد آن را به‌عنوان «مفقود» ثبت کند.

این سیاست‌ها بازار کار را نیز تغییر داده است. کارمندان دولت با سال‌ها تجربه جای خود را به نوجوانانی داده‌اند که تنها مدرک مدرسه دینی دارند. در استان نیمروز افغانستان، یک فعال حقوق زن گفته است که کارمند با مدرک لیسانس و ۲۰ سال سابقه در اداره امور زنان برکنار شد و جای او را یک دختر ۱۷ ساله با مدرک مدرسه دینی گرفت.

نتیجه این روند آن است که بسیاری از دختران دیگر رؤیای دکتر یا مهندس شدن ندارند. آنها مدارس دینی را تنها راه برای داشتن آینده شغلی می‌دانند.

برای ناهید، دانشجوی اقتصاد که اکنون شاگرد مدرسه دینی است، این شرایط تناقض‌آمیز و دردناک است. او می‌گوید: «اگر در خانه بمانم، دیوانه می‌شوم. اگر به کلاس بروم، حداقل زنان دیگری را می‌بینم.» اما آنچه می‌بیند، آموزشی است محدود، در چهارچوب ایدئولوژی‌ای که خود او آن را نمی‌پذیرد.

...

پایان پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha